تاریخ انتشار :چهارشنبه ۷ سرطان ۱۳۹۶ ساعت ۱۳:۵۱
کد مطلب : 145469
واکنش "احمدضیا رفعت" به "حکم ارتداد" وی از سوی "دارالعلوم عالی هرات"

تفسیری که از شعر صورت گرفته، بی مورد است

کسانی که واجد شرایط نبوده و غیرمسوولانه فتوا صادر می کنند، مجرم هستند
تفسیری که از شعر صورت گرفته، بی مورد است

به دنبال صدور حکم "تکفیر و ارتداد" احمدضیا رفعت، استاد دانشگاه، شاعر و یکی از نویسندگان پر آوازه افغانستان، به خاطر چاپ و نشر مجموعه شعری تحت عنوان "رفتن رسیدن نیست"، از سوی "دارالعلوم عالی هرات" و "جلیل الله مولوی زاده" رییس این دارالعلوم، آقای رفعت در گفتگو با خبرگزاری صدای افغان(آوا)، به صدور این فتوا واکنش نشان داد.

به گزارش خبرگزاری صدای افغان(آوا)، این فتوای دارالعلوم عالی هرات در مورد مجموعه شعری جدید احمدضیا رفعت پس از آن صادر شده که تعدادی از دانشجویان دانشگاه هرات و جمعی از مردم این ولایت، طی نامه‌ای به شعبه عقاید و مناظره دارالعلوم هرات، گفته اند که مجموعه شعری اخیر آقای رفعت تحت عنوان "رفتن رسیدن نیست"، جملات کفری و الحادی فراوانی را به کار برده که عده‌ای به علت عدم اطلاع بر مضامین کفری آن، به نشر و پخش آن اقدام نموده‌اند و از آن مرکز فقهی و عقیدتی تقاضای حکم شرعی آقای رفعت را خواستار شدند.

این دارالعلوم نیز در پاسخ به این درخواست تعدادی از دانشجویان و مردم هرات، نوشته است که با مطالعه اثر الحادی "رفتن رسیدن نیست" به خوبی واضح می گردد که مؤلف آن احمدضیاء رفعت، در قالب اشعاری شکسته که با وزن و قافیه هماهنگی ندارد، جملات نهایت کفری و الحادی را نسبت به خداوند، ملائکه، انبیاء، کتب الهی و احکام شرعی به کار برده است.

برخی از نمونه های شعری که دارالعلوم عالی هرات به آن اشاره کرده، به این شرح است:
زلال صبحی و از بحر آبدار تری/ تو از بهار طبیعت به ما بهارتری
خدای هستی محوی، نه محوی هستی کس/ خدا گواه! از او آفریدگارتری(نعوذ بالله)
و یا ...
منم سرآمد صبر اشتباه خوانده در قرآن/ به نام دیگری، این افتخار تازه فهمیدم(نعوذ بالله)
یکی به عرش، یکی در بهشت، سخت سرگردان
خدا نماند کسی را به کار، تازه فهمیدم(نعوذ بالله)

اما احمدضیا رفعت در واکنش به این حکم، در مصاحبه با خبرگزاری صدای افغان(آوا)، فتوی جلیل الله مولوی زاده، رییس دارالعلوم عالی هرات را موجه ندانسته و می گوید: "ساحه شعر چند معنایی است و هر مخاطبی بر اساس فهم، درک و جهان بینی خود آن را معنی می کند".

به گفته رفعت، "هرچند من به تفسیر و تأویل دارالعلوم هرات احترام می گذارم، اما این تفسیر که جدیدا از شعر صورت گرفته است، بی مورد است و من آن را مردود می دانم، زیرا برداشت های مخاطبان دیگر، به گونه ای نیست که این تفسیر را تأیید کند".

او گفت: "البته این تنها موردی نیست که شعرا به کفر و ارتداد متهم می شوند، بلکه پیش از این نیز برداشت های سوئی نسبت به شعر و شاعر در افغانستان وجود داشته است و حتی گاهی برخی از شعرا تهدید شده اند که حتی شعر خود را باید از صفحات اجتماعی پاک کنند".

این نویسنده و شاعر با در نظرداشت وضعیت آشفته افغانستان، غرض های سیاسی را نیز در این قضیه رد نمی کند و می گوید: شاید کسانی باشند که می خواهند جایگاه اجتماعی و سیاسی وی را از این طریق کمرنگ بسازند".

او در پاسخ به این که مردم افغانستان وی را به عنوان "شاعر و دانشمند اسلامی" می شناسند، بنابر این اتهام چقدر می تواند جایگاه و پایگاه اجتماعی سیاسی او را خدشه دار کند، گفت: "طبیعی است که چنین فتواهایی برای یک شخص پیامدهای خوبی ندارد"، افزون بر این که این ها ندانسته حکم تکفیر وی را صادر کرده است.

به گفته این استاد دانشگاه، ممکن است یک عده از افراد کوتاه فکر این فتوا را موجه دانسته و حمل بر صحت کنند، که در این صورت مسلما موقف شخص را پایین می آورد، اما کوشش من این است که از موقف خود دفاع کنم.

وی شعر خود را صد در صد قابل دفاع می داند و می گوید: وی چیز جدیدی را به کار نبرده است، بلکه شامل اصطلاحاتی بوده که در کلمات شعرای بزرگ نیز گاهی شبیه آن به کار رفته است.

رفعت از مراجع ذی‌صلاح، افراد حقیقی و حقوقی و افراد متخصص نیز خواست که به صورت دقیق اظهار رأی کنند و افزون بر آن، حکومت نیز برای زنده کردن فرهنگ و ادب کشور، نه به خاطر شخص شاعر، باید اقدام جدی کرده و پاسداری کند.
او تأکید کرد، "کسانی که واجد شرایط فتوا دادن نیستند و غیرمسوولانه فتوا صادر می کنند، خود مجرم هستند و باعث آشفتگی در فضای فرهنگی کشور می شود".

صدور حکم ارتداد برای یک مجموعه شعری، کار درستی نیست!
در همین حال مفتی شمس الحق فروتن، از علمای کشور در گفت‌وگو با خبرگزاری صدای افغان(آوا) نیز گفت: "حکم ارتداد از نظر فقه اسلامی برای کسانی صادر می شود که صد درصد کفرگویی کرده و ضروریات دین را انکار کنند".
وی قضیه حکم دارالعلوم هرات را "یک مسأله جزیی" خواند و گفت: "تنها به خاطر مجموعه شعری که قابل تأویل است و احتمالات دیگر هم دارد، صادر کردن حکم ارتداد کار درستی نیست".

به گفته مفتی فروتن، "عموما از دیدگاه شریعت اسلامی حکم ارتداد یک فرد زمانی صادر می شود که عملا یا قولا کفرورزی و استهزاء به دین کرده باشد و هیچ احتمال دیگری در گفتارش وجود نداشته باشد" به طور مثال به گفته این عالم دین، "اگر کسی خدا، قرآن، نبوت، معاد و مانند آن از ضروریات دین و یا فروع دین مانند نماز و روزه را به صورت صریح انکار کند، می شود او را به ارتداد محکوم کرد".

او در این زمینه به حدیثی از رسول خدا(ص) اشاره کرد و گفت: "آن حضرت می فرماید: کسی که یک لفظی را استعمال می کند و ۹۹ درصد احتمال کفر آن می رود، اما یک درصد اسلام بودنش محتمل می باشد، در این صورت باید همان یک در صد را ترجیح داده و آن را حمل بر اسلام بودنش کرد".

به گفته وی، "اگر اشعار آقای رفعت به گونه ای باشد که هم احتمال کفر می رود و هم قابل تأویل است، نباید عجالتا فتوای کفر صادر شود و در چنین مورد، باید تلاش شود که یک نفر از کفر و ارتداد نجات داده شود و این در صورتی ممکن است که جهت مثبت آن گفتار برجسته شود".

فتوای دارالعلوم هرات شتاب زده است
سید زکریا راحل، شاعر و نویسنده کشور نیز می گوید موضع گیری های منفی علما و فقها و متولیان دین در برابر شعرا، در طول تاریخ بوده و چیز تازه ای نیست.

به گفته این فعال فرهنگی، در گذشته ها نیز عده ای از شعراء از سوی علمای دین به ارتداد محکوم شده اند، اما فتوی دارالعلوم هرات علیه آقای رفعت، اندکی شتاب زده صورت گرفته است.

به گفته آقای راحل، "لازم است که در یک نگرش همراه با تأمل، هضم و احتیاط بیشتر با قضیه برخورد شود، چون ورود در این مقولات خیلی خطرساز و همرا با عواقب ناگوار است".

به گفته وی، "هرچند در این اواخر کسانی خواسته اند که شعر آقای رفعت را توجیه کنند و آن را با شعر حافظ شیرازی مقایسه کردند، مبنی بر این که ظاهر برخی از شعرهای این عارف بزگ نیز به دلیل تضاد با ظاهر شریعت، کفرآمیز به نظر می رسد، اما قابل تأویل است. از این باب نیز می شود به شعر آقای رفعت نگاه انداخت و شعر ایشان را هم تأویل کرد".

به گفته ذکریا راحل، "اگر بخواهیم میان شعر رفعت و حافظ مقایسه کنیم، به یک سری نتایج نامطلوب می رسیم، به این دلیل که حافظ عارف بزرگی است که از زمان حضور ایشان درعرصه شعر، شرح و بست های زیادی حتی از سوی فلاسفه در مورد شعر وی وجود داشته است که مربوط می شود به پشتوانه معرفتی او".

اما به گفته وی، این پرسش درباره آقای رفعت وجود دارد که "آیا او نیز مانند حافظ از چنین پشتوانه معرفتی برخوردار است که شعرهای ایشان قابل توجیه باشد یا نه؟!".

به گفته آقای راحل، نکته قابل تأمل دیگر مربوط به صادرکنندگان فتوا است که "آیا این ها واقعا در موقعیت صدور فتوا هستند یا نه؟ صلاحیت صدور و تشخیص شعر را دارند یا ندارند؟ بنابراین از هر دو منظر باید قضیه بررسی شود".

او فتوای علمای هرات را در مورد رفعت شتاب زده خواند و گفت: "اگر آنها صلاحیت صدور فتوا را هم داشته باشند، بازهم نفس صدور فتوی طی مراحلی دارد".

به گفته این شاعر و نویسنده، طبق قوانین حقوقی، متهم باید در ابتدا مورد بازپرس قرار گیرد و از وی توضیح خواسته شود. "در صورتی که تمام نتایج این روند پیچیده و طولانی به این منتهی شود که آقای رفعت حقیقتا آن چه را که در شعر خود مطرح کرده، باور دارد و شعر ایشان جان مایه کفرآمیز دارد، در آن صورت صدور فتوا قابل توجیه است".

وی تأکید کرد: صدور فتوی در صورتی قابل قبول خواهد بود که از طرف افراد با صلاحیت صادر شود، در حالی که بعید به نظر می رسد کسانی که این فتوا را صادر کرده اند، اهلیت داشته باشند".

این در حالی است که ابوطالب مظفری، دیگر شاعر و نویسنده نام آشنای کشور، در واکنشی به "متن فتوای صادرشده" نه محتوای آن، به برخی نکات مثبت اشاره کرده است.

مظفری گفته است: "این که تعدادی عالم دین، کتاب شاعری را بخوانند و دقیق بخوانند، می تواند اولین نکته ی مثبت این ماجرا باشد". البته او چنین فرض می کند که این ماجرا توسط خود علما رصد شده باشد و نگارش متن هم کار خود آنان بوده باشد، اما این شاعر ادامه می دهد که "گویا این خوش خیالی چندان وجهی ندارد، زیرا سؤالی که از سوی تعدادی از دانشجویان دانشگاه هرات در مقدمه فتوا گذاشته شده، رشته های مرا پنبه می کند".

وی در ادامه با بیان این که "اکنون شاعر باید استدلال کند که معنی و مفهوم شعرهای ایشان همان است که علما دریافته اند، یا نه، چیز دیگری معنی می‌دهد"، تأکید می کند که "جامعه روشنفکری و ادبی ما هم به جای تکفیرهای متقابل و فحش و دشنام ها، باید به استدلال روی بیاورند". هرچند ابوطالب مظرفی از "اهل دیالوگ نبودن علمای دینی" و "صاحب کل حق بودن" آن ها انتقاد می کند.

https://avapress.com/vdcg3n9qyak9tt4.rpra.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما