تاریخ انتشار :چهارشنبه ۵ میزان ۱۳۹۱ ساعت ۱۱:۲۰
کد مطلب : 49507
تقلیل جایگاه سازمان ملل به یک نهاد بشردوستانه
شصت و هفتمین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد به روز سه شنبه هفته جاری در مقر این سازمان در نیویارک آغاز به کار کرد.
رؤسای جمهور و فرستاده های دیپلماتیک ده ها کشور عضو این سازمان بزرگ بین المللی در این اجلاس سالانه حضور یافته اند.
این در حالی است که طی سال های اخیر که جهان به سرعت و با شتاب فراوان در حال تغییر و دگرگونی است این سازمان نتوانسته نقش موثری را در مدیریت تحولات جهانی بازی کند. سازمان ملل اکنون نقش و جایگاه خود به عنوان یک سازمان معتبر و مورد احترام همه کشورهای عضو را از دست داده است. 

در مناطق و بحران هایی که پای یکی از قدرت های بزرگ غربی در میان است این سازمان تلاش کرده است بی طرف و ناظر باقی بماند و هیچ نقش موثر و محوری ایفا نکند. این امر، به صورت گسترده و آشکار به این شبهه دامن زده است که این سازمان مورد اعمال نفوذ گسترده قدرت های بزرگ و جهانخوار قرار می گیرد و نمی تواند منافع کشورهای عضو را به صورت متوازن و مساوی تامین کند. 

نقش این سازمان در بحران های خاورمیانه ای با تضاد و تناقض های آشکاری همراه بوده است. در انقلاب بحرین، سازمان ملل،‌ همچنان ماجراهای مربوط به این انقلاب مردمی و جنایت های جنگی و حقوق بشری آل خلیفه و آل سعود، را با بی طرفی غیر قابل توجیه و سکوت سرد و توجیه ناپذیری دنبال کرد. 

در لیبیا نیز سازمان ملل بیشتر بلندگوی ناتو و امریکا برای توجیه مداخله نظامی آنها قرار گرفت و در خدمت توجیه اغراض پشت پرده اشغال لیبیا و مصادره انقلاب مردمی آن کشور از سوی غرب قرار گرفت و بر سوابق روشن همکاری های سیاسی، امنیتی و استخباراتی قدرت های غربی با رژیم نامشروع قذافی تا پیش از شکل گیری انقلاب مردمی در آن کشور، یکسره چشم پوشی کرد. 

در مورد انقلاب یمن نیز موضعی همسو با قدرت های بزرگ گرفت و تا همین اواخر از حقوق مسلم انقلابیون در برابر رژیم صالح حمایت نکرد. 

در مورد انقلاب مصر نیز این سازمان پا به پای قدرت های بزرگ، با وسواس تحولات مربوط به این کشور را دنبال کرد و تا پایان بازی جنرالان، از همراهی با انقلابیون و اظهار نظر در مورد ماهیت انقلاب خودداری کرد.
در مورد سوریه اما از همان ابتدا این سازمان، برخلاف موارد مشابه پیشگفته، رسما و مستقیما وارد عمل شد و فرستاده های این سازمان بیشتر به عنوان تریبون هایی ارزان در خدمت قدرت های بزرگ غربی و مخالفان حکومت اسد قرار گرفتند. 

مواضع مقام های سازمان ملل به ویژه بان کی مون؛ دبیر کل این سازمان،‌ بیشتر رویکردهای سیاسی و نظامی غرب در مورد بحران سوریه را انعکاس می داد؛ تا یک سازمان بی طرف بین المللی که سوریه نیز عضو آن محسوب می شود. 

پرونده هسته ای ایران نیز مثال دیگر مواضع دوگانه این سازمان است. در این مورد، بان کی مون، بیشتر به نمایندگی از قدرت های غربی سخن می گوید تا دبیرکل سازمانی که مکلف است به همه اعضا و ملت های عضو نگاه یکسان و مساوی داشته باشد. 

با این حال، اسراییل و جنایت هایی که این رژیم انجام می دهد همچنان خط سرخ مواضع این سازمان به اصطلاح بی طرف جهانی است. قطعنامه های این سازمان یا اینکه پشتوانه اجرایی ندارند و یا اینکه اگر با اندکی ضمانت اجرا و پشتوانه اجرایی همراه باشند از سوی قدرت های بزرگ وتو می شوند و در نطفه خفه می گردند. 

براین اساس، این سازمان، اعتبار خود به عنوان یک سازمان بزرگ بین المللی و نماینده همه ملت های عضو را از دست داده است و در مواردی که منافع و خواست های قدرت های بزرگ غربی در میان باشد این سازمان،‌ نقش یک موسسه انسان دوستانه و ارائه دهنده کمک های بشری به قربانیان و غیرنظامیان را به عهده دارد و بر جنایت های ضد انسانی و پرونده های قطور نقض حقوق بشر از سوی مدعیان حقوق بشر، آشکارا چشم پوشی می کند؛ اما در مواردی که منافع قدرت های بزرگ با خطر مواجه باشد صدای سازمان ملل، رساتر از هر صدای دیگری،‌ در راستای تامین منافع آنها، بلند می شود! 

بنابراین، همین بازی های دوگانه این سازمان است که نقش و اعتبار جهانی آن را کاهش داده و اجلاس مجمع عمومی این سازمان نیز دیگر نمی تواند مایه امیدواری کشورهای بحران زده جهان قرار گیرد. به نظر می رسد جهان به سازوکاری تازه، فارغ از چارچوب سازمان ملل برای رهایی از بحران های موجود نیازمند است.
منبع : خبرگزاری صدای افغان(آوا) - کابل - سرویس تحلیل وپژوهش اخبار
https://avapress.com/vdcefn8e.jh8o7i9bbj.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما