تاریخ انتشار :چهارشنبه ۳۱ سرطان ۱۳۹۴ ساعت ۱۹:۵۰
کد مطلب : 114679
انتخاب سخت و راه دشوار!
خبرگزاری‌ها گزارش دادند که انفجار مهیبی ولسوالی المار ولایت فاریاب را لرزانده است. در این انفجار بیبش از نوزده تن کشته و ۳۲ نفر دیگر زخم برداشته اند. ولایت های شمال کشور از جمله فاریاب، مدتی است که ناامن شده اند و گروه های تروریستی مدتی است که شمال را به لانه های تروریستی خود تبدیل کرده اند.

این خبر در حالی اعلام می شود که رئیس جمهور اشرف غنی به جنرال دوستم اولتیماتوم داده است که به زودترین فرصت خود را به کابل برساند و از ائتلاف با محمد محقق و عطامحمد نور پرهیز کند. هم چنان که اشرف غنی جنرال را میان دو گزینه مخیر کرده که یکی را انتخاب کند؛ یا به عنوان معاون اول رئیس جمهور باقی بماند یا آن که به ایجاد ائتلاف دست بزند و از سمت معاونیت اول خود استعفا دهد. این خبرها زمانی اعلام می شود که از رفتن جنرال دوستم به طرف شمال، زمانی زیادی نمی گذرد.

زمانی که اعلام شد که جنرال دوستم بخاطر دفاع از مردم شمال راهی آن جا شده است، موجی از شادی و سرور همه جا را فرا گرفت و این امیدواری ایجاد شد که این دشمن دیرینه طالبان با ایجاد ساز و کاری، ولایت های شمال را از شر طالبان رها سازد و امنیت حداقلی را برای مردم فراهم آورد. اما اولتیماتوم اشرف غنی او را در یک دو راهی سخت گزینش قرار خواهد داد، این که در کنار مردم خود بماند و با ایجاد ائتلاف مبارزه با داعش به دفاع از مردم خود بپردازد و عطای قدرت مرکزی را به لقای آن ببخشد یا آن که دل به معاونیت اول رئیس جمهوری خوش دارد و از مردم خود دل بکند، عافیت معاونیت را بر رنج دفاع از مردم ترجیح دهد.

البته این انتخاب دشواری است؛ ماندن در کنار مردم و دفاع از آنها باعث می شود که جنرال همیشه صاحب قدرت باشد و در دل مردم جای داشته باشد و مورد احترام آیندگان و نسل کنونی قرار داشته باشد؛ زیرا قدرت واقعی از مردم است و کسی که خواهان قدرت واقعی است هیچ گاه جانب مردم را رها نه خواهد کرد. ولی این که دل از قدرت بکند و در کنار مردم بماند خود به شجاعت فراوان نیاز دارد که جنرال را با انتخاب دشوار مواجه می سازد. ممکن است اتفاق دیگری نیز بیفتد که چندان خوش آیند جنرال دوستم نباشد. اما ماندن در کناراشرف غنی، دل خوش داشتن به معاونیت اول ریاست جمهوری او را در چارچوب حکومت ناکام و فاسد محدود و محصور خواهد کرد و او ناگزیر است که مواضع حکومتی را تائید کند که تا هنوز در گره گشایی مشکلات مردم چندان کارآیی درستی از خود نشان نداده و تا هنوز آشکار نگشته است که چگونه می تواند مسیر پر سنگلاخ کنونی را با پای لنگ ناتوانی طی کند!

البته اولتیماتوم اشرف غنی بدون ایجاد پرسش هم نبوده است، این که چرا رئیس جمهور غنی در ابتدا دوستم را از رفتن به شمال باز نداشت که اینک برای او پیام فرستاده است که برگردد. دوم، آن که ائتلاف مبارزه با داعش و طالبان چه زیانی برای حکومت و شخص اشرف غنی وارد می کند که اینک او را در موضع تهاجمی علیه دوستم قرار داده است؟

این پرسش با توجه به ماهیت حکومت کنونی قابل پاسخ یافتن است. اول این که اشرف غنی بقای قدرت خود را در کنار امریکایی ها ماندن می بیند و او تاکنون نیز ثابت کرده است که بیش از حکومت کرزی وابستگی به دستگاه سیاست امریکا دارد. امکان دارد که تصمیم جنرال دمپسی بر این قرار گرفته باشد که او را از صحنه جنگ به پایتخت بکشاند و بخواهد که همه تصمیم های جنگ و صلح از سوی مرکز اتخاذ گردد.

نکته دیگر آنست که کسانی که با جنرال وارد ائتلاف می شدند از زمره کسانی هستند که چندان رابطه صمیمانه ای با ارگ و رئیس جمهور غنی ندارند. ممکن است اشرف غنی به این نتیجه رسیده باشد که ادامه همکاری این سه جنرال می تواند آینده حکومت او را با مخاطرات جدی مواجه سازد. از این جهت او ترجیح داده است که جنرال را از ائتلاف با محمد محقق و عطا محمد نور باز دارد.

بنابراین جنرال با محدودیت و معذوریت دیگری نیز مواجه است، این که اگر پای از زمین ائتلاف پس بکشد و کنار حکومت ماندن را برگزیند نه تنها حمایت طرفداران خود را در میان مردم شمال به ویژه ازبک ها از دست خواهد داد که اعتبار او در نزد رفقای دیروز او نیز کاسته خواهد شد و به او به دید یک عامل بی اراده حکومت قومی اشرف غنی خواهند نگریست. لذا وضعیت جنرال را در شرایط کنونی می تواند دشوار تصور برد مگر این که عَیّاری او گل کند و یک بار دیگر چنان موضع گیری کند که حکومت و هم پشتیبانان حکومت را به حیرت وادارد.

البته از جنرال چنین موضع گیری هایی بعید نیست. چنانچه در دهه هفتاد وقتی پیشنهاد احزاب شیعی مبنی بر برسمیت شناختن مذهب شیعه از سوی حکومت برهان الدین ربانی رد شد. تنها دوستم بود که سینه سپرکرد و به حمایت از این ایده پرداخت و در مقر خود در مزارشریف در حضور همه هیات ها اعلام کرد که در کشوری که برادری باشد و همه دارای حق مساوی باشند، داشتن مذهب نیز از یکی از حقوق برادری است. این سخن او هنوز در گوش بسیاری ها طنین انداز است و جرات و جسارت او را در اعلام این موضع می ستایند و تقدیر می کنند. حالا هم گرچه زمان بلندی می گذرد و تحولاتی زیادی رخ داده است، دگردیسی‌های فراوانی بوجود آمده و زمان، پاک دگرگونی پذیرفته است؛ دیده شود که جنرال ضد طالبان، چگونه موضع خواهد گرفت و جانب چه کسی را اختیار خواهد کرد؟
https://avapress.com/vdcfejdy1w6dyva.igiw.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما