تاریخ انتشار :چهارشنبه ۱۱ اسد ۱۳۹۶ ساعت ۰۱:۴۰
کد مطلب : 147473
نگاره‌گر طلاکوب در فیروزکوه؛ سیده اعتباری، قربانی بزرگ اشتباه پزشکی و نماد جهانی استعداد انسان افغانی

مدت‌ها به دنبال سازنده انگشتری بودم که زیبایی و طراحی خاصی داشت و در دست یکی از دوستانم خود نمایی می‌کرد. انگشتری که ساخت و طراحی آن متفاوت از همه زیورآلاتی بود که در مغازه‌های شهر کابل دیده بودم.

شماره تلفنی از او داشتم اما، همیشه خاموش بود. مدتی برای یافتن او در دکان‌های زرگری شهر کابل سرگردان بودم. تا این که آدرسی از او در کوچه پس کوچه‌های منطقه مرادخانی شهرکابل و در موسسه ای به نام فیروز کوه یافتم.

او را همانند کارهایش، متفاوت یافتم. دختر خانمی مهربان و خلاق به نام سیده اعتباری که کارش طراحی مدل‌های زیورآلاتی است که حالا نام و آوازه اش، از کابل تا کشورهای اروپایی و غربی نیز رسیده است.

در جواب سلام و احوال پرسی‌ام، تنها لبخند زد و با اشاره مرا به کارگاهش دعوت کرد. در میان بهت و تعجب من، یکی از دوستانش آمد و گفت که ” امروز مترجم نداریم، شما باید با او به صورت کتبی صحبت کنید.”

آن جا فهمیدم که این خانم متفاوت و استاد نام‌دار طراحی و ساخت زیورآلات، ناشنواست و قادر به صحبت کردن هم نیست.

زرگرِ متفاوت

سیده اعتباری، دختری است که به کار زرگری مشغول است و از ۳ سال قبل طراحی و ساخت انواع زیورآلات را آغاز کرده است. توانایی و استعداد بی نظیر او در خلق مدل‌هایی زیبا از زیورآلات با وجود این که توانایی شنیدن و حرف زدن را ندارد، او را خاص تر و متفاوت تر از دیگر اطرافیانش ساخته است.

زیور آلاتی که او ساخته است در بیرون از افغانستان خریداران و مشتاقان زیادی دارد.

مسوولان نهاد فیروز کوه در کابل می‌گویند که سفارش‌های زیادی برای ساخت زیورآلات متفاوت از بیرون از افغانستان دریافت می‌کنند که کار ساخت آن‌ها را سیده انجام می‌دهد. به گفته مسوولان این نهاد، مشتریان این نوع کارها که از اروپا و آمریکا هستند، از نوع زیورآلاتی که سیده طراحی می‌کند و می‌سازد خیلی راضی هستند.

اشتباهی سنگین

اما سیده اعتباری از ابتدا محروم از شنیدن و سخن گفتن نبوده است. تنها یک اشتباه پزشکی در دوران کودکی موجب شده تا او تمام این سال‌ها را در سکوتی مطلق و طولانی زندگی کند. نه صدایی بشنود و نه بتواند سخنی بگوید.

خانواده او در سال‌های دور، همانند بسیاری دیگر از ساکنان این کشور بر اثر جنگ و ناآرامی مجبور به ترک افغانستان و مهاجرت می‌شوند. سیده پس از مهاجرت خانوده اش به پاکستان، در سال ۱۳۶۸ در شهر پشاور به دنیا آمد.

راحله مادر او می‌گوید که ” آن‌جا زندگی سختی داشتیم، سیده وقتی که تنها ۳ سال داشت، مریض شد و داکتران، بیماری او را سینه و بغل دانستند و برای درمانش دارو دادند.”

اما این دارو در ۳ سالگی، توانایی شنیدن و سخن گفتن را از او گرفت. راحله می‌افزاید که آن زمان برای بهبود دخترش تلاش زیادی کرد “اما تشخیص و داروی نادرست، سلامت دخترم را گرفت و بعد از آن هر چه تلاش کردیم فایده ای نداشت.”

ذهن خلاق

پس از سقوط طالبان این خانواده همانند خانواده‌های دیگر افغان به افغانستان بر می‌گردند و در کابل ساکن می‌شوند. سیده فرزند سوم این خانواده ۱۱ نفری است. او ۲ برادر و ۶ خواهر دارد.

سیده که تا صنف هشتم در پاکستان درس خوانده بود، درس‌هایش را در مکتب ویژه ناشنوایان در منطقه خیرخانه شهر کابل ادامه می‌دهد و سپس برای یک سال در همان مکتب، به دیگر دانش آموزان ناشنوا، درس می‌دهد.

سیده اما باور دارد که می‌تواند با وجود ناتوانی در شنیدن و سخن گفتن، خلاق باشد و از ذهن خلاق خود در پیش برد کارهایش استفاده کند. نمونه کارهای او بر روی زیورآلات و محبوبیت طراحی‌های او، مصداق باورهای ذهنی سیده است.

روزهای سخت

با این وجود ناتوانی‌های جسمی او برای خانواده اش نگرانی‌هایی را نیز در پی داشته است. مادرش می گوید که دوری دخترش از خانه در طول روز، برایش تشویش آفرین بود. “صبح که از خانه بیرون می‌شد تا وقت برگشت او، جان به جانم نمی‌ماند و با نگرانی تا زمان آمدنش به خانه، تمام خانه را قدم می‌زدم و آرامش نداشتم.”

روزی را به یاد می‌آورد که به دلیل وقوع جنگ و درگیری در مسیر خیرخانه، دخترش در پایان روز و با پاهایی آبله بسته به خانه رسیده بود.

راحله می‌گوید که در آن روز به دلیل درگیری راه‌ها بسته بوده و دخترش نتوانسته موتری برای رسیدن به خانه بیابد. از همین رو، مسیر طولانی مکرویان تا خیرخانه را پیاده رفته است.

مادرش می‌گوید ” از همان روز ما تصمیم گرفتیم که دیگر نگذاریم، سیده از خانه بیرون شود.”

با تصمیم خانواده او برای مدتی خانه نشینی می‌شود و از تدریس در مکتبی که کار مورد علاقه اش بوده است، باز می‌ماند.

راحله می‌گوید که ” از آن پس، دخترم بیش‌تر از قبل گوشه نشین و افسرده شد. این وضعیت موجب شد تا او را در یک نهاد آموزشی دیگر شامل سازیم.”

در فیروزکوه

راحله مادر سیده می‌گوید که دخترش همواره به دلیل این‌که از توانایی شنیدن و سخن گفتن محروم است و مجبور است در خانه بماند، رنج می‌برد.

راحله می‌افزاید که ” با استعدادی که سیده داشت، حیف بود که انگیزه نقش آفرینی او در اجتماع گرفته شود.”

از همین رو سیده در کلاس‌های آموزشی نهاد فیروز کوه ثبت نام می‌کند و برای ۲ سال رشته زرگری را در این نهاد می‌آموزد. آشنایی با هنر زرگری مسیر زندگی او را تغییر می‌دهد.

مسوولان نهاد فیروز کوه می‌‌گویند، بعد از پایان دوره آموزشی دو ساله، دانش‌آموزان باید تحت نظر زرگران شهر کار کنند تا تصدیق‌نامه این نهاد را دریافت نمایند. سیده حالا به عنوان یکی از استعدادهای زرگری در شهر کابل شناخته می‌شود.

پرتلاش و امیدوار

علاوه بر استفاده از زبان اشاره، نوشتن روی کاغذ راه ارتباطی سیده با دیگران است.

او بر روی کاغذی برای من نوشت ” زمانی که من برای آموختن زرگری به نهاد فیروزکوه آمدم، بسیاری‌ها نمی‌دانستند که توانایی شنیدن و حرف زدن را ندارم. من با نوشتن روی کاغذ با دیگران ارتباط برقرار می‌کردم و به همین ترتیب دوره آموزشی را گذراندم.”

پس از خواندن این نوشته، برق رضایت و احساس مفید بودن را می‌توانستم به خوبی در چهره خندان و چشمان درخشانش ببینم.

دوستانش می‌گویند که او اکنون تلاش دارد تا برخی کلمات را ادا کند تا شاید این‌گونه بتواند قدرت سخن گفتن را دوباره به دست آورد. آن‌ها می گویند که سیده تا جایی که بتواند سعی می‌کند منظورش را با حرف زدن به آن‌ها بگوید اما وقتی که خسته می‌شود، از زبان اشاره استفاده می‌کند.

مادرش هم می‌گوید اگر در کودکی اقدام به تداوی او می‌شد، شاید نتیجه بخش می‌بود اما اکنون او بزرگ شده و تداوی ممکن نیست. اما “دخترم در تلاش است که همانند دیگران حرف بزند. با این حال ما می‌بینیم که تلاش‌های او برای سخن گفتن، بی نتیجه هم نبوده است.”

فیروز کوه

موسسه فیروز کوه از سال ۲۰۰۶ میلادی فعالیت‌هایش را در افغانستان آغاز کرده است. این نهاد در بخش‌های مختلفی از جمله بازسازی و حفظ مناطق تاریخی افغانستان فعالیت می‌کند.

یکی از بخش‌های این نهاد، یک مرکز آموزشی است که از سال ۲۰۱۱ میلادی در بخش‌های خطاطی و نقاشی، مینیاتورسازی و ساخت زیور آلات و جواهرات از بین دانش آموزان افغان هنرجو می‌پذیرد.

مسوولان این نهاد می‌گویند که برای آموزش این رشته‌ها به علاقه مندان، از بهترین و مجرب‌ترین استادان افغانی استفاده می‌شود تا این دوره‌های آموزشی بازدهی بیشتری داشته باشد.

حفظ آثار تاریخی، آموزش بازسازی مناطق تاریخی و ترویج مشاغلی مانند ساخت جواهرات و زیورآلات به دانش‌آموزان و ایجاد بازار کار برای فارغان این مرکز آموزشی، از اهداف نهاد فیروزکوه بیان شده است.

با این حال، بزرگترین دستاورد فیروز کوه تغییر زندگی مجموعه زیادی از افرادی است که همانند سیده شانس زندگی مفید را نداشتند. سیده در این میان اما درخشان تر است، چرا که با معلولیت مسیر زندگی متفاوتی را طی کرده و اکنون از افتخارات افغانستان جدید پنداشته می‌شود.

منبع: خبرنامه

https://avapress.com/vdcd550fsyt0oo6.2a2y.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما