تاریخ انتشار :دوشنبه ۱۲ سرطان ۱۳۹۶ ساعت ۱۵:۴۵
کد مطلب : 145661
چالشها و فرصتهای عضویت افغانستان در بانک سرمایه گذاری زیربنایی آسیا

 

دومین نشست سالانه بانک سرمایه گذاری زیرساخت آسیا ۱۶ تا۱۸ ماه جون در کشور کوریای جنوبی برگزار شد .

به گزارش خبرگزاری آوا، در ماه جنوری سال جاری اعلام گردید که با عضویت افغانستان در این بانک موافقت شده است و در دومین نشست نیز عضویت سه دولت ارجنتاین، ماداگاسکار و پادشاهی تونگا مورد تأیید قرار گرفته است

وزیر مالیه افغانستان نیز در این مراسم شرکت داشته هر چند مقامات بر این باورند که عضویت در این بانک بین المللی میتواند فصل جدیدی در تقویت پروژه های زیربنایی افغانستان باشد. اما باید دید چه مزایا و چالشهایی فراروی افغانستان در پیوستن به این بانک وجود دارد.

در همین راستا گفتگویی با محمد حسین موسوی، استاد و رئیس مرکز مطالعات آسیا و افغانستان (CASS) انجام گرفته که در ادامه می  خوانید.

برای فهم بهتر در خصوص کارکرد این نهاد توضیح دهید که این بانک بر اساس چه نیازمندهایی و در بستر کدام شرایط تاریخی به وجود آمده است؟

درسال ۲۰۱۳ مقامات چین اعلام کردند، در صدد تأسیس یک بانک بین المللی هستند تا منابع مالی و اعتباری آن را برای ساخت و گسترش زیرساختهایی شامل بنادر، مسیرهای ریلی، سرکها، میدانهای هوایی، استخراج معادن و انتقال انرژی مصرف کنند.

دو عامل مهم در تأسیس این بانک نقش دارد: یکی افزایش ثروت ملی چین و دیگری ناکامی نهادهای مالی و اقتصادی جهانی موجود تحت رهبری امریکا در انطباق با واقعیت بازتوزیع ثروت و قدرت اقتصادی جهان، همانطور که آیکنبری در ارتباط با این موضوع معتقد است نظم بین المللی فعلی پس از جنگ جهانی دوم و توسط ایالات متحده امریکا برای تثبیت هژمونیاش ایجاد شده است نهادها و هنجارهای به وجود آمده فعلی هم برای پوشش و حل مسأله مشروعیت نظم بین المللی، حول محور و منافع غرب به وجود آمده اند.

این نهادها شامل سازمان ملل متحد، بانک جهانی، صندوق بین المللی پول و سازمان تجارت جهانی است، قدرت‌های نوظهور فعلی مانند چین که خارج از منافع این نظم نهادینه غربی قرار گرفته اند، بزرگترین چالشها را برای این نظم ایجاد کرده اند بانک سرمایه گذاری زیربنایی آسیا یکی از چهار نهادی است که چین قصد دارد برای معماری یک نظام مالی نوین و باهدف رقابت با نظام مالی تحت رهبری امریکا ایجاد کند و سه نهاد دیگر شامل بانک توسعه جدید یا همان بانک اقتصادهای نوظهور موسوم به بریکس، نهادی برای مدیریت ذخایر ارزی کشورها که رقیبی برای صندوق بین المللی پول است و در نهایت بانک توسعه سازمان همکاری شانگهای است.

از ویژگیهای متمایز و جدید اساسنامه این بانک در مقایسه با نهادهای مشابه به چه مواردی میتوان اشاره کرد؟

عضویت برای تمامی کشورها آزاد است حق رأی هیأت رئیسه بانک بر حسب شاخص برابری قدرت خرید تولید ناخالص داخلی کشورها تعیین می شود طبق این الگو چین و هند به ترتیب بیشترین حق رأی را دارند، اما هر کشوری که تولید ناخالصش را در طول زمان افزایش دهد، میتواند سهم بیشتری از این بانک نصیب خود کند این رویه تصمیم گیری متفاوت از رویۀ نهادهای تحت سلطۀ امریکا است حق رأی اعضا در نهادهای برتون وودز براساس درصد سرمایه آوردۀ اعضا تعیین شده و سالهاست بدون تغییر باقی مانده که یک نقص تبعیض‌آمیز محسوب می شود.

در خصوص تمهیدات پیشبینی شده برای تعامل بین اعضا و بانک به منظور پیشبرد اهداف دوجانبه توضیح دهید.

ارائه وامهای مستقیم، سرمایه گذاری در سرمایه سهامداران یک مؤسسه یا شرکت، تضمین وامهای توسعه ای، ارائه کمکهای فنی و دیگر روشهای مالی که هیئت رئیسه با رأی اکثریت مطلق تصویب کندلازم به ذکر است تصمیمات مهم مانند سرمایه گذاریها و ساختار بانک نیازمند موافقت ۷۵ درصد آرا است اهمیت این موضوع در این است که تنها سهم چین با تأمین ۳۰درصد سرمایه بانک، ۲۶درصد است نتیجه آنکه بدون رأی مثبت چین هیچ تصمیمی اجرایی نخواهد شد.

فرصتهای پیش روی افغانستان در عضویت این بانک را چطور ارزیابی میکنید.

پاسخ را میتوان در ۵ محور بیان کرد و آن اینکه نخست پیوند خوردن با جاده ابریشم و طرح یک کمربند یک راه. چین در راستای اهداف اقتصادی این طرح، نخستین گام را در احداث زیرساختهای لازم در کشورهای مسیر این طرح میبیند.
دومین موضوع این که، چون ۷۵ درصد سهام این بانک را کشورهای آسیایی دارند، این امر میتواند فرصت مناسبی در جهت برقراری پیوند اقتصادی افغانستان با کشورهای آسیایی در جهت همگرایی منطقه ای باشد.
نکته بعدی اینکه پروژههای روی دست چین با اولویتهای اقتصادی ما نیز همخوانی دارد از طرفی چین با پشتوانه ذخایر ارزی فراینده و افزایش ثروت اقتصادی در سالهای آینده نیاز به تحول در زیرساختهای ارتباطی آسیا به مثابه بخشی از بازارهای وسیع بین المللی برای صادرات خویش دارد.
محور چهارم این است که افغانستان نیاز دارد سالانه ده درصد از تولید ناخالص ملی خود را در بخش سرمایه گذاری قسمت زیرساختهای داخلی مصرف کند، اما سرمایه واقعی که صرف زیر ساخت شود بسیار کمتر است، این بانک به عنوان یک مکانیسم جایگزین، دولت افغانستان را قادر می سازد که پروژه های مختلف ملی و منطقه ای را در داخل افغانستان تامین مالی نماید.
در نهایت به عنوان نکته آخر می توان گفت، تجارت و روابط اقتصادی میتواند منبع روابط صلح آمیز در میان ملتها باشد چراکه سود متقابل تجارت و گسترش وابستگی متقابل، روابط مبتنی بر همکاری را گسترش میدهد و توسعه همکاری اقتصادی منجر به رفتار مشابه در حوزه امنیت خواهد شد.

آیا عضویت افغانستان در این بانک بینالمللی میتواند چالشهایی را به همراه داشته باشد؟

نمیتوان تصور کرد که بانک سرمایه گذاری زیرساخت آسیا برای افغانستان سراسر فایده و فرصت باشد،هر عضویتی میتواند با محدودیتها و چالشهایی همراه باشد به نظر من سه چالش را میتوان متصور بود.
نخست اینکه امریکا به عنوان اصلی ترین بازیگر جهانی در افغانستان، مایل است از ظرفیت افغانستان در نهادهای همسو با خودش استفاده شود هر چقدر عملکرد افغانستان در این بانک سبب پیشبرد منافع رقیب امریکا یعنی چین شود به همان میزان باعث ایجاد اختلاف و تضاد منافع امریکا با افغانستان خواهد شد باتوجه به وابستگی سیاسی نظامی و اقتصادی عمیق افغانستان به ایالات متحده ممکن است منافع ملی افغانستان با بحران مواجه شود.
دومین موضوع چالش آفرین اینکه شاید چین از نظر اقتصادی در جایگاهی باشد که بتواند بسیاری از نیازهای زیرساختی افغانستان را پاسخ دهد،اما این کشور روابط نزدیکتری با پاکستان دارد در ژوئن ۲۰۱۶ مقدار زیادی از وامهای مورد نظر این بانک در همان مراحل اولیه به پاکستان اختصاص یافت این نشان میدهد پاکستان با توجه به حجم قرارداد ۴۶ میلیارد دلاری اش با چین از نفوذ زیادی بالای این کشور برخوردار است این احتمال وجود دارد که پاکستان همانند اتحادیه سارک چالشهایی را بر سر راه افغانستان در استقاده از ظرفیت این بانک بوجود آورد.
و به عنوان چالش دیگر می توان گفت، از میان اعضای این بانک تنها چین و هند تا حدودی تمایل خود را برای سرمایه گذاری در افغانستان نشان داده اند. سایر کشورها یا خودشان ضعف اقتصادی دارند و یا به دلیل ناامنی و بی ثباتی در افغانستان تمایلی از خود برای سرمایه گذاری نشان نمی دهند، به هرحال افغانستان نباید دچار تصور کاذب از توانمندی اعضای این بانک شود تمایل به سمت چین و این بانک نباید به منزله جایگزینی و نادیده گرفتن روابط با کشورهای غربی و عدم استفاده از ظرفیتهای سایر مناطق شود.

تحلیل نهاییتان در خصوص آینده این بانک و جایگاه افغانستان در آن چیست؟
من فکر میکنم در سالهای بعد شاهد آن خواهیم بود که یک قرن آسیایی را تجربه کنیم و مرکز سیاستهای جهانی از لندن، پاریس و نیویارک نهایتا به بجینگ، دهلی و توکیو انتقال یابد سیاست خارجی افغانستان باید هوشیارانه به سمت تعامل و گسترش روابط خود با قدرتهای آسیایی باشد تا بتواند در فرایند شکل گیری این نظم نوین جهانی جایگاه مطلوب و شایسته برای خود تعریف نماید.

منبع آسیا

https://avapress.com/vdcaimn6649nyi1.k5k4.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما