تاریخ انتشار :دوشنبه ۲۹ سرطان ۱۳۹۴ ساعت ۱۹:۰۶
کد مطلب : 114582
ائتلاف جنرال ها و  آینده مبهم!
اعلام حضور داعش در افغانستان موجی از نگرانی را در میان مردم به وجود آورده است. از جمله بازار قاچاقچیان انسان بیش از هر زمان دیگر رنگ و رونق گرفته. بسیاری از هموطنان یا از بیم جان یا مال، سودای ماندن را از سر بیرون برده و در فکر و اندیشه فرار از کشور شده اند تا اولاد و خانمان را از افغانستان بیرون کنند و راهی دیار غربت شوند. گویا افغانستان برای بسیاری ها هیچگاه فرصت قرار به وجود نیاورد و آرامش خاطری ایجاد نکرد.

حکومت حزب دموکراتیک خلق و پرچم، نخستین حکومتی بود که افغان ها را در چرخه اجبار مهاجرت افگندند تا امروز این روند همچنان ادامه دارد. از عالم اجتماع که بگذریم پای در وادی سیاست گذاریم، این وادی را نیز نمی توان آرام و برقرار یافت. چندی قبل اعلام شد که دو جنرال شمال دست به ائتلاف برده اند تا در برابر گروه داعش بیایستند و از مردم خود دفاع کنند. تازه ترین خبرها حاکی است که محمد محقق رهبر یکی از شاخه های حزب وحدت، به شمال رفته است و قصد دارد که با دو جنرال دیگر دست به ائتلاف بزند و از مردم خود دفاع کند.

گرد آمدن این سه جنرال به معنای آنست که دو بازوی مهم داکتر عبدالله عبدالله یعنی محمد محقق و جنرال عطا ایجاد کننده ای ائتلاف جدید خواهند بود. ضلع دیگر این ائتلاف هم معاون اول اشرف غنی است. آنچه این ائتلاف جدید را با پرسش های بی شماری مواجه کرده است نفس این ائتلاف در شرایط کنونی از یک سوی و آینده کشور در سایه ائتلاف از سوی دیگر است.

معاون سخنگوی وزارت دفاع کشور با ملیشه سازی مخالفت کرده اما گفته که هر افغان حق دارد از خانه و کاشانه خود دفاع کند این اظها نظرهای بی پایه شبیه به همان ضرب المثل کوسه و ریش پهن است. مردم حق دارند از خود دفاع کنند اما نمی توانند ملیشه بسازند و اسلحه توزیع کنند! کسی نمی پرسد که چگونه ممکن است کسی از خود به دفاع بر خیزد اما با دست خالی در برابر دشمن تا دندان مسلح قرار گیرد.

در تازه ترین خبرها گفته شده است که جنرال «دمپسی» رئیس ستاد مشترک ارتش امریکا وارد کابل شده و قرار است با اشرف غنی دیدار و گفت وگو کند. حال این گفت و گو چه خواهد هنوز آشکار نیست. آنچه قابل پیش بینی است این که سفر این جنرال امریکایی بی ارتباط به مسئله داعش در افغانستان نیست. ائتلاف جدید هم زنگ خطر برای امریکا است و هم برای حکومت افغانستان. برای امریکا از این جهت با اهمیت است که هر یک از جنرال های اعضای ائتلاف چندان پای بندی به سیاست های امریکا ندارد و هیچ اعتمادی میان آن جنرال ها و مقام های امریکایی به وجود نیامده است.

دو گزینه ممکن است مطرح شود، یکی این که مقام های امریکایی از ایجاد ائتلاف جلوگیری کند یا آن که با بهانه ای جنرالان را سر به نیست کند یا آن که منتظر باشد تا آینده با حکومت مورد قبول امریکایی ها یعنی حکومت اشرف غنی چه خواهد کرد. البته بیم جنرال امریکایی نسبت به ائتلاف جدید یکی نیست. امریکایی ها بیم دارند که با ایجاد مرکزیت جدید حکومت مرکزی، افغانستان از هم بپاشد و تلاش آن کشور ناکام باقی بماند. بیم دوم آنست که رهبران ائتلاف جدید با رهبران کشورهای آسیای میانه و روسیه رابطه تنگاتنگ دارند.

اگر رابطه با روسها از طریق حکومت اشرف غنی صورت گیرد به معنای آنست که اشرف غنی با مشوره امریکایی ها این رابطه را تنظیم خواهد کرد و تا حدی که مقام های امریکایی اجازه دهد به روسیه نزدیک خواهد شد. اما جنرال ها نشان داده اند که چندان پای بندی به منافع قدرت ها ندارند و به بهانه ی حضور داعش می توانند با عقد قراردادهایی هم اسلحه و مهمات فراوان از روسیه و کشور متحد آن دریافت دارند و هم پول و امکانات فراوانی در دست شان قرار گیرد.

روسیه و کشورهای آسیای میانه با ارسال اسلحه هم دشمن خود را در خانه همسایه زمین گیر می کند و هم هزینه جنگ مستقیم با داعش را نمی پردازد و افزون بر این، باعث می شود که پایه های اقتدار امریکا در افغانستان رو به تنزل رود.

به هر حال سرمایه های هنگفتی که امریکایی ها در افغانستنان به مصرف رسانده اند، اغراض و مقاصد سیاسی که داشتند در این شرایط سخت ناگوار است که این همه سرمایه همه هدر رود آن کشور هیچ منفعتی کسب نکند.

نکته دومی که از اهمیت فوق العاه برخوردار است، افغانستان بعد از شکست داعش است. جنرال هایی که ائتلاف کرده اند یا در شرف ائتلاف هستند، قطعا با مشورت حکومت افغانستان به این کار مبادرت نکرده و نخواهند کرد و نه هم وزارت دفاع افغانستان دارای چنین توانی است که بتواند از این ائتلاف جلوگیری کند.
وقتی نه نیروی نظامی از حکومت باشد و نه هم امکانات حکومتی در اختیار جنرال ها قرار داشته باشد، دست آوردهای آنها نیز قطعا به حساب حکومت گذاشته نخواهد شد. حال به حساب چه کسی ریخته می شود؟

دو حالت و یا وضعیت را می توان تصور کرد، نخست این که حکومت مرکزی به خواسته های جنرال ها گوش بسپارد و سیاست های خود را مطابق میل و اراده این جمع تدوین و ترتیب دهد. شاید اولین خواسته آن باشد که حکومت به تقلب های گسترده ای که انجام داده است اعتراف کند و حکومت کنونی را برآمده از یک تقلب آشکار بداند. خواسته هایی که در ضمن اعتراف مطرح می شود چه خواهد بود خود جای تامل دارد.

حالت دوم آنست که اشرف غنی مقاومت کند و حاضر نشود که به هیچ خواسته جنرالها وقع گذارد. در این صورت دست آوردهای مبارزه با داعش از آن جنرال ها خواهد شد و افغانستان به سوی تجزیه پیش خواهد رفت. جنرال ها از دست آوردهای خود در برابر داعش دست نخواهند برداشت .هر چه باشد آینده چندان روشن نیست احتمال های دیگری نیز وجود دارد.
https://avapress.com/vdciv5azrt1azw2.cbct.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما