تاریخ انتشار :چهارشنبه ۷ میزان ۱۳۹۵ ساعت ۲۳:۳۱
کد مطلب : 131343
حامد کرزی؛ اظهارات پشتونگرایانه یا فرار از اجرائات واقع گرایانه
نه زمینه ای برای بهره جویی قومی مهیا به نظر می رسد و نه می توان حربه ی بهره برداری تباری را کارآمد توصیف کرد و نه توده ها فریب ادعای هواخواهی قومی و سمتی را می خورند و نه مردم می گذارند چون گذشته، فرد یا افرادی و جریان و حلقاتی با استفاده از هر فریب و نیرنگی، علیه منافع دینی و ملی و تمامیت ارضی شان، نقشه های شومی به سر بپرورانند.
در هفته ها و روزهای اخیر جناب آقای کرزی رئیس جمهور پیشین کشور اظهارات غیر متعارفی کرده است و در یک مورد، ملاعمر، رهبر پیشین طالبان را پادشاه عنوان کرده و در آخرین گفتگوی خود با یکی از رسانه ها گفته است که "طالبان تبعه افغانستان اند و حق دارند که ولسوالی ها و ولایات کشور را تصرف کنند". این اظهارات و نیز برخی دیدگاه های وی در گذشته نسبت به طالبان واکنش های مختلفی را برانگیخته و جار و جنجال های حد اقل رسانه ای را در پی داشته است. گروهی از آگاهان معتقداند که آقای کرزی به مرض روانی گرفتار آمده، از همین رو در اظهار نظرات خود نمی داند چی می گوید و از چه طیفی طرفداری می کند و در مقابل چه جریانها، افراد و شخصیتهایی قرار می گیرد. در غیر آن، قابل باور نیست شخصیتی مثل آقای کرزی به اظهارات غیر معقول، دور از منطق و ناپسند از نظر حقیقی و حقوقی اقدام کند و برخلاف منافع ملی حرف بزند و موضع اتخاذ نماید. اگر آقای کرزی آدم سالمی می بود و سایر وجوه را لحاظ نمی کرد حد اقل به خاطر شرم از مردم صدمه دیده از ناحیه گروه های تروریستی ی چون طالبان، اظهارات اینچنینی را انجام نمی داد. عده ای دیگر معتقد اند که اظهارات اخیر آقای کرزی، بیشتر برای رد گم کردن و منحرف کردن اذهان عمومی و به خصوص جهت به دست آوردن دل طالبان است تا مبادا با قدرت گرفتن بیشتر این گروه، به ایشان و اطرافیان وی آسیبی متوجه گردد. زیرا، چه کسی نمی داند که طالبان در زمان کرزی بیشترین آسیب را متحمل گردیدند و هزاران کشته و صدها اسیر و بازداشتی دادند که دسته ای در زندان های خارجی ها در داخل چون بگرام و گروهی دیگر در خارج کشور چون گوانتانامو، سالهای طولانی دربند بودن و اسارت را تجربه کرده و عده ای نیز هنوز هم در بند امریکاییان به سر می برند. در زمان کرزی بوده است که پشتون ها، قومی که خواستگاه طبیعی طالبان به نظر می رسد، بیشترین صدمه را دیدند و اگر نگاهی به ولایات جنوب، جنوب شرق و جنوب غرب افغانستان که اکثرا محل سکونت و بود و باش اقوام پشتون و طوایف مرتبط با آن است، صورت بگیرد در خواهیم یافت که بیشترین خرابی را تجربه کرده و درصد بالای ساکنین آن یا کشته شده اند، یا از جای شان بی جا گردیده، راه خارج کشور را در پیش گرفته و یا در سایر ولایات افغانستان سکنی گزین شده اند. این حقیقتی است که از چشم هیچ کس به خصوص قوم پشتون و اخصا طالبان پنهان نبوده و طبیعی به نظر می رسد که کم فهم ترین آدم مرتبط با گروه طالبان می داند که یک روزی بایستی افرادی چون آقای کرزی تقاص این رویه و عملکرد خود در برابر قوم پشتون را پس بدهد. در غیر آن چگونه است آدم سیاست فهمی چون کرزی اینگونه به آب و آتش بزند تا محافل خرد و بزرگ بفهمند که گویا رئیس جمهور سابق از همان ابتدا طرفدار سر سخت طالبان بوده و اگر خارجی ها و به تبع آنان نیروهای داخلی هرکاری علیه پشتون ها به خصوص طالبان انجام داده اند برخلاف نظر خصوصی و نیز رسمی آقای کرزی بوده است. اما دسته دیگر از کارشناسان به این باور اند که نقطه نظرات آقای کرزی در مورد طالبان، ناشی از عمق مطالبات سیاسی و اجتماعی آقای کرزی بوده و ایشان از بدو ورود در عرصه قدرت سعی کرده است تا به نحوی به نفع طالبان عمل کند و از شدت عمل نیروهای خارجی علیه این گروه بکاهد. چنانچه قبل از انتقال قدرت از شهید پروفیسور ربانی به آقای کرزی، گروه طالبان و حاکمیت خود ساخته شان تارومار گردیده و منهدم شد، به گونه ای که هرگز گمان نمی رفت دیگر حتی فرد یا افرادی مظنون به ارتباط با طالبان بتوانند حوصله و طاقت حضور در افغانستان را داشته باشند چه رسد به اینکه بعدا گروه های مسلحی به نام طالب سر بر آورند و در برابر دولت افغانستان اقدام به مبارزه مسلحانه کنند. این دسته در ادامه نظرات خود می افزایند: همین که نه تنها بساط طالبان به کلی از افغانستان جمع نشد بلکه به مرور به دامنه اقتدارشان افزوده گردید به گونه ای که اکنون به عنوان یک جانب منازعه داخلی محسوب می گردد، ناشی از همین دیدگاه طالب دوستی آقای کرزی و حمایت های ممتد ایشان ازین گروه بوده است و حتی این نظریه نیز تقویت می گردد که روزگاری خود رئیس جمهور سابق عضوی از اعضای گروه طالبان بوده و از طرف آن مسؤلیت هایی هم داشته است. به هر حال، هرچه باشد و هریکی از دیدگاه های فوق به واقعیت نزدیک به نظر برسد، اظهارات اخیر آقای کرزی کاملا اشتباه و بر ضد منافع ملی کشور می باشد و حداقل می توان نظرات آقای کرزی در باره طالبان را داخل در حوزه اظهارات غیر متعارف و کارشناسی نشده ای دانست که قبل از ضرر آن به منافع ملی، به شدت به ضرر شخص وی و بر خلاف منافع اشخاص، حلقات و جریان های مرتبط با ایشان خواهد بود. چه اینکه زمان آن گذشته است که مردم، جنایات وسیع و گسترده طالبان را فراموش کنند و نادیده نیز نباید گرفت که با استفاده از تحریک احساسات قوم پشتون نمی توان حفاظ حمایتی برای گروه طالبان درست کرد و به نفع جریان خاصی بهره جست. چرا که در واقع از گذشته تا امروز این قوم پشتون بوده است که چه در حمایت از گروه طالبان و چه در مخالفت با آن، بیشترین آسیب در عرصه های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و امنیتی را دیده اند. پس، نه زمینه ای برای بهره جویی قومی مهیا به نظر می رسد و نه می توان حربه ی بهره برداری تباری را کارآمد توصیف کرد و نه توده ها فریب ادعای هواخواهی قومی و سمتی را می خورند و نه مردم می گذارند چون گذشته، فرد یا افرادی و جریان و حلقاتی، چه داخلی و یا خارجی، با استفاده از هر فریب و نیرنگی، علیه منافع دینی و ملی و تمامیت ارضی شان، نقشه های شومی به سر بپرورانند. نویسنده: سیدعیسی حسینی مزاری
منبع : خبرگزاری صدای افغان(آوا) - کابل
https://avapress.com/vdcc0sqs12bq118.ala2.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما