تاریخ انتشار :پنجشنبه ۹ قوس ۱۳۹۶ ساعت ۰۱:۳۱
کد مطلب : 154047
امریکا و ترمیم چهره مخدوش خویش در جنگ افغانستان!

فرمانده کل نیروهای بین‌المللی در افغانستان اعلام کرده که سال آینده میلادی هزار سرباز تازه‌نفس آمریکایی برای مشارکت در نبرد با گروه طالبان وارد افغانستان خواهند شد.

به گفته او، عملیات هوایی علیه گروه طالبان افزایش خواهد یافت و علاوه بر هواپیماهای بدون سرنشین (پهپاد)، جنگنده‌های اف-۲۲ و ب-۵۲ نیز به پرواز درخواهند آمد.

جنگنده‌های شکاری اف-۲۲ به تازگی وارد افغانستان شده و چندی پیش در عملیات تخریب کارخانه‌های تولید مواد مخدر در ولایت جنوبی هلمند شرکت کردند؛ اما جنگنده‌های پیشرفته ب-۵۲ در سرنگونی رژیم طالبان در ۲۰۰۱ نقش کلیدی داشتند.

ژنرال جان نیکلسون پیش‌بینی کرد که نبرد با گروه طالبان، کنترل دولت افغانستان بر جمعیت این کشور را در ظرف دو سال آینده از ۶۴ درصد به ۸۰ درصد افزایش خواهد داد.

فرمانده کل نیروهای ناتو در افغانستان افزود که حضور نیروهای آمریکایی در کنار ارتش افغانستان وضعیت امنیتی را برای برگزاری انتخابات در این کشور نیز بهبود خواهد بخشید."

آگاهان اما نسبت به اظهارات تازه فرمانده کل نیروهای بین المللی در افغانستان، دیدگاههای متفاوتی دارند.

دسته ای از تحلیل گران از اساس باور ندارند که امریکایی ها در افغانستان با طالبان و یا هر گروه هراس افکن دیگر، نبرد کنند.

این دسته ۱۷ سال حضور نیروهای امریکایی در افغانستان را عمده دلیل عدم تمایل امریکایی ها نسبت به نبرد با طالبان قلمداد می کنند و معتقدند که اگر امریکایی ها انگیزه جنگ با طالبان و سرکوب آنها را می داشتند، در طول سالهای گذشته این فرصت همیشه در اختیار آنان قرار داشت و هیچ قدرتی هم در افغانستان و منطقه مانع جنگ آنها با طالبان نمی شد.

اما با این حال، دیده شد که نظامیان امریکایی پس از فروپاشی نظام طالبانی در افغانستان، بجای آنکه تمهیداتی بیندیشند تا این گروه دوباره جان نگیرند و امنیت آنان و دولت و ملت افغانستان را تهدید نکنند، خود در ریشه گرفتن آنان در سراسر نقاط افغانستان، سهم گرفتند و در دولت قبلی و همچنین در دولت وحدت ملی، در برابر چشمان باز امریکایی ها و یا شاید هم با دستور خود آنان، جبهات جنگ از جنوب به ساحات شمالی کشانده شد و مناطق شمالی افغانستان مانند مناطق جنوبی به میدان جنگ با طالبان تبدیل گردید.

دسته دیگر از صاحب نظران، با دید خوشبینانه تر به امریکایی ها نگاه می کنند و معتقدند که امریکایی ها از همان آغاز حضور شان در افغانستان، هدف سرکوب طالبان را داشتند و اما با حمایت های بی دریغ پاکستان از طالبان مواجه شدند؛ حمایت هایی که برای رشد و تقویت طالبان سرنوشت ساز بود و موجب شد تا به آن گروه مرده جان تازه ای ببخشد و آنان را از غارهای مخفی شان به دوباره بیرون کشیده و به سمت جبهه و سنگر و خاکریز در دشتها و دامنه کوه های افغانستان هدایت کند و از آنجا به قریه ها و روستاها و حتی ولسوالی ها و شهرهای مهم افغانستان.

بنا بر این دیدگاه، پاکستانی ها هم یار دزد بودند و هم شریک قافله، از یک سوی با نیروهای بین المللی و دولت افغانستان، معاهده دوستی و همکاری امضاء کرده بودند و از طرف دیگر دروازه های کشور خویش را بر روی تروریستان طالب و غیر آن باز گذاشته بودند و در تجهیز و تحریک آنان علیه دولت و ملت افغانستان و نیز علیه نیروهای خارجی در این کشور، سعی اساسی و موثر می کردند و می کنند.

بنا بر این نگاه، چرخش پالیسی امریکایی ها نسبت به پاکستانی ها مبنی بر زیر فشار قرار دادن دولتمردان اسلام آباد در قطع همکاری آنان با طالبان و گروه حقانی تنها با این رویکرد قابل ارزیابی است که راه مقامات امریکایی در طرز دید شان نسبت به جنگ افغانستان از راه سران اسلام آباد جداست؛ چنانکه یکی که امریکایی ها باشند به جنگ و مبارزه با طالبان فکر می کنند و دیگری که پاکستانی ها هستند به حفظ و نگهداشت این گروه ابزاری و وابسته به خویش همت گماشته اند.

و سرانجام دیدگاه پایانی این است که دولت ایالات متحده امریکا با دولت پاکستان چه در قبل و چه در زمان کنونی، مشکلی با هم نداشته و ندارند و در قبال طالبان و سایر گروههای تروریستی موجود در افغانستان و منطقه نیز از مواضع مشابهی برخوردارند و اگر فرض شود که همه ی اعضای کابینه دولت ترامپ با سیاست های پاکستان در قبال افغانستان و طالبان، موافق نیستند، اما تعدادی از مقامات امریکایی چه در کابینه ترامپ و چه بیرون از آن قطعاً با سران اسلام آباد در این زمینه مشکلی ندارند و با آنها موافق اند و این واقعیت از عملکرد ۱۷ ساله آنان در قبال سکوت معنی دار شان نسبت به مواضع خصمانه سران پاکستانی نسبت به دولت و ملت افغانستان، دقیقاً مشخص شده است.

بنا بر این دیدگاه، تهدیدات امریکا نسبت به پاکستانی ها از جدیت قابل اعتنایی برخوردار نیست و دولت ترامپ انگیزه متفاوت با انگیزه دولت پیشین این کشور در قبال مبارزه جدی و واقعی با طالبان هم ندارد و تنها عاملی که موجب شده تا امریکایی ها لحن خویش را در قبال پاکستان و طالبان تغییر دهند، چیزی است که به ترمیم وجهه آنها در مقابل جهانیان و افکار عمومی بر می گردد؛ چرا که آنان در هر حال، ۱۷ سال شعار مبارزه با طالبان و حامیان آنها در افغانستان را سر داده اند و این هیچ دستآوردی قابل قبولی در این زمینه ندارند.

پس لازم است تا با شعارهای جدید و سر و صداهای متفاوت تری وارد بازی جدیدتری شوند و افکار عمومی را از ناکامی های تصنعی و خود خواسته خویش، به سمت و سوی دیگری جهت و سوق دهند.

https://avapress.com/vdci55azyt1awu2.cbct.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

مارزه علیه گروه دهشد افگنان ادامه