جو بایدن؛ رییس جمهور امریکا اخیرا گفت: «نگران نباشید، ایران را آزاد خواهیم کرد. آنها خودشان به زودی ایران را آزاد خواهند کرد.»
در واکنش به سخنان بایدن، سید ابراهیم رئیسی؛ رئیس جمهور ایران گفت که «چند ساعت قبل مطلع شدم رئیس جمهور امریکا جملهای بر زبان رانده، شاید از حواس پرتی که دارد، باشد.»
آقای رئیسی افزود: «ایران ۴۳ سال قبل آزاد شد و مصمم است به اسارت شما درنیاید. ما هرگز گاو شیرده نخواهیم شد. ملت ایران بارها مواضع خود را اعلام کرده است. امروز دهه هشتادیها و دهه نودیها هم همین نگاه را دارند.»
رئیس جمهور ایران که در اجتماع عظیم ۱۳ عقرب؛ سالگرد اشغال «لانه جاسوسی» امریکا توسط انقلابیون ایرانی، سخنرانی می کرد، اظهار داشت: «قدرت ما به موشک و صنایع دفاعی است؛ اما فقط در قدرت نظامی خلاصه نمی شود، قدرت ما حضور میلیونی مردم در مراسم ملی ۱۳ آبان (عقرب) در سراسر کشور اسلامی است.»
رییس جمهوری فرتوت امریکا احتمالا فراموش کرده است که مردم ایران برای «آزادی» انقلاب کردند. آنان ۴۳ سال پیش به خیابان ها آمدند تا رژيمی را سرنگون کنند که مورد حمایت همه جانبه امریکا و همه دنیا بود.
مردم ایران میلیون ها شهید دادند تا به «آزادی» رسیدند. «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» یکی از شعارهای کلیدی ایرانیان انقلابی بود که رژيم ۲۵۰۰ سال شاهنشاهی را به زیر کشید و یک دولت مشروع، مردمی و اسلامی بنا کرد.
صرف نظر از این، رییس جمهوری امریکا برخلاف بدیهی ترین اصول قواعد بین المللی، یک دولت مشروع عضو سازمان ملل متحد را به طور علنی تهدید به براندازی می کند. این براساس همان عرف و قوانین و قواعدی که خود غربی ها تعریف کرده اند، محکوم است و او باید درباره این اظهارات، غیرمسئولانه اش پاسخگو باشد.
نکته مهمتر اما این است که امریکا چگونه می خواهد ایران را «آزاد» کند؟
برای پاسخ به این سؤال، هیچ اقدام دیگری لازم نیست. نمونه های «آزادی» امریکایی در کشورهای پیرامون ایران به وفور، مشهود است.
به عنوان نمونه، امریکا در سال ۲۰۰۱ میلادی برای «آزادی» مردم افغانستان، به کشور ما حمله نظامی کرد. صدها هزار نفر کشته و زخمی شدند، میلیون ها نفر نیز آوار و بی خانمان. فقر و فلاکت افزایش یافت. کشتار و ناامنی، فراگیر شد. فساد و فحشا گسترش یافت و در نهایت، همه چیز ضرب صفر گشت و امریکای آزادی بخش با میراثی شرم آور و غیرقابل تحمل، افغانستان را ترک کرد.
عراق در سال ۲۰۰۳ میلادی هدف اشغال نظامی امریکا و هم پیمانانش قرار گرفت. کشتارها اوج گرفت، جنگ فرقه ای آغاز شد، خیابان ها تبدیل به حمام خون گردید، توسعه و پیشرفت کشور متوقف گشت، ذخایر عظیم نفت به تاراج رفت، شهرهای بزرگ تبدیل به پایگاه های نظامی امریکا و قدرت های استعماری گردیدند، صدها هزار نفر کشته و زخمی و بی خانمان شدند، فساد و بی عدالتی و تنش سیاسی و تفرقه اجتماعی و مذهبی روز به روز بیشتر شد، مردم از فقر و فلاکت به ستوه آمدند، نسخه های تازه تروریزم از زندان بوکا – زندان تحت کنترل امریکایی ها – سر برآورد و کل عراق و منطقه را هدف قرار داد که اگر مقاومت اسلامی و بسیج مردمی و رهبری بی تکرار فرماندهان نامدار و سرداران پرافتخاری چون شهید قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس نبود، هرگز کشورهای منطقه و امت اسلامی از شر این بلای ساخت امریکا و رهاورد «آزادی» امریکایی رهایی نمی یافتند؛ اما جای زخم های عمیق ناشی از آن دوران، هنوز باقی مانده و بسیاری از خانواده ها و ملت ها رنج می کشند.
سوریه و لیبی و یمن، نمونه هایی دیگر از «آزادی» مورد نظر امریکا است؛ کشورهایی که تا مرز نابودی کامل پیش رفتند، جنگ، خشونت، خونریزی، بحران، قحطی، فروپاشی ارتش های ملی و غلبه شبه نظامیان مسلح و تولد جزایر قدرت، تاراج منابع نفتی توسط امریکا و شرکایش، ظهور گروه های تروریستی تازه و جنایت های هولناک و کشتارهای خوف انگیز، بخشی از پیامدهای «آزادی» بود که هنوز ملت های یادشده را رنج می دهد.
با این حساب، آیا «آزادی» مورد نظر بایدن برای ایران نیز همان آزادی هایی است که به افغانستان و عراق و سوریه و لیبی و یمن و... اهدا شد یا برای ایرانی ها نسخه ای اصیل تر و کارآمدتر و واقعی تر از «آزادی» داده خواهد شد؟!
پاسخ این پرسش، چندان دشوار نیست. کافی است به برخی حرکت ها و اقدامات و تخریب و ترور و ویرانگری اغتشاشات چند روز اخیر در برخی شهرهای ایران نگاهی بیاندازیم تا مشخص شود که «آزادی» مورد نظر بایدن برای ایران، کدام است.
مردم ایران البته پیشاپیش پاسخ این پرسش را می دانند و به همین دلیل از آغاز اغتشاشات اخیر تاکنون بارها در اجتماعات میلیونی گوناگون که آخرین مورد آن، سالگرد اشغال «لانه جاسوسی» امریکا به تاریخ ۱۳ عقرب بود، آن را ابراز کرده اند؛ مواردی که البته عمدا از دید رسانه های غربی پنهان و سانسور می شود؛ ولی شورش چند ده نفر آشوبگر در خیابان های فرعی مناطق دورافتاده «انقلاب» توصیف می شود.