تاریخ انتشار :دوشنبه ۱۸ ثور ۱۳۹۱ ساعت ۲۲:۱۱
کد مطلب : 41080
مفهوم آزادگی در منطق اسلامی
خوب است آنهایی که به ناحق و بدون مطالعه به دین اسلام برچسب های واهی و دروغین می زنند، کمی به خود زحمت داده و به تحقیق و تتبع بدون ذهنیت و به دور از هر گونه پیش داوری، در متون اساسی دین اسلام بپردازند تا حقایق آنچنان که هست برای آنان، روشن و آشکار گردد
یکی از ویژگی های منحصر به فرد انسان در مقایسه با سایر آفریده های هستی، آفرینش مختار و آزادگونه اوست. غیر از انسان، همه ی موجودات و پدیده های آسمانی و زمینی، به نوعی عاری از اختیار و آزادگی آفریده شده اند. آزادی و اختیار، فصل مقوم انسان است و بدین وسیله انسان از سایر موجودات متمایز و مشخص می گردد. 

پدیده های جاندارِ غیر از انسان به گونه ای آفریده شده اند که در اعمال و رفتار خویش نه تابع اختیار که محکوم جبر و غریزه اند؛ موجوداتِ غیر از انسان، یا از روی جبر به انجام تکالیف و مسئولیت های خویش مبادرت می ورزند، مانند فرشتگان و ملائک، که به هیچ عنوان نمی توانند از اوامر و نواهی پرودگار متعال، سرپیچی کنند- البته حساب ابلیس از دیگران جداست؛ چرا که ابلیس اساساً از اجنه است و اجنه نیز از اختیارات و آزادی هایی بهره مند است که انسانها از آن بهره می برند- غیر از این، خلقت ملائکه بر اساس عقل صرف است و ملائک از این نظر، از هیچ گونه غریزه حیوانی چون شهوت و غضب و... برخوردار نیستند. بر عکس انسان و جن که هر دو دارای غرایز حیوانی نیز می باشند. 

به دلیل همین وجود غرایز حیوانی در انسان و اجنه، و عدم آن ها در ملائکه و فرشتگان الهی، ارزش عبادت و بندگی، بی اندازه متفاوت می شود؛ ملائکه چون عبادت شان را از روی عقل صرف و بدون مزاحمت غضب و شهوت انجام می دهند، لذا ارزش عبادت آنان با ارزش عبادت انسان و اجنه برابری نمی تواند بکند.
اساساً هر جا پای تکلیف به میان بیاید، به طور خودکار بحث اراده و اختیار مطرح می شود و چون انسان و جن، به وظایف و مکلفیت هایی، وادار شده اند، پس باید آزاد و مختار آفریده شوند. و اما تعدادی از موجودات و آفریده ها، نه چون ملائکه اند که عقل صرف باشند و وظایف شان را بر اساس جبر تکوینی انجام بدهند و نه مانند انسان و اجنه اند که بر اساس اختیار از عقل و آزادی در امورات خویش بهره ببرند؛ بلکه آنان بر اساس غریزه خدادادی، به رتق و فتق امور زندگی خویش مشغولند. 

مخلوقاتی چون حیواناتِ چهارپا، خزنده و پرنده و... از این دسته اند؛ یعنی هر کار و عملی را از روی غریزه ای که خداوند متعال در نهاد آنان به ودیعه گذاشته است، انجام می دهند؛ شبیه آشیانه سازی پرندگان و مشق پرواز و بسیاری دیگر از اعمال غریزی آنان.
با این مقدمه نه چندان کوتاه، می خواهیم بگوییم که آفریدگار هستی، این افتخار و ارزش را به انسان داده است که او را آزاد و مختار و به عبارت رساتر، آزاده آفریده است. ارزشی که شاید کمتر ارزش انسانی بتواند با آن برابری کند. در متون دینی اسلام به آزاد بودن و آزادگی زیستن، بی نهایت ارزش قائل شده و در برخی از آیات قرآن کریم و احادیث و روایات پیشوایان دینی ما، عزت و آزادگی مخصوص انسان مومن و مسلمان دانسته شده است:
"عزت مخصوص خداوند متعال، رسول او و مومنین است"(1) 

در حدیثی از پیامبر اکرم (ص) آمده است:" نیازمندی های خویش را با عزت نفس بجویید؛ زیرا هر کاری تقدیری دارد که بر آن تقدیر می رود"(2) در روایت دیگری از امام علی (ع) آمده است:" هرگز بنده و برده کسی نشو، زمانیکه خداوند تو را آزاد آفریده است."(3) متون دینی مسلمانان پر است از مفاهیم ارزشمند و رفیعی چون آزادی، آزادگی و حفظ شرف و عزت انسانی برای هر فردی از جامعه انسانی.
 
در آیین اسلام تنها به مسلمان نیست که باید عزت و احترم قایل شد، بلکه به هر انسانی و از هر دین و آیینی باید عزت گذاشت و حق آزادی و آزادگی را برای وی محفوظ داشت. امام علی(ع) در نهج البلاغه خطاب به یکی از شاگردانش می گوید:" همه را عزیز بدار و احترام کن؛ چرا که مردم از دو حال خالی نیست: یا برادر دینی تواند و یا در آفرینش و خلقت با تو شبیه اند."(4) 

اسلام با هیچ دین و آیینی و پیروان آنان، سر جنگ و ستیز ندارد. اسلام از بدو ظهورش به عنوان یک دین جهانی، همواره با سلاح عقل و منطق و اخلاق مجهز بوده است. این صدای رسا و بلند قرآن است که از بدو اسلام تا همه زمانها و مکانها در گوش قرون و اعصار گذشته و حال و آینده، طنین انداز است که" بگو ای اهل کتاب (مسیحیان و یهودیان) بیایید از آن کلمه حق که میان ما و شما یکسان است، پیروی کنیم که به جز خدای یکتا را نپرستیم و چیزی را با او شریک قرار ندهیم و برخی از ما برخی دیگر را به جای خدا ارباب و سرپرست اختیار نکنیم و...."(5) 

آیه بالا با بیان نرم و ملایم که لازمه هر نوع گفتمان متمدنانه و انسانی است، پیروان ادیان غیر از اسلام را به گفت و گو و دیالوگ های معقول و منطقی دعوت می کند که از آن در عصر کنونی به گفت و گوی تمدن ها تعبیر می شود. بر خلاف تبلیغاتی که امروزه در جهان غرب علیه اسلام می شود مبنی بر خشن بودن و دین جنگ و شمشیر بودن اسلام، اسلام راستین، هییچگاهی پیروان خودش را به دهشت افگنی و ناهنجاری های اجتماعی و اخلاقی و ضد بشری فرا نمی خواند. 

خوب است آنهایی که به ناحق و بدون مطالعه به دین اسلام برچسب های واهی و دروغین می زنند، کمی به خود زحمت داده و به تحقیق و تتبع بدون ذهنیت و به دور از هر گونه پیش داوری، در متون اساسی دین اسلام بپردازند تا حقایق آنچنان که هست برای آنان، روشن و آشکار گردد، نه آنچنانکه تا کنون بر اندیشه ها و اذهان آنان تحمیل کرده اند. بلی تنها چیزی که است و انسان مسلمان به هیچ قیمتی حاضر نیست آن را از دست بدهد، آزادی و آزادگی است که در آیه شریفه نیز به رسایی و جدیت هر چه تمام و عمیفتر به مسلمانان توصیه شده است. پس نتیجه این بحث مختصر این است که انسان مسلمان، با هر کسی از هر دین و آیینی می تواند تعامل سیاسی و اجتماعی و... داشته باشد، اما به این شرط که از او نخواهند تا برده و بنده کسی شود و به آزادی و آزادگی اش لطمه و خدشه ای وارد کنند. 

پاورقی ها:
1- سوره منافقون آیه 8
2- نهج الفصاحه حدیث 325
3- نهج البلاغه نامه 31
4- همان، عهد نامه امام علی به مالک اشتر
5- سوره آل عمران آیه 64

نویسنده: سیدفاضل محجوب
منبع : خبرگزاری صدای افغان(آوا) - کابل
https://avapress.com/vdccxxq0.2bqs48laa2.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

به نظرمن اگرکمی بیشتر مطلب بگزاری



متشکرم
اره راست میگی
زیاد تعریفی نیست ولی خوب بود
زیاد تعریفی نیست