تاریخ انتشار :چهارشنبه ۳ سرطان ۱۳۹۴ ساعت ۱۷:۲۴
کد مطلب : 113541
تقدیر از تبعیض و تعصب چرا؟!
با برقراری نظام پساطالبانی در کشور، مردمِ خسته از بی عدالتی ها و تبعیضات قومی و زبانی، خوشحال بودند که دیگر زمان گزینه های منفور و مردود عصبیتهای جاهلانه گذشته و گاه برابری و برادری همه ی افغانها فرارسیده است.
با این امید، آحاد ملت، عزم خویش را برای کار و تلاش برای سازندگی هر چه بیشتر و بهتر کشور، جزم کردند و با امید به افقهای بهتر و پویا تر در چشم انداز فرداهای روشن، گامهای استوار خویش را برداشتند.
اما دیری نپائید که اختاپوسهای نفرت انگیز تعصب و تنگ نظری، سر از سوراخهای تاریک افکار و پندار مالیخولیایی خویش بیرون آورده و سموم کشنده و هولناک افکار و رفتار خویش را بر فراز سرهای آحاد مردم، فرو باریدند.
با تاسف، چند سالی است که گیاه زهرآگین تعصب و قوم و زبان گرایی در سرزمین دلهای بیمار برخی از هموطنان ما لانه کرده و ریشه دوانیده است و این جماعتِ از همه گزینه های خیر و سعادت بی خبر، گویا رسالت دارند تا با ترویج افکار متعفن و نفاق برانگیز، روحیه اخوت و برابری را نشانه گرفته و بجای آن، تنش و چالش میان اقوام و ساکنان این سرزمین را دامن بزنند.
تعصب و تبعیض وقتی در جامعه ای رخ نمود، با یک چهره و صورت ظاهر نمی شود؛ بلکه با دهها و صدها قواره کریه و بدمنظر، جلوه گری می کند. در جامعه افغانستانی نیز و صد البته با کوشش و تلاش حاکمان و رهبران ما، با چهره های مختلف و متنوعی از عصبیت و تبعیض رو به رو می باشیم.
استفاده از اهرم و ابزار تعصب و تبعیض در کشور ما به یک اصل نامبارک تبدیل شده که در قدم نخست، دولتمردان و سران ما با هدف حفظ قدرت و حاکمیت و برتری خویش بر سایر رقبای سیاسی، بدان متوسل شده اند.
دولتمردان ما در پیروی از پالیسی تعصب و تبعیض تا آنجا پیش رفتند و سایر قومیتها را از خود مایوس کردند که جانی ترین مخالفان مسلح ملت افغانستان را صرفاً به دلیل آنکه از قوم و نژاد خاصی هستند، برادران ناراضی و در تعبیری معتدل تر، مخالفان سیاسی حکومت می خوانند!.
دو دور اول و دوم انتخابات ریاست جمهوری، با تاسف تموجی بود عظیم و سنگین از کمپاین زجر دهنده تعصب و تبعیض در سراسر کشور که با تاسف پس لرزه های مخرب و ویرانگر آن را هنوز و پس از گذشت ۸ ماه از برقراری حکومت به اصطلاح وحدت ملی در جای جای این کشور و در سینه سینه آحاد مردم شاهدیم.
بی پرده باید گفت که این از تعصب و تبعیض دستگاه غیر عادل حکومت است که سربازی و از نژادی خاص، به خاطر دفاع از دروازه های پارلمان، مورد تشویق و ترغیب قرار می گیرد و چنان در این تشویق و ترغیب و تقدیر، افراط می شود که صدای اعتراض بخش عظیمی از مردم کشور به آسمان بلند می شود.
معترضان می گویند با تقدیر از رشادت عیسی خان ابداً مخالف نیستند و آن را یک عمل نیکو، لازم و قهرمانانه می دانند که باید هم تقدیر و تحسین شود؛ اما این تقدیر و تحسینات نیک و پسندیده، درست نیست که فقط متوجه یک مورد و آنهم به دلیل منتسب بودن به قومی خاص باشد.
مردم معتقدند که این تشویق و تقدیرها باید همگانی شود و تنها منحصر نشود به سربازی از قوم و نژادی خاص که در مقایسه با جانفشانی های سربازان دیگر و از قومیت های مختلف افغانستان، چندان هم کار خارق العاده ای انجام نداده و چه بسا فرزندان این ملت و در مکانهای به مراتب خطرناک تر از پارلمان، به خلق قهرمانی ها و حماسه هایی رو آورده اند که کار عیسی خان در برابر آنها خیلی هم محلی از اعراب نمی تواند داشته باشد و اگر هم دارد، به اندازه کار آنان بزرگ و سترگ نیست.
مردم می گویند: عیسی خان چه کار فوق العاده ای انجام داده جز انجام وظیفه که فرزندان رشید و دلاور این کشور، در خوف و خطرناک ترین مناطق ناامن این مرز و بوم انجام نداده اند و تا پای جان، از عزت و شرف و ناموس خویش دفاع نکرده اند؟!
فرزندان شجاع، دلیر و در عین زمان مظلوم این سرزمین، با قطع نظر از قوم و نژاد و زبان آنها، مردانه وار در برابر سیل عظیمی از توطئه های دشمنان داخلی و خارجی، سینه سپر کرده و در خطرناک ترین سنگرها و در ناامن ترین ولایات کشور، بدون هیچ تعصب و تبعیضی و فقط با هدف دفاع از افغان و افغانستان، از حریت و شرف و تمامیت ارضی این آب و خاک، جانانه دفاع می کنند و در این مسیر، جانهای شیرین خویش را فدا می کنند.
اما تا کنون دیده و شنیده نشده که مقامهای بعضاً متعصب و تبعیض گرای حکومت، حتی از یکی از آن سربازان قهرمان و گمنام کشور، به نیکی یاد کنند تا چه رسد که آنان را مورد تقدیر و تحسین های میلیونی و آپارتمانی قرار بدهند!.
هیچ کسی از مردم ما با تقدیر و تحسین بریدمل عیسی خان، مشکلی ندارد و بر عکس ایشان را مستحق یک چنین پاداشهایی هم می دانند؛ اما خواست و سخن مردم این است که از میان این همه سربازان رشید و دلاور افغان، چرا فقط ایشان باید مورد تکریم و تعظیم قرار بگیرد و چرا این روند در باره دیگر سربازان و صاحب منصبان افغان که منتسب به قومهای غیر پشتون هستند، جریان ندارد؟!
به نظر می رسد سران و حاکمان ما با این نمونه های برجسته از قوم و ... گرایی، در دراز مدت، راه بجایی نبرده و به تنها چیزی که خواهند رسید، سلب اعتماد و علاقه سایر اقوام و ساکنان کشور نسبت به خود شان خواهد بود.
پایان سخن اینکه، عصبیت و تبعیض، یک امر بالنده و موجب افتخار نیست تا برای قوم و قبیله ای، عزت و شکوه بیاورد؛ بلکه بر عکس، تعصب و تبعیض، چاه تنهایی و انزوایی است که طرفداران خویش را تا ابد در خود حبس می کند.
مولف : سیدفاضل محجوب
https://avapress.com/vdcc01qss2bqsp8.ala2.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما