تاریخ انتشار :جمعه ۱۸ حوت ۱۳۹۱ ساعت ۲۲:۱۵
کد مطلب : 60185
از کدام
در افغانستان بعد از سال ۲۰۰۱ نیز به تبع کشورهای غربی یا تحت سلطه و نفوذ غرب، هشتم مارچ را روز جهانی زن نام گذاری کردند؛ امسال اما اندکی بر چاشنی این روز افزوده و آن را روز همبستگی زنان جهان یا روز همبستگی جهانی زنان نام گذاری کرده اند؛ اینکه چرا و به چه دلیل، مشخص نیست.
جدای از همه موضوعات، همین که از ۸ مارچ میلادی به عنوان روز جهانی زن نام برده می شود، برای بسیاری از مردم و ناظران مسایل فرهنگی و اجتماعی، مفهوم گوشنواز و قابل حل و هضمی را افاده نمی کند؛ دلیل آن نیز مشخص است و از همین عبارت "۸ مارچ" ناشی می شود.
افغانستان کشوری اسلامی است و مناسبت های اسلامی فراوانی وجود دارد که بتوان بر پایه آن، روزی را به عنوان روز زن یا روز دفاع از حقوق زنان قرار داد؛ همانگونه که منشورها و اسناد تاریخی و روایی زیادی هم وجود دارد که می توان براساس آنها و با استفاده از متن و مفاد آن از حقوق زن حرف زد، از آن دفاع کرد و با تکیه بر آنها در برابر کامروایی ها، سلطه گری ها و زورگویی های مردان انحصارطلب و خودمدار، ایستادگی نمود و از حقوق زنان به مدافعه برخاست؛ اینکه چرا چنین نشده و نیست، دلایل و انگیزه های فراوان دینی، تاریخی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی دارد که به نظر نمی رسد پرداختن مبسوط و مفصل به هر یک از این عوامل و دلایل از عهده این مقال و مجال برآید.
با اینهمه به موارد معدود و مهمی از آن به صورت کوتاه و گذرا اشاره می شود؛ اما ابتدا باید این حقیقت را هرچند تلخ باشد، پذیرفت که در جوامع اسلامی به حقوق زنان بی توجهی شده و در بسا موارد، در حق آنان ستم های بزرگی روا داشته شده است که در این میان، از علمای دینی گرفته تا نظام آموزشی، سنت های اجتماعی، برداشت غلط از دین، دستگاه های خودکامه سیاست و قدرت، فقر اقتصادی و جهل فرهنگی هر کدام به سهم خود نقش داشته اند. مثلا یکی از دلایل اینکه حقوق زنان در دنیای اسلام و جوامع اسلامی نادیده گرفته شده است، دورافتادگی مردم از گوهر اصیل دین و نشستن غبار سنت های کاذب و تقدس یافته بر این گوهر گرانسنگ و مقدس بوده است. به عنوان مثال امروزه اگر برای یک مسلمان از حقوقی که زن و مادر از منظر دین اسلام بر شوهر یا فرزند دارند، سخن گفته شود،‌ چندان واکنش نشان می دهد که گویی دین جدیدی بر وی عرضه می شود.
حتی احکام فقهی در زمینه های حقوق خانواده، ازدواج و... نیز تحت تاثیر غبارهایی انبوهی قرار گرفته که سنت های بی بنیاد و برساخته اجتماعی با درآمدن در لباس دین و درآمیختن با گوهر دیانت، آن را بر توده مردم تحمیل کرده و اصل پیام دین در این موارد، در حاشیه قرار گرفته و به فراموشی سپرده شده است.
عوامل دیگری هم هستند که اغلب دلایل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دارند و البته همه به یک عامل مهم و بزرگ برمی گردند که عبارت از غفلت و فاصله ای است که میان دین و متدینان شکل گرفته، نهایتا به یک رویه تاریخی-اجتماعی تبدیل شده، با سنت های نیک و بد مردم، عجین گشته و راه و رسمی به عنوان نادیده گرفته شدن حقوق زنان را در پی داشته است؛ اما این به هیچ عنوان بدان معنا نیست که شماری به نام دفاع از حقوق زنان و اعاده این حقوق، دست به دامن کشورهای خارجی و غربی شوند و یا اصول ارزشی، اخلاقی و فرهنگی آن جوامع را در این خصوص به جامعه مسلمان و دین مدار افغانستان تعمیم و تسری بخشند؛ کاری که متاسفانه در افغانستان بعد از سال ۲۰۰۱ تاکنون به صورت گسترده و فشرده ای در جریان است و در این مسیر، حمایت های مستقیم برخی کشورهای خارجی و تبلیغات انحرافی رسانه های غربی نیز کاملا مشهود و هویداست که نمونه روشن آن در اعتراضاتی که در برابر تصویب قانون احوال شخصیه تشیع شکل گرفت آشکارا قابل مشاهده بود که براساس آن،‌ برخی کشورهای غربی حتی تا مرز تهدید به قطع کمک های خود به دولت افغانستان نیز پیش رفتند.
با این حساب، وقتی یک مقام ارشد دولتی ادعا می کند که غربی ها در برابر کمک های اقتصادی، سیاسی و نظامی خود از افغانستان، هیچ انتظاری از افغانستان ندارند، نباید به آسانی آن را پذیرفت؛ زیرا مثال بالا به خوبی گویای آن است که آنها به چه هدفی در کشور حضور دارند و در برابر این حضور، چه چیزی را مطالبه می کنند.
دیروز یکی از رسانه های مهم غربی ادعا می کرد که نخستین اقدام در راستای حقوق زنان را امان الله خان؛ شاه سابق افغانستان انجام داد که با کشف حجاب همسرش ملکه ثریا در ملأ عام، این امر را اجباری کرد!
به راستی از زنان افغان و مسلمانی که امروزه و در روز هشتم مارچ، فریاد حمایت از حقوق زنان را سر می دهند باید پرسید که آیا همان حقوقی را می خواهید که امان الله خان در پی آن بود و امروزه مستمسکی برای رسانه های غربی در زمینه پیگیری تقویم آغاز مبارزات حق خواهانه برای زنان قرار می گیرد؟!
واقعیت این است که تاکنون هرکس از آزادی و دموکراسی و حقوق زنان و سایر ارزش های غربی، حرف زده، هیچگاه در عرصه عمل آن را به کار نبسته؛ بلکه آن را برای خانه همسایه اش خواسته و در واقع بیشتر به همان دالرهایی چشم دوخته که از رهگذر این پروژه ها عاید وی می شود و جیبش را پر می کند؛ اگر چنین نبود هیچ زن افغان و مسلمانی حاضر نبود و نیست که در ملأ عام کشف حجاب کند و آن را گامی در راستای حقوق خود بداند.
یک زن خردمند – ولو افغان و مسلمان هم نباشد- حقوق اش را در کشف حجاب نه؛ بلکه در رسیدن به مدارجی از دانش و توانمندی علمی و تقوا و پاکدامنی و عفت و بزرگمنشی و تعالی اخلاقی و کسب کرسی های بلند تصمیم گیری از مسیرهای مشروع و با تکیه بر توانمندی علمی و اخلاقی اش می جوید و وقتی از حقوق زن حرف می زند نیز بیشتر این جنبه از حقوق را در نظر دارد؛ تا حقوقی که او را به مثابه شی و ابزاری در خدمت ثروت و قدرت و شهوت درمی آورد.
https://avapress.com/vdcjivem.uqeyozsffu.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

حق زنان همیشه در افغانستان پایمال شده و میشود. زنان باید خود در مفابل این بی عدالتی ایستاد.