از حدود یک سالی بدینسو، مذاکرات صلح میان دولت امریکا و هیاتی از طالبان در جریان بوده است. مذاکرات مذکور در آغاز بصورت پنهانی در آلمان و قطر برگزار گردید. پس از آنکه جریان مذاکرات میان طالبان و مقامات امریکایی بوسیله رسانههای هندی برای جهانیان، آشکار شد، دولت افغانستان از اینکه در جریان این مذاکرات قرار نگرفته بود، ضمن اعلان نارضایتی، سفیر خویش از قطر را به افغانستان فراخواند.
ناخشنودی حکومت کابل خیلی طول نکشید و تقریبا بعد از یکی دو هفته قهر و گله گذاری ازمقامات امریکایی، اواخر هفته گذشته، مقامات حکومتی کابل نیز از رخش غضب فرود آمده و موافقت خود با گشایش دفتر سیاسی برای طالبان در دوحه قطر را اعلام کردند. آنچه واضح است مقامات کابل در آغاز با گشایش دفتر سیاسی برای طالبان در قطر راضی نبودند و ترجیح میدادند دفتر مذکور در ترکیه و یا عربستان و یا حتی در کابل باشد. اما اینکه چه عاملی باعث تغییر موضع ناگهانی حکومت آقای کرزی شد و بدون هیچ گونه مقاومتی به خواست امریکایی ها تن در دادند؛ به نظر میرسد مقامات امریکایی، دولتمردان افغان را قانع کردهاند که دفتر مذکور در قطر مناسبتر از کشورهای دیگر است و یا شاید هم این مهم بر دولت افغانستان تحمیل شده باشد و برای حکومت رییس جمهور کرزی، راهی جز پذیرش آن باقی نمانده باشد! به هر تقدیر، هر چه باشد در اینجا دو نکته قابل دقت و توجه است: یکی آنکه بر فرض که مقامات کاخ سفید و شرکای اروپایی آنان، اراده آوردن صلح و امنیت در افغانستان را داشته باشند که این خود اول کلام است و مورد شکوک و ابهامات بسیار! به هر حال، بر فرض محال، اگر چنین نیت و انگیزهای را داشته باشند، باید از دولت افغانستان و دولتهای منطقه سوال شود که یک چنین فرصتی چرا باید در اختیار امریکا و غرب قرار داده شود؟ و یک چنین ابتکاری از طرف کشورهای منطقه و همسایگان افغانستان چرا نباید، طرح و اجرا میشد؟ روشن است که مقامات امریکایی و شرکای غربی آنان، با پیش کشیدن یک چنین برنامهای، میخواهند ابتکار عمل را بدست بگیرند. رییس جمهور امریکا آقای اوباما در آستانه انتخابات ریاست جمهوری، شدیدا به یک چنین کیسهایی نیازمند است. خروج نمایشی از عراق، خروج 10 هزار سرباز امریکایی از افغانستان و اینک طرح برنامه مصالحه با طالبان – ولو واقعی هم نباشد – تمام برگهای برندهای است که در دستان رییس جمهور سیاه پوست امریکا قرار دارد. اینکه آیا امریکا واقعا از عراق بیرون رفته و دوباره به این کشور برنخواهد گشت و اینکه خروج 10 هزار عسکر از افغانستان در راستای خروج تمام نیروهای امریکایی و خارجی از این کشور خواهد بود یا نه و یا اینکه برنامه مذاکره و مصالحه با طالبان تا چه اندازه جدی است یا بازی؟ اینها همه پرسشهایی هستند که آینده نه چندان دور، به همه آنان پاسخ خواهد دارد. اما آنچه در مرحله کنونی برای دولت اوباما، اهمیت حیاتی دارد، گذار از این مرحله انتخاباتی است که ظاهرا اراده دموکراتها بر آن تعلق گرفته است که کرسی ریاست جمهوری، برای چند سال آینده نیز باید در خدمت هم حزبی سیاه چرده شان، آقای باراک اوباما قرار داشته باشد. روشن است که پس از سپری شدن انتخابات ریاست جمهوری و پیروزی دموکراتها در امریکا، باز هم همین افغانستان خواهد بود و منطقه و همان بازیهای گیج کننده امریکاییها و شرکای اروپایی آنان.
نکته دوم که قابل توجه و حائز اهمیت است، توجه افراطی و جنون آمیز مقامات کاخ سفید به مقامات دولت قطر است. رسانهها اخیرا از پخش نوار ویدویی در انترنت خبر دادهاند که در آن نوار، شاه قطر نسبت به دولتمردان آل سعود به موضعگیری خصمانهای رو آوردهاست! در نوار مذکور، شاه قطر از سقوط رژیم آل سعود بدست کشور قطر خبر داده و کار زمامداران آل سعود در عربستان را تمام شده تلقی میکند. شاه قطر از تبانی دولتهای امریکا بریتانیا و قطر، مبنی بر ساقط کردن رژیم آل سعود، حرف میزند و سخنان تند و گزندهای که تاکنون نظیر آن از زبان مقامات قطری و بر علیه دولتمردان سعودی، شنیده نشده است. به هر حال، چه این اظهارات از زبان پادشاه قطر صحیح باشد یا نادرست، یک چیز محرز است و آن تبدیل شدن دولتمردان آل سعود به مهرههای سوخته و بدرد نخوری برای مقامات کاخ سفید و غرب است. اینکه امریکاییها راضی نمیشوند تا دفتر سیاسی طالبان در عربستان گشایش یابد یکی از عوامل آن بیاعتمادی سران کاخ سفید به رژیم آل سعود و ناخشنودی آنان از رژیم مذکور است.
رژیم آل سعود با کنار کشیدن خود از معضل افغانستان در چند سال اخیر، از همکاری مورد انتظار امریکا و غرب، شانه خالی کرد. سرکوب ملتهای عربستان، یمن، و بحرین بوسیله ارتش عربستان، از رژیم ال سعود در سطح جهان، چهرهی مغشوش و غیر قابل توجیهی به نمایش گذاشته است؛ در حالیکه در همه این مراحل حمایت امریکا وغرب را با خود داشته است. حال این امریکا است که با سرنگون کردن رژیم آل سعود، بدنبال ترمیم وجهه ضد بشری و ضد دموکراسی خویش در سطح جهان برآمده است.
منبع : خبرگزاری صدای افغان(آوا) - کابل - سرویس سیاسی