تاریخ انتشار :سه شنبه ۲۹ حمل ۱۳۹۱ ساعت ۱۷:۱۵
کد مطلب : 40111
جنگ فرهنگی غرب در افغانستان(6)
از زمانی که نیروهای خارجی به افغانستان آمده اند رسانه ها وسیله ای بودند که موجودیت نیروهای خارجی در افغانستان را توجیه کنند.
به دنبال سقوط طالبان و حضور نیروهای نظامی و غیر نظامی خارجی، صدها نشریه رادیو و چندین شبکه تلویزیونی خصوصی در افغانستان فعال شدند اما نشر برنامه ها و فیلم های خلاف فرهنگ اسلامی در اکثر این رسانه ها با انتقاد گسترده ی اقشار مختلف مردم و شخصیت های سیاسی و مذهبی این کشور مواجه بوده است. دولت افغانستان با تأیید پیامدهای زیانبار این گونه برنامه های خلاف فرهنگ اسلامی و ملی مردم افغانستان، وعده داد که دراین راستا تدابیر جدی اتخاذ خواهد کرد.

اما با این حال اکثر رسانه های خصوصی به انتقادها و اعتراض ها توجهی نشان نداده اند. در قانون اساسی کشور آزادی بیان مورد تأکید قرار گرفته است. از دیگر جانب طبق این قانون باید تمام برنامه های وسایل ارتباط جمعی مطابق با ارزشها و فرهنگ اسلامی باشد. با این هم برخی از رسانه های خصوصی این اصل را نادیده می گیرند. حال آنکه طبق قانون اساسی و قانون رسانه های افغانستان، رسانه ها مکلفند تا برنامه هایی را نشر کنند که بر خلاف احکام و اصول دین مقدس اسلامی نباشد. قانون رسانه های افغانستان نیز تصریح کرده است که تمام برنامه های رسانه ی در افغانستان باید مطابق با شریعت اسلام باشد.

در کشورهایی با مدیریت دولتی ضعیف، دولت های استعماری برای دستیابی به اهداف خود، تهاجم فرهنگی را شرایط مفید و موثر برای رسیدن به اهداف خود می دانند. در افغانستان نیز این واقعیت پدید آمده است. کشورهای استعمارگر به شدت از این پروسه حمایت می کنند وبنگاه های اطلاع رسانی و رسانه ی خود را در این کشور دارد. در این شرایط بر دولت افغانستان و رسانه های مسؤل است که به این مسائل توجه نموده و وظایف خودشان را انجام بدهند و برنامه هایی که برای رشد اخلاق، آموزه های دینی اسلامی است برای مردم ارائه کنند. گرچه طبق قانون اساسی و قانون رسانه ها، وسایل ارتباط جمعی موظفند تا از نشر برنامه ها و فیلمهای غیر اخلاقی و مبتذل جلوگیری کنند اما از آنجا که در افغانستان نهادهای دولتی قوی وجود ندارد، برخی کشورهای خارجی تلاش می کنند از کانال تهاجم فرهنگی به اهداف و منافع خود دست یابند. اساسا نیروهای خارجی در افغانستان از رسانه ها به عنوان وسیله ای برای توجیه موجودیت خود در این کشور و همچنین تغییر فرهنگ اسلامی مردم استفاده می کنند. به همین علت تعداد زیادی رسانه در این کشور به سرعت راه اندازی شده است. آزادی رسانه ها و آزادی بیان به این معناست که ما می خواهیم آزادانه از اعمال دولت انتقاد بکنیم یا طرح هایی برای دولت ارائه بکنیم تا به آن طرح ها عمل بکند و به این ترتیب جامعه به طرف پیشرفت برود و مردم مشارکت سیاسی شان را از این طریق اعمال بکنند و در پیشرفت اقتصادی و اجتماعی جامعه سهم بگیرند. اما در افغانستان طور دیگری است.

از زمانی که نیروهای خارجی به افغانستان آمده اند رسانه ها وسیله ای بودند که موجودیت نیروهای خارجی در افغانستان را توجیه کنند. این گونه رسانه ها به سرعت افزایش یافته اند به طوری که در پشت اکثر مجلات و نشرات کابل تصویر زنان و ستاره های هندی و آمریکایی دیده می شود و به این ترتیب ما می بینیم که عملا در این جا تلاش می کنند فرهنگ دیگری را ترویج نمایند تا این فرهنگ ها جای فرهنگ اسلامی را به خصوص در نسل جوان افغانستان بگیرد. بارها شخصیت های سیاسی و مذهبی و همچنین نماینده های پارلمان از عملکرد برخی رسانه های خصوصی به دلیل ترویج فرهنگ غرب به شدت انتقاد کرده اند و خواستار جلوگیری ازفعالیت این رسانه ها شده اند. اما چرا این دسته از رسانه ها به انتقادها و اعتراض ها توجه نکرده اند و مقامات دولتی هم نتوانسته اند مانع پخش برنامه ای مبتذل و غیر اخلاقی در این رسانه ها شوند؟ متأسفانه به دلیل این که در کارشان جدی نیستند هیچ پیشرفتی نمی کنند و این کار به حامیان تهاجم فرهنگی جرأت می دهد .
به هر صورت در این عرصه وزارت اطلاعات و فرهنگ، نهادهای دولتی و شورای علما باید تلاش بکنند تا از یک طرف جلوی تلویزیون های غیر مجاز را بگیرند و از طرفی دیگر با جمع آوری افراد توانمند برنامه های مفیدی را که برای جامعه افغانستان سازنده باشد ایجاد بکنند و به مردم ارائه بدهند.

مقامات وعده مقابله با این رسانه ها را می دهند اما وعده های شان در حد شعار باقی می ماند و در عمل جدی نیستند که این مسأله به آن ها جرأت می دهد تا همچنان به نشر برنامه های مبتذل ادامه دهند . اساسا دولت توان مقابله با این رسانه ها را ندارد .

بیشتر تلاش شان این است که نسل امروز پیوندی با گذشته نداشته باشد وبا هویت فرهنگی خود هیچ گونه ارتباطی نداشته باشد. کسانی از کشورهای غربی به افغانستان بر می گردند به جای این که دانشمند و دکتر و فیلسوف باشند به موسیقی پرداخته اند و در همین رشته شاغل بوده اند.

آیا در افغانستان به این همه موسیقی دان ضرورت است یا به افراد متخصص. متأسفانه چنین چیزی درافغانستان وجود دارد، به علت این که دولت برای کنترل این موضوع توانایی ندارد و اگر هم بخواهد کنترل کند به علت حضور نیروهای خارجی و تهدید این نیروها برای قطع کمک ها، نمی تواند نظارت و کنترل را عملی کنند.

نویسنده: جاوید ارجمند
منبع : خبرگزاری آوا - کابل
https://avapress.com/vdcgqq9t.ak9zq4prra.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

مطالب مرتبط