تاریخ انتشار :يکشنبه ۱۰ حوت ۱۳۹۳ ساعت ۰۹:۰۱
کد مطلب : 107708
جنگ خزنده ی دختر زره پوش با غیرت و اعتقادات دینی مردم
عدم رعایت مسائل عرفی در کشور به ویژه در شهر کابل پایتخت، هر از گاهی جنجالی به پا کرده و حواشی خاصی را به دنبال دارد.
چندی پیش عکس یک زن با پوششی غربی و نیمه عریان، بدون کفش به نوعی که سراسیمه و نگران به نظر می رسید در شبکه های اجتماعی منتشر شد که واکنش های متفاوتی را فقط در فضای مجازی و از سوی کاربران به دنبال داشت، و نقش آفرینان دنیای واقعی بی تفاوت از کنار آن گذشتند تا اینکه اینبار سناریوی فوق، این بار هدفمندتر و در قالب نقش آفرینی یک بازیگر جدید در پایتخت کشور اسلامی افغانستان به نمایش در آمد.

این بار دختری از نسل جدید، با یک لباس زیر زرهی، راهی خیابان های کابل شد، دختری به نام کبرا خادمی اقدام به این کار کرد و نام آن را اعتراضی به خیابان آزاری زنان و دختران جوان در پایتخت عنوان کرد.
در بیش از یک دهه گذشته افغانستان با بحران های مختلفی دست و پنجه نرم کرده است اما تهاجم نرم و خزنده فرهنگی که هویت انسانی و دینی مردم ما را نشانه گرفته است، خطرناکتر از نمونه های مشابه خود در عرصه های اقتصادی و سیاسی می باشد.

هرچند وجود این صحنه ها در یک کشور اسلامی مایه تاسف و تاثر است و هیچ منطقی این اقدامات را هضم نمی کند، اما نکته ای که عمق فاجعه را هویدا می کند، این مساله است که امروزه چهار دروازه کشور ما بر روی ورود هر ناهنجاری به بهانه آزادی بیان و دموکراسی باز نگهداشته شده است و هیچ نهاد و یا ارگان دولتی و غیر آن حتی علمای دینی نیز به وظیفه خود در قبال این هجمه های سنگین و بنیاد برانداز عمل نکرده اند.

البته اقدامات نظیر کبرا خادمی که به دختر زره پوش مشهور شده است، برنامه ی دیروز و امروز دشمنان نیست بلکه ادامه سناریویی است که با احداث و تاسیس شبکه های تصویری متعدد در کشور و نشر فلم های هدفمند از آنها در بیش از یک دهه گذشته آغاز شده و همچنان ادامه دارد.

امروزه و در افغانستان به ظاهر اسلامی، همه چیز شکل و شمایل پروژه را به خود گرفته و کسی به فرو و فراتر از آن حتی فکر هم نمی کند، در این کشور دین و اخلاق و داده های انسانی و الهی آن، می رود که به تاریخ بپیوندد، شاید به نظر بسیاری ها اقدام مرموز کبرا خادمی چندان مهم تلقی نشود و بسیار ساده از کنار آن عبور کنند؛ اما اگر کمی دقت شود و مقداری به پیشینه یک چنین حرکات خطرناکی در کشورهای به اصطلاح آزاد اسلامی شبیه کشور ترکیه و امثال آن توجه شود، به وضوح در خواهیم یافت که این حرکت و شبیه آن در فاصله زمانی نسبتاً کوتاه در پایتخت افغانستان، زمینه ساز حرکتهای خطرخیز و نابهنجاری است که حامیان فرهنگهای سخیف و منحط ضد اسلامی و انسانی، به دنبال آنند.

جالب است بدانیم که یک چنین حرکتهای زشت و زننده و البته در پوشش دفاع از حقوق زنان و مبارزه با زن آزاری، در آغاز دولت اتاترک در ترکیه و در شروع حکومت دیکتاتورانه رضاخان در ایران و بعد و به تدریج در سایر کشورهای اسلامی، شنیده و دیده می شد.

در ترکیه و با استفاده از همین نهادهای بظاهر مدنی و اجتماعی، در قدم نخست از مواردی بهره می جستند که قباحت کمتری داشت و این روند و پروژه ها تا جایی پیش رفت که زنان و مردان به گونه صد در صد عریان در کنار بحر و دریاها قدم می زدند و می زنند و کسی هم جرئت نمی کند که در یک کشور اسلامی به آنان اعتراض کند و مثلاً بگوید بالای چشم تان ابروست؛ تا چه رسد به آنکه آنها را امر و به معروف و نهی از منکر کند که یک وظیفه دینی و اخلاقی است! .

شگرد دشمنان اسلام و امت اسلامی همواره این بوده که امت اسلامی را به تدریج و آرام آرام از باورها و اعتقادات دینی- مذهبی شان تهی کرده و پس از آن فرهنگهای منحط و غیر انسانی خویش را به خورد آنان بدهند و این، معنی همان ضرب المثل معروف"با پنبه سر بریدن" است که استعمار و استکبار تمام هم و غم و همت خویش را به خصوص در مبارزه با آئین حیات بخش اسلام و امت اسلامی، بر آن متمرکز کرده اند.

جامعه ای که زنانش از عفاف و پوشش کامل و صحیح برخوردار نیستند عفت عمومی را در معرض خطر قرار می دهند و نتیجه آن کاهش یا نابودی غیرت است که به واضح می توان هدف دشمنان اسلام را در محتوای سریال های غربی، ترکی و غیره مشاهده کرد که هر روز از رسانه های کشور پخش می شوند و بنیان خانواده های ما را هدف قرار داده اند.

ترویج ناهنجاری های اجتماعی در قالب بی حجابی و بدحجابی و یا مدگرایی از پیامدهای واضح این سریال ها می باشد که با ضعف غیرت رابطه و تأثیر متقابل دارد؛ یعنی از یک طرف دوری زنان از لباس حیا به غیرت مردان به ویژه نسل نوخاسته ضربه می زند و از طرف دیگر از علت ها و ریشه های عمده این ناهنجاری خطرناک و فاجعه آفرین، نبود یا ضعف غیرت و عفت پدران یا شوهران می باشد.

حرکت دختر زره پوش را میتوان نوعی غیرت سنجی مردم افغانستان قلمداد کرد که پس از تزریق سریال های بی محتوا اما هدفمند غربی و ترکی به ذهن و روح مردم افغانستان به ویژه جوانان در بیش از یک دهه گذشته آیا هنوز حساسیت دینی در بین مردم زنده و پویا است و یا دچار رخوت و سستی شده است.
اما در مقابل این هجمه ها که روز به روز بر شدت و اشکال آن افزوده می شود، الگوها درساختار روحی و رفتاری نقش مهمی دارد.

امروز یکی از تأسفهای جدی این است که مسلمانان به ویژه زنان آن چنان که بایسته و شایسته است با چهره های بلند تاریخ اسلام آشنا نیستند، زندگانی حضرت زهرا(س) و فرزند برومندش پیام آور عاشورا حضرت زینب(س) و دیگر چهره های والای تاریخ گذشته و معاصر باید برای زن مومن نشان داده و این امر تلاش وافر علمای دینی را می طلبد که مهر سکوت از لبان خود برداشته و در قبال ناهنجاری های دینی و اجتماعی موضع گرفته و روشن گیری نمایند و به اصلی ترین وظیفه ی دینی و شرعی خود که همانا امر به معروف و نهی از منکر است، عمل نمایند.

اگرچه هم اکنون بروز ناهنجاریها با شیبی ملایم و در سکوتی تدارک دیده صورت می پذیرد و گویا مسئولین امر را خواب برده و این گونه حرکات را نمی بینند و شاید غرق در بعد سیاسی کشور داری شده و برایشان مهم نمی نماید اما روزی افرادی نظیر کبرا خادمی، ندای آزادی بی حد و حصر در کشور سر دهند، و برای حل معضلات اجتماعی و مبارزه با ناهنجاری های تزریق شده در فکر و ذهن مردم، فرصتی باقی نمانده باشد، چه خواهد شد آیا نباید،"علاج واقعه پیش از وقوع باید کرد.
https://avapress.com/vdcaw0n6a49nw01.k5k4.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

این کار واقعا وحشتناک و غیر قابل پذیرش هست برای من که خود را مسلمان و پایبند به احکام و دین محمد (ص)میدانم.
و از نظر من این حرکت کار زشت و غیر قابل بخشش است و باید با آن برخورد جدی شود .
با تشکر از سایت شماومطالب زیبا و به روزتان
در افغانستان زنان و دخترانی که پوشش کامل و روبنده دارند هم آزار میشوند. آیا این از مبانی اسلام است.
چرا مردان باغیرت افغانی نسبت به آزار زنان اعتراضی نمیکنند
پوشیدن زره آهنی نوعی اعتراض است به رفتار قبیح و طرز تفکر مردان کشورش نسبت به زنان جامعه است، متأسفانه زنان با حجاب هم مورد اذیت قرار میگیرن ، متأسفانه دیدگاه جنسی به زن درکشور خودمان هم رایج است
احسنت،بسیار زیبا بیان کردید.
به امید برقراری تمدن نوین اسلامی
این همه قباحت و جسارت به عقاید و دین فقط به خاطر قبول شدن پناهندگی اش به کشورهای اروپایی بود.