تاریخ انتشار :جمعه ۸ جوزا ۱۳۹۴ ساعت ۱۸:۱۹
کد مطلب : 112289
تقابل تماشایی جامعه دینی و جامعه مدنی
ظهور مردی برهنه در خیابان های کابل یکبار دیگر، پرسش های تازه ای را در زمینه دست های پشت پرده احتمالی در این حرکت، ایجاد کرد.
دیروز پنجشنبه مردی بدون لباس در خیابان های غرب کابل، ظاهر شد و مردم نیز با واکنش جدی به این اقدام، او را مورد لت و کوب قرار داده و در جوی کنار جاده انداختند.
از دید ناظران، این حرکت، بی شباهت به ظهور چندی پیش زنی با لباس زیر آهنی در خیابان های غرب کابل و همچنین، راه پیمایی مردان چادری پوش در چهار راهی پل سرخ کابل نبود؛ حرکت هایی که پیشتر «اعتراض مدنی» خوانده شده و مورد حمایت برخی سازمان های داخلی و کشورهای خارجی قرار گرفته بود.
از جمله در مورد دختری که با لباس زیر آهنی ظاهر شد، گزارش شد که او بعدا به فرانسه رفته است.
با این حساب، مردم و به ویژه اعضای شبکه های اجتماعی و کاربران اینترنت در افغانستان، حرکت روز پنجشنبه را نیز به اقدامات به اصطلاح مدنی چندی پیش، پیوند و نسبت دادند و نتیجه گرفتند که این اقدام نیز احتمالا به منظور، سنجش میزان حساسیت مردم به اینگونه حرکت های شنیع و کریه و مخالف نظام ارزشی و اخلاقی جامعه افغانستان از سوی سازمان های خاص و همچنین کسب تابعیت کشورهای خارجی توسط انجام دهنده آن، صورت گرفته است.
یکی از تحلیل ها در این زمینه این بود که این حرکت، به احتمال زیاد به این منظور صورت گرفته است که مردم و ناظران این حرکت کریه و دون شأن انسانی، به دنبال رویداد فاجعه آمیز قتل فرخنده و استفاده های سیاسی که از آن به نفع این گونه جریان ها و حرکت ها شد، چه واکنشی نشان می دهند.
بر اساس این تحلیل، شاید انتظار سازمان دهندگان حرکت زشت و زننده تازه، این بوده است که مردم در نتیجه برخورد فاجعه باری که با حادثه قتل فرخنده صورت گرفت و پیگرد قانونی عوامل قتل او و همچنین راه پیمایی های وسیع و گسترده ای که در حاشیه این رویداد از سوی نهادهای «مدنی» راه اندازی شد، دیگر به خود جرأت نمی دهند که در برابر این اقدام، ایستادگی کنند و شاید به تماشای آن بسنده کنند و هیچ واکنشی نشان ندهند.
اگر این ارزیابی درست باشد، این بدون تردید، یک پیشرفت مهم در راستای عادی سازی این گونه حرکت هاست و سازمان دهندگان و مجریان پروژه های ضد فرهنگی و ارزش زدایی که در این راستا وظیفه دارند و از سوی کشورها و مراجع خاصی، حمایت، هدایت و سازمان دهی می شوند، عدم واکنش مردم در قبال این حرکت ها را برای خود یک دستاورد تلقی می کنند و نتیجه می گیرند که اقدامات ضد ارزشی آنها مؤثر واقع شده و جامعه دینی در این تقابل تماشایی با جامعه به اصطلاح «مدنی» بازنده شده و شکست خورده است؛ اما صرف نظر از اینکه مردم افغانستان هیچ چیزی را با ارزش ها و اخلاقیات منبعث از دین و ارزش های الهام بخش دینی شان معاوضه نمی کنند، این تقابل تماشایی جامعه دینی و جامعه مدنی، چنانکه مجریان و مبتکران این برنامه ها می پندارند، زیاد هم خوشایند و خوش آتیه نیست.
در این شکی نیست که براساس تازه ترین نظریه قدرت، روش های سنتی و قدیمی مبتنی بر زورسالاری، کودتا، اشغال نظامی و... برای تصاحب و اشغال کرسی قدرت، اینک جای خود را به شیوه های نرم تر و ریاکارانه تری زیر نام جامعه مدنی و... داده است؛ اما صرف نظر از نظریه پردازی هایی که در این حوزه صورت می گیرد، در جامعه افغانستان، این تقابل هرگز نتیجه ای میمون و مثبت برای جامعه مدنی و فعالان آن در پی نخواهد داشت.
تاریخ نشان داده است که هرگاه حرکتی در تقابل با دین و ارزش های دینی و اخلاقی جامعه افغانستان قرار گرفته است، در نهایت شکست خورده است؛ بنابراین، جامعه مدنی نیز فارغ از اینکه حرکت زشت و شنیع اخیر کار سازمان هایی منسوب به این نهاد بوده یانه، اگر در پی ریشه دواندن و گذار از سطح به عمق جامعه است، نباید این مهم را در تقابل با جامعه دینی جستجو کند.
بگذریم از این که آیا جامعه مدنی موجود در افغانستان نیز همانند سایر کشورها، حرکت هایی خودجوش و مبتنی بر نیاز مردم و دولت برای اصلاحات و آزادی و دموکراسی است یا پروژه هایی که با تزریق دالرهای بادآورده، راه برده می شود و اگر روزی قرار شود کسی دیگر دالری در این عرصه، هزینه نکند، جامعه مدنی نیز مانند پوقانه ای پر از هوا و بدون محتوا، خالی خواهد شد.

https://avapress.com/vdcaaun6o49n6u1.k5k4.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما