تاریخ انتشار :دوشنبه ۱ سنبله ۱۳۹۵ ساعت ۰۶:۱۱
کد مطلب : 129930
حسینی مزاری در پی بازداشت یک روحانی فعال در هرات از سوی امنیت ملی با صدور بیانیه ای خواستار شد:

آقای غلامپور را فوری آزاد کنید

آقای غلامپور را فوری آزاد کنید
بسیار سؤال برانگیز است که چرا نیروهای امنیت ملی با وجود این همه مشکل در کشور و آزاد بودن بسیاری ازعوامل نا امنی و ضعف در برخورد با افراد و حلقاتی که هر روز در گوشه گوشه ی میهن، با انفجار و انتحار مصیبت می آفرینند و نا توانی در جلوگیری از پیشروی گروه های تروریستی و سقوط یکی پس از دیگری ی برخی ولسوالی های ولایات، فساد در عرصه های مختلف، فحشا و بی بند و باری و ابتذال فرهنگی و رسانه ای در گستره افغانستان، اقدام به دستگیری ی کسانی می کنند که از یکسو در عرصه های دینی، فرهنگی و اجتماعی فعال اند و تحقیقا نتایج کار آنها سوق یافتن آحاد افراد جامعه به سوی فلاح، پیروزی و ارتقاء سطح زندگی مادی و معنوی آنها و در نهایت استحکام و توانمند کردن ساختار اجتماعی ی کشور است و از سوی دیگر رویکرد رفتاری و گفتاری شان در عرصه های سیاست، فرهنگ و امنیت به سمت حمایت از حکومت وحدت ملی بوده و قطعا، مورد خشم و نفرت گروه های تروریستی نیز می باشند
حجت الاسلام والمسلمین سیدعیسی حسینی مزاری، در پی بازداشت یک تن از روحانیان فعال در شهر هرات از سوی نیروهای امنیت ملی این شهر، بیانیه ای صادر کرد. رئیس کل مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان، در این بیانیه خواستار آزادی فوری حجت الاسلام والمسلمین حاج قربان غلامپور گردیده است. در بخشی ازین بیانیه آمده است: آیا دست اندرکاران نظام کنونی نمی دانند که بازی کردن با ساحت علما، اگر بازی مستقیم با آتش نباشد که هست، حد اقل بی توجهی به منافع اسلامی و ملی و آب ریختن به آسیاب دشمن به نظر می رسد و سرنوشت خوبی را در فراراه حکومت وحدت ملی قرار نخواهد داد؟!. متن بیانیه به شرح زیر است: بسم الله الرحمن الرحیم بسم الله الرحمن الرحیم آقای غلامپور را فوری آزاد کنید بازی کردن با ساحت علما، اگر بازی مستقیم با آتش نباشد که هست، حد اقل بی توجهی به منافع اسلامی و ملی و آب ریختن به آسیاب دشمن است ................. روز قبل، از طریق همکاران، در جریان دستگیری یکی از روحانیان فعال عرصه های دینی فرهنگی ی شهر هرات از سوی نیروهای امنیت ملی قرار گرفتم. حجت الاسلام والمسلمین حاج قربان غلامپور که مقسم شهریه حضرات آیات عظام امام خامنه ای و سیستانی(حفظهم الله تعالی) برای طلاب حوزات علمیه شهر هرات است، امام جماعت یکی از مساجد این شهر نیز است و پس از ادای نماز جماعت و بدون اطلاع قبلی و دور از چشم محاکم قضایی، توسط چند تن از نیروهای امنیت ملی دستگیر گردیده و روانه بازداشتگاه این ارگان می گردد. این اولین اقدام غیر قانونی و ضد امنیت ملی در کشور نیست. در خود شهر هرات تا آنجا که من مطلع هستم این چهارمین روحانی است که بازداشت می شود و در معرض تحقیر و توهین یک نهادی قرار می گیرد که در حقیقت بایستی حافظ جان و مال و ناموس ملی باشد. در شهر کابل نیز تاکنون افراد زیادی از نیروهای فعال عرصه های دینی و فرهنگی توسط نیروهای امنیت ملی بازداشت گردیده و برخی پس از ساعتها، روزها و هفته ها و بعد از گذراندن تفتیش و پرونده سازی و اخذ تعهد آزاد می شوند و دسته ای دیگر هنوز هم در بازداشتگاه های امنیت ملی به سر می برند و در میان دستگیر شدگان برخی چهره های روحانی فعال و متدین نیز حضور دارند. در ابتدا با تساهل و تسامح با قضیه برخورد کردم و گفتم نشان دادن واکنش به هر میزانی، شاید به صلاح مردم و کشور نباشد و از آن، دشمنان سؤ استفاده خواهند کرد و ساکت ماندم و منتظر اصلاح این روند نامیمون و در هم کوبنده شخصیتت اتباع وطن نشستم و احساس نیز این بود که مطمئنا پس از اطلاع بزرگان مملکت ازین عملکرد غیرمسؤلانه و جهت تامین امنیت کلی شهروندان و حفظ مصالح علیای کشور، نیروهای خودسر مورد نکوهش قرار گرفته، وضع به شرایط عادی بازخواهد گشت. اما هرچه از روزها و هفته ها و ماه های روند تحولات می گذرد شاهد تداوم دستگیری ها و برخورد سبکسرانه نیروهای به خصوص امنیت ملی با شهروندانی هستیم که به جز خدمت به دین، مذهب، فرهنگ و مردم، فعالیت دیگری نداشته اند. کسانی که تاکنون دستگیر و پس از مدتی آزاد گردیده و من به تحقیق، بسیاری آنها را می شناسم، به فعالیت های دینی فرهنگی مشغول بوده و اگر حضور فعال آنها در صحنه به نفع صلح و ثبات کشور نباشد قطعا ضرر و زیانی هم در پی ندارد و هیچگونه اسناد و مدارک محکمه پسندی مبنی بر حرکات ضد ملی و ضد امنیتی این افراد نیز در هیچ جا، حتی در خود مراکز امنیتی موجود نمی باشد. از همین جهت بسیار سؤال برانگیز است که چرا نیروهای امنیت ملی با وجود این همه مشکل در کشور و آزاد بودن بسیاری ازعوامل نا امنی و ضعف در برخورد با افراد و حلقاتی که هر روز در گوشه گوشه ی میهن، با انفجار و انتحار مصیبت می آفرینند و نا توانی در جلوگیری از پیشروی گروه های تروریستی و سقوط یکی پس از دیگری ی برخی ولسوالی های ولایات، فساد در عرصه های مختلف، فحشا و بی بند و باری و ابتذال فرهنگی و رسانه ای در گستره افغانستان، اقدام به دستگیری ی کسانی می کنند که از یکسو در عرصه های دینی، فرهنگی و اجتماعی فعال اند و تحقیقا نتایج کار آنها سوق یافتن آحاد افراد جامعه به سوی فلاح، پیروزی و ارتقاء سطح زندگی مادی و معنوی آنها و در نهایت استحکام و توانمند کردن ساختار اجتماعی ی کشور است و از سوی دیگر رویکرد رفتاری و گفتاری شان در عرصه های سیاست، فرهنگ و امنیت به سمت حمایت از حکومت وحدت ملی بوده و قطعا، مورد خشم و نفرت گروه های تروریستی نیز می باشند و حد اقل توقع این خواهد بود که اگرچنین شخصیتهایی مورد حمایت همه جانبه نیروهای مرتبط با دولت قرار نمی گیرند، در معرض تهدید و آزار و اذیت شان نیز قرار نگیرند؟!!!. معنا ندارد که در کشور آن هم علمای فعال اثر گذار، از سوی گروه های تروریستی مورد تهدید باشند و هم در مظان اتهام امنیت ملی قرار گرفته و در نهایت به وسیله نیروهای خودسر آن، دستگیر گردیده، روانه بازداشتگاه شوند. در کشوری که شرایط بدینگونه باشد و شهروندان آن به خصوص روحانیت، این قشر پیش تاز جامعه، از یکسو توسط گروه های تروریستی تهدید شوند و از سوی دیگر تحت فشار ارگانهای امنیتی قرار داشته باشند، آیا تامین امنیت سرتاسری و برقراری ثبات در آن امکان پذیر است؟ آیا سایر اقشار جامعه می توانند اطمینان به ادامه حیات پیدا کرده و در حمایت از حاکمیت انتخابی خود به درستی قد علم نموده، جهت ساختن افغانستان ولو با دادن قربانی در برابر گروه های تروریستی اما برای حمایت و حفاظت از دستآوردهای نظام سازی و استحکام و قوی کردن آن، با موفقیت و سربلندی به پیش بروند؟! هرگز چنین انتظاری برآورده نخواهد شد. چون این معقول نیست که قشری، هم در برابر مخالفان حاکمیت باشد و هم از سوی حاکمیت نه تنها مورد حمایت قرار نگیرد بلکه همواره از سوی آن با نگرانی و دلهره به سر ببرد و درنهایت سر نوشت شان دستگیری و زندان رفتن باشد. وجود یک چنین شرایطی یعنی احساس ترس شهروندان حامی دولت از سوی نیروهای امنیتی آن دولت، دو حالت برای اتباع کشور به وجود خواهد آورد: الف: اتباع کشور زمینه زندگی در داخل را محدود احساس کرده و زادگاه خود را ترک خواهند گفت که قطعا وجود یک چنین شرایطی ضایعه بزرگی برای افغانستان خواهد بود و عرصه را برای حداقل نوسازی و بازسازی و برقراری صلح و ثبات سرتاسری، در همه ابعاد خالی خواهد کرد و آنگاه جای آنان را عناصر و عوامل دشمن پر خواهد نمود. ب: دامنه نارضایتی، گسترش یافته و روز به روز به شمار مخالفین حاکمیت افزوده خواهد شد و آنگاه است که زمینه سربازگیری بیش از پیش دشمنان و گروه های تروریستی فعال خواهد گردید و همین افراد ناراضی به راحتی و بدون مانع جدی به صف مخالفان دولت و حتی دشمنان این آب و خاک خواهند پیوست. گذشته از همه، اگر دستگیری های پیش گفته با اطلاع سران نظام صورت گرفته باشد، آیا عاملان ایجاد رعب و وحشت علیه شهروندان و علاقمندان به دستگیری علما، پند و اندرزی از احوالات گذشته این مملکت به خصوص زمان حاکمیت کمونیست ها نگرفته اند؟ آیا نمیدانند که دستگیری علما، توسط سازمان اطلاعات(خاد) حکومت کودتایی، زمینه های برافروختن شعله های خشم و نفرت عمومی را فراهم کرد و در نهایت اسباب خیزش سرتاسری علیه مزدوران کرملین در افغانستان را مهیا نمود و آخرالامر با دستان توانمند فرزندان همین آب و خاک سرنگون گردید؟ آیا دست اندرکاران نظام کنونی نمی دانند که بازی کردن با ساحت علما، اگر بازی مستقیم با آتش نباشد که هست، حد اقل بی توجهی به منافع اسلامی و ملی و آب ریختن به آسیاب دشمن به نظر می رسد و سرنوشت خوبی را در فراراه حکومت وحدت ملی قرار نخواهد داد؟!. به همگان یادآور می شوم که علمای اعلام خطوط قرمز مردم افغانستان اند و ممکن است توده ها هر لحظه و با هر دستگیری به سرعت واکنش نشان ندهند اما قطعا خصومت و نفرت علیه دستگاه های دولتی را در دل و جان خویش نهادینه خواهند کرد و در دراز مدت به ضرر همگان خواهد بود. در طول تاریخ، علما در افغانستان از جایگاه والا و برجسته ای برخوردار بوده و از یکسو در خدمت دین و مکتب و فرهنگ و عنعنات اسلامی و ملی کشور قرار داشته و از سوی دیگر مردم افغانستان، علیرغم تخریبات صورت گرفته علیه علما به خصوص در طی 15 سال گذشته، نسبت به عالمان دین خود به دیده احترام نگریسته و قطعا بی احترامی به ساحت آنان را به راحتی نه تنها نپذیرفته بلکه با عکس العمل شدید جواب خواهد داد. ازین رو، اینجانب به سران حکومت وحدت ملی پیشنهاد می کنم که اگر برخورد با علما و نیروهای فعال فرهنگی سیاسی و دینی کشور با اطلاع مراجع ذیصلاح دولتی صورت می گیرد، به تصامیم اتخاذ شده از سوی نهادهای به خصوص امنیتی تجدید نظر کرده و هرچه عاجلتر با عذرخواهی از افراد دستگیر شده، علاوه بر تامین امنیت جانی و مالی، در راستای تامین امنیت روانی ی ملی که حتی مهمتر از امنیت فیزیکی است با جدیت بکوشند و اگر روند دستگیری های علما و فرهیختگان از سوی نیروهای خود سر محلی ی هرولایت صورت می گیرد، با برخورد با نیروهای خاطی، خاطر مردم افغانستان را جمع کنند تا بدینترتیب تمام نیروهای دلسوز کشور به ویژه علما و طلاب، همه دست به دست هم داده، برای صیانت از مرزهای اعتقادی و ثغور کشور، در حمایت از حکومت وحدت ملی و منافع علیای مردم در برابر مخالفان و دشمنان میهن، مبارزه و مجاهده قاطع خود را روی دست بگیرند. بنابراین، یکی از اقدامات اولیه دولت در راستای ایجاد ذهنیت مثبت و اعلام حسن نظر، اقدام فوری در راستای آزادی حجت الاسلام والمسلمین حاج قربان غلامپور و روی دست گرفتن تدابیری جهت جلوگیری از دستگیری های خود سرانه عناصر فعال اسلامی در آینده خواهد بود. در غیر آن، معلوم است که نظام و نهاد های وابسته آن، در راستای تامین مصالح علیای اسلامی و ملی، حرکتی به خرچ نداده و تحلیل و ارزیابی برخی کارشناسان بدبین نسبت به وضعیت نا بهنجار مملکت و انحراف سران آن از تامین منافع اسلامی و ملی و نگاه یکسان به همه اقشار کشور و بی توجهی به فراهم کردن اسباب امنیت واقعی و مقابله جدی با گروه های تروریستی ی تکفیری، محقق خواهد بود، که انشالله امیدوارم چنین نباشد و دولت و نهادهای وابسته به خواست عمومی گردن گذاشته، در جهت آزاد کردن آقای غلامپور و جلوگیری از دستگیری های خودسرانه بعدی، اقدامات عاجل و فوری را روی دست خواهند گرفت. والسلام من اتبع الهدای و دین الحق سیدعیسی حسینی مزاری 30-5-1395
منبع : خبرگزاری صدای افغان(آوا) کابل
https://avapress.com/vdcbf9b8grhb59p.uiur.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما