زن ایرانی با همدستی میوهفروش محله، نقشه قتل شوهرش را اجرا کرد. زن و مرد متهم به قتل، جسد را در شهر دیگری رها کرده بودند.
به گزارش آوا، اوایل ماه جدی سال گذشته مردی افغانستانی با حضور در پولیس غرب تهران از ناپدید شدن مرموز برادرش خبر داد. با تحقیق از این مرد مشخص شد او از طریق تماس عروس ایرانی خانواده متوجه ناپدید شدن برادرش شده است.
همزمان با تشکیل پرونده قضایی، همسر ایرانی مرد افغانستانی برای تحقیقات به پولیس آگاهی فراخوانده شد. او در اظهاراتش به پولیس گفت: شوهرم برای خرید و ملاقات با دوستانش از خانهمان خارج شد و دیگر بازنگشت. نمیدانم چه بلایی بر سرش آمده است. او با کسی اختلافی نداشت.
تحقیقات پولیس جنایی برای یافتن این مرد ادامه داشت تا اینکه چند روز بعد ماموران دریافتند جسدی با مشخصات مرد ناپدید شده در یکی از ولایتهای اطراف تهران کشف شده است؛ به همین خاطر از خانواده مرد افغانستانی خواستند تا با حضور در طب عدلی، جسد را شناسایی کنند. در ادامه نیز برادر مرد افغانستانی با مراجعه به طب عدلی جسد برادرش را شناسایی کرد. با تائید هویت مقتول، روند رسیدگی به این پرونده وارد مرحله جدیدی شد. ماموران با احضار دوباره خانواده مقتول در پولیس به تحقیق پرداختند که آنها از نحوه قتل اظهار بیاطلاعی کردند.
با گذشت چهار ماه از وقوع این جنایت، ماموران متوجه شدند همسر مقتول به طور مداوم به یک دکان میوهفروشی در یکی از محلههای جنوبی شهریار رفتوآمد دارد. در این مرحله ماموران رفتوآمد این زن به دکان مرد میوهفروش را به طور نامحسوس زیر نظر گرفتند تا اینکه به اطلاعاتی دست یافتند که نشان میداد آنها مدتی است مخفیانه همدیگر را ملاقات میکنند و قبل از جنایت نیز با هم در ارتباط بودهاند. همین سرنخ کافی بود تا ماموران به همسر مقتول ظنین شوند.
روزهای پایانی هفته گذشته او به عنوان تنها مظنون پرونده قتل شوهرش با دستور بازپرس شعبه پنجم دادسرای عمومی و انقلاب ولسوالی شهریار بازداشت شد. زن جوان با انتقال به پولیس غرب استان تهران همچنان مدعی بود نمیداند شوهرش به چه علت به قتل رسیده است. همچنین هرگونه دوستی با مرد میوهفروش را انکار کرد، اما این زن در ادامه تحقیقات اعترف کرد چون شوهرش سد راهی برای ادامه ارتباط پنهانیاش با مرد میوهفروش بوده، نقشه این جنایت را طراحی و اجرا کرده است.
همسر مقتول در اظهاراتش گفت: ۱۳ ساله بودم که پدرم به اجبار و به دلیل فقر مالی، مرا به عقد مرد افغانستانی درآورد. در این سالها بارها از همسرم خواستم مرا طلاق دهد که توجهی به خواستههایم نکرد و حاضر به این جدایی نبود. در جریان رفت و آمد به دکان میوهفروشی محل با فروشنده آشنا شدم و رابطه پنهانی ما شکل گرفت.
وی اضافه کرد: کمکم میان ما دو نفر علاقهای به وجود آمد و دوستی پنهانیمان شروع شد. قرار بود با هم ازدواج کنیم، اما شوهرم سد راهمان بود. چند بار از شوهرم خواستم طلاقم دهد که حاضر به جدایی نبود. سرانجام نقشه قتل شوهرم را طراحی کردم. موضوع را با مرد مورد علاقهام در میان گذاشتم. او به من قول داد در قتل شوهرم با من همراه خواهد شد. طبق نقشه، او سلاحی تهیه کرد و ساعاتی پیش از حضور شوهرم در یکی از اتاقهای خانه پنهان شد. او منتظر من ماند تا دستور قتل را بدهم. شب از شوهرم خواستم برای خوردن شام سر سفره بیاید. همان موقع همدستم متوجه ماجرا شد و به محض خارج شدن شوهرم از اتاق خواب، او را هدف شلیک گلوله قرار داد. با اطمینان از مرگ وی، جسد را در موتر او انداختیم و با انتقال به جاده زرندیه ـ ساوه همانجا رهایش کردیم. به خانه که بازگشتیم، لکههای خون را پاک کردم. بعد با سرهم کردن قصهای دروغین وانمود کردم شوهرم ناپدید شده است.
جامجم نوشت، با اعتراف متهم زن، عامل جنایت هم تحت تعقیب پولیس قرار گرفت و چند روز پیش در مخفیگاهش دستگیر شد. او در جریان تحقیقات به قتل شوهر زن موردعلاقهاش اعتراف کرد.
متهمان پس از بازسازی صحنه قتل روانه زندان شدند.
به گزارش آوا، اوایل ماه جدی سال گذشته مردی افغانستانی با حضور در پولیس غرب تهران از ناپدید شدن مرموز برادرش خبر داد. با تحقیق از این مرد مشخص شد او از طریق تماس عروس ایرانی خانواده متوجه ناپدید شدن برادرش شده است.
همزمان با تشکیل پرونده قضایی، همسر ایرانی مرد افغانستانی برای تحقیقات به پولیس آگاهی فراخوانده شد. او در اظهاراتش به پولیس گفت: شوهرم برای خرید و ملاقات با دوستانش از خانهمان خارج شد و دیگر بازنگشت. نمیدانم چه بلایی بر سرش آمده است. او با کسی اختلافی نداشت.
تحقیقات پولیس جنایی برای یافتن این مرد ادامه داشت تا اینکه چند روز بعد ماموران دریافتند جسدی با مشخصات مرد ناپدید شده در یکی از ولایتهای اطراف تهران کشف شده است؛ به همین خاطر از خانواده مرد افغانستانی خواستند تا با حضور در طب عدلی، جسد را شناسایی کنند. در ادامه نیز برادر مرد افغانستانی با مراجعه به طب عدلی جسد برادرش را شناسایی کرد. با تائید هویت مقتول، روند رسیدگی به این پرونده وارد مرحله جدیدی شد. ماموران با احضار دوباره خانواده مقتول در پولیس به تحقیق پرداختند که آنها از نحوه قتل اظهار بیاطلاعی کردند.
با گذشت چهار ماه از وقوع این جنایت، ماموران متوجه شدند همسر مقتول به طور مداوم به یک دکان میوهفروشی در یکی از محلههای جنوبی شهریار رفتوآمد دارد. در این مرحله ماموران رفتوآمد این زن به دکان مرد میوهفروش را به طور نامحسوس زیر نظر گرفتند تا اینکه به اطلاعاتی دست یافتند که نشان میداد آنها مدتی است مخفیانه همدیگر را ملاقات میکنند و قبل از جنایت نیز با هم در ارتباط بودهاند. همین سرنخ کافی بود تا ماموران به همسر مقتول ظنین شوند.
روزهای پایانی هفته گذشته او به عنوان تنها مظنون پرونده قتل شوهرش با دستور بازپرس شعبه پنجم دادسرای عمومی و انقلاب ولسوالی شهریار بازداشت شد. زن جوان با انتقال به پولیس غرب استان تهران همچنان مدعی بود نمیداند شوهرش به چه علت به قتل رسیده است. همچنین هرگونه دوستی با مرد میوهفروش را انکار کرد، اما این زن در ادامه تحقیقات اعترف کرد چون شوهرش سد راهی برای ادامه ارتباط پنهانیاش با مرد میوهفروش بوده، نقشه این جنایت را طراحی و اجرا کرده است.
همسر مقتول در اظهاراتش گفت: ۱۳ ساله بودم که پدرم به اجبار و به دلیل فقر مالی، مرا به عقد مرد افغانستانی درآورد. در این سالها بارها از همسرم خواستم مرا طلاق دهد که توجهی به خواستههایم نکرد و حاضر به این جدایی نبود. در جریان رفت و آمد به دکان میوهفروشی محل با فروشنده آشنا شدم و رابطه پنهانی ما شکل گرفت.
وی اضافه کرد: کمکم میان ما دو نفر علاقهای به وجود آمد و دوستی پنهانیمان شروع شد. قرار بود با هم ازدواج کنیم، اما شوهرم سد راهمان بود. چند بار از شوهرم خواستم طلاقم دهد که حاضر به جدایی نبود. سرانجام نقشه قتل شوهرم را طراحی کردم. موضوع را با مرد مورد علاقهام در میان گذاشتم. او به من قول داد در قتل شوهرم با من همراه خواهد شد. طبق نقشه، او سلاحی تهیه کرد و ساعاتی پیش از حضور شوهرم در یکی از اتاقهای خانه پنهان شد. او منتظر من ماند تا دستور قتل را بدهم. شب از شوهرم خواستم برای خوردن شام سر سفره بیاید. همان موقع همدستم متوجه ماجرا شد و به محض خارج شدن شوهرم از اتاق خواب، او را هدف شلیک گلوله قرار داد. با اطمینان از مرگ وی، جسد را در موتر او انداختیم و با انتقال به جاده زرندیه ـ ساوه همانجا رهایش کردیم. به خانه که بازگشتیم، لکههای خون را پاک کردم. بعد با سرهم کردن قصهای دروغین وانمود کردم شوهرم ناپدید شده است.
جامجم نوشت، با اعتراف متهم زن، عامل جنایت هم تحت تعقیب پولیس قرار گرفت و چند روز پیش در مخفیگاهش دستگیر شد. او در جریان تحقیقات به قتل شوهر زن موردعلاقهاش اعتراف کرد.
متهمان پس از بازسازی صحنه قتل روانه زندان شدند.