تاریخ انتشار :پنجشنبه ۱۴ عقرب ۱۳۹۴ ساعت ۱۸:۲۷
کد مطلب : 118674
حکومت نگران حاکمیت و مردم نگران زندگی خویش!
هر عقل سلیمی اذعان دارد که فرار سیل آسا و غیر قابل مهار جوانان و خانواده ها از کشور، هیچ گونه توجیه منطقی و ملی ندارد. در این اواخر شاهدیم که جوانان کشور دسته دسته میهن را ترک می کنند و به هر کدام که بر می خوری و دلیل ترک وطن را جویا می شوی، پاسخ فقط یک کلام است و آن ناامنی و نبود کار و شغل در کشور است.

حالا بگذریم از آنکه برخی از این جوانان با وجود آنکه مصروف درس و کار و پیشه ای هم در کشور هستند و تقریباً زندگی متوسطی نیز دارند، باز هم تحت تاثیر جوانان هم سن و سال خویش قرار گرفته و مشتاقانه به سرزمینهای دور از وطن می اندیشند!.

اینکه باید جلو این سونامی فرار جوانان از کشور گرفته شود، یک حرف بواقع معقول و بجا می نماید و گمان هم نمی رود هیچ افغان وطن دوست و غیوری با این سخن مخالف باشد؛ اما راه و روش معقول و منطقی این بازدارندگی جوانان نسبت به ترک کشور، جای بحث دارد.

طبق خبر رسانه ها هر جوانی که کشور را به مقصد اروپا ترک می کند، مبلغ ۸۰۰۰ دالر هزینه راه و خرج سفر می کند. حالا بگذریم از آینکه بسیاری از این جوانان این مبلغ هنگفت را با هزار بدبختی و قرض و قوله از این و آن تهیه می کنند و به طلبکاران خود تعهد می دهند که به محض رسیدن به اروپا و پیدا کردن شغل و پیشه، پول آنها را مسترد خواهند کرد!.

طبق اخبار موثق، بسیاری از خانواده به دلیل فشار آورده از سوی جوانان شان، خانه و کاشانه و یگانه سرپناه شان را و نیز وسایط نقلیه و غیر نقلیه خویش را به نصف و یا کمتر از آن به فروش می رسانند تا خرج هزینه سفر اروپای فرزندان دلبند شان را فراهم کنند.

در این میان جوانانی هم هستند که پدران آنها نه خانه شخصی دارند و نه هم وسیله نقیله تا با فروش آنها هوس و حرمان و آرمان جوانان رشید شان را پاسخ مثبت بدهند و آنان را با دعای خیر به دست تندبادهای حادثه ها در دریاها و بحرها بسپارند.

این دسته از جوانان نادار اما مشتاق زیارت سرکها و بلندمنزل های سر به آسمان کشیده مغرب زمین هم چاره ای ندارند جز آنکه با چشمان نمناک و نگاههای آکنده از حسرت دیدار، کاروانهای بسته شده از انبوه جوانان افغان به سمت و سوی اروپا را نظاره کنند و آه از نهاد ناشاد بر کشند و اشک حسرت بریزند!.

اما حکومت وحدت ملی که نگران نه مردم بلکه حاکمیت و اعمال امر و نهی خویش بر مردم محروم افغانستان است، از مشاهده سونامی فرار جوانان و خانواده ها به مقصد حالا هر جایی که باشد، شدیدا و عمیقا نگران و سراسیمه شده و با همین رویکرد، شتاب زده از دولت آلمان می خواهد تا اتباع افغانستان را دوباره به بهشت و مدینه فاضله جمهوری حکومت وحدت ملی بر گرداند!.

انصافاً که به این تدبیر و مدیریت حاکمیت متفکرانه وحدت ملی باید حبذا و آفرین گفت! این درخواست غیر مردمی و ظالمانه حکومت اشرف غنی بواقع یک بار دیگر ثابت کرد که این دولت و این حاکمیت، چنانکه از نامش پیداست، فقط و فقط دغدغه و دردش، اِعمالِ قدرت و حاکمیت و صدور امر و نهی و امثال آن بر مردم است.

بواقع هم عجب از دولت و دولتمردانی که غم و درد و نگرانی و زیان و ضرر ملت، ابداً برای شان اهمیتی ندارد و فقط برای ژست کاذب و موهوم حکومت داری و به تعبیر عامیانه آن، سیال داری و ننگ زمانه، حاضر است مهلک ترین صدمه اقتصادی را به مردم خویش وارد کنند.

آیا این حکومت و بازی گران ناشی و غیر حرفه ای آن یکبار هم با خود نیندیشیدند که این جوانان و بعضاً خانواده ها با چه مشکلات سخت و طاقت فرسا و با چه هزینه های بالا و کمرشکن، توانسته اند خود را تا کشور آلمان و یا جاهای دیگر از اروپا برسانند؛ که به این سادگی و بی تفاوتی و ظالمانه تقاضای دیپورت آنان را از دولت آلمان می کنند؟!

آیا حکومتگران ما که به غیر از پز حکومت گری و تثبیت حاکمیت و قدرت خویش بر مردم ناچار و گرفتار، چیزی دیگری از دولت داری خوب و مناسب بلد نیستند؛ یگانه راه بازدارنده جوانان از فرار از کشور را همین تشخیص دادند و آیا راه و روش معقول و انسانی دیگر وجود نداشت؟!.

چرا قطعاً راه و شیوه های مناسب و خدا و عقل و عرف پسند دیگر هم وجود داشت و دارد که بجای اتخاذ یک چنین تصمیم مضحک و کودکانه ای، آن روشها باید از جانب دولت و حکومت بکار گرفته می شد.

چنانچه پیش از این نیز یادآوری شد یکی از آن راهها ایجاد شغل برای جوانان در کشور است که با تاسف در هر سه دوره ریاست جمهوری کرزی و اشرف غنی، ابدا به آن توجه نشد و تنها چیری که مردم از هر دو رئیس جمهور و سایر مقامات حکومتی، همواره شاهد بوده و هستند، وعده های چرب و شیرین سر خرمن است که قطعاً تا پایان دوره کاری رئیس محترم جمهور، عملی نخواهد شد.

از آن گذشته، چرا حکومت گران این نگرانی را پیش از فرار جوانان از کشور و قبل از تحمیل این همه خرج ومخارج بر روی دست جوانان و خانواده های آنها، جدی نگرفتند و راهکاری نیندیشیدند تا به در اساس و از اول، جوانی از کشور فرار نمی کرد و مایه نگرانی مردم و حکومت نمی شد.

حال نیز تنها یک راه پیش پای حکومت وجود دارد تا هم دولتمردان به اعمال ریاست و قدرت خویش بر مردم بپردازند و با این کار، عطش ریاست طلبی خویش را اشباع و ارضاء کنند و هم جوانان و خانواده ها با خاطری آسوده و خیالی راحت، در کشور خویش رحل اقامت دایمی افکنده و راهی راههای مخوف و پرخطر نشوند و آن یگانه راه نیز چیزی نیست جز برقراری امنیت سراسری و رشد و انکشاف صنایع و تولیدات داخلی و در پرتو آن، ایجاد کار و پیشه و شغل برای همه ی ملت افغانستان.



https://avapress.com/vdcefv8zejh8zpi.b9bj.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما