تاریخ انتشار :چهارشنبه ۹ سرطان ۱۳۸۹ ساعت ۰۹:۲۱
کد مطلب : 20318
ناکامی شیعیان در کسب رای اعتماد به وزرای پیشنهادی، علت ها وپیامدها
نه کرزی ونه هم خارجی ها، هیچکدام در پروسه مردودشدن وزرای شیعه دخیل نمی باشند، بلکه این خود شیعه ها هستند که موجب ناکامی افراد معرفی شده شان در مجلس نمایندگان می باشند

مجلس نمایندگان افغانستان باردیگر به وزرای شیعه رای نداد. این سومین دور است که از مجموع وزرای معرفی شده از سوی دولت، وزرای شیعه رای نمی آورند.
تحلیل عام در این رابطه اینگونه به نظر می رسد که این روند برخورد پارلمان، تنها در برابر وزرای شیعه نبوده وقصد وغرض خاصی نه درمیان نمایندگان ونه در محافل خارج از مجلس، پیرامون شیعیان وجود ندارد، بلکه یک حرکت همه شمول است که هدف آن تنها مبارزه با آقای کرزی می باشد. چه اینکه به اعتقاد نمایندگان، آقای کرزی در دور قبلی ریاست خویش، تعامل خوبی با نمایندگان مجلس نکرد و حتی بسیاری از مصوبات وپیشنهادات مجلس از سوی آقای کرزی نه تنها اجرایی نگردید که در بسا مواقعی با بی اعتنایی با آن ها برخورد شد که یکی از آن موارد، ایستادگی رئیس جمهور در برابر تصمیمات قانونی و پیگیری های مجلس نمایندگان در استیضاح آقای اسپنتا، وزیر وقت خارجه و سلب صلاحیت ایشان از سوی نمایندگان مجلس بود.
ولی بسیاری دیگر از صاحب نظران به این اعتقادند که اگرچه آقای کرزی تا انتخابات ماه اسد سال 1388 ریاست جمهوری، با دید باز و به ظاهر دور از تعصب تبارز کرد، اما پس از پیروزی و رسیدن به مسند ریاست جمهوری، درحالی که اطمینان دارد، نوبت آخر زمامداریش است، تلاش دارد تا دولت وارکان مختلف حکومتی، به دست افرادی از قوم خاص سپرده شوند. از همین رو، رئیس جمهور، با اقدامات مختلف سعی نموده است تا تعدادی اعضای نمایندگان را با خود همراه سازد تا به افراد مورد نظر ایشان رای دهند که معمولا وبه طور پیش بینی شده، این افراد قطعا از میان هزاره ها وتاجیک ها نخواهندبود، چنانچه تا کنون نیز اکثریت افراد پشتون معرفی شده از سوی دولت به پارلمان، رای لازم را کسب نموده اند.
اما محافل مرتبط باشیعیان هر دو نظریه بالا را رد نموده می گویند: پروسه، فقط علیه هزاره هاست واگر دو دیدگاه فوق الذکر هم تاکنون اشاعه یافته، تنها برای تحت الشعاع قراردادن حرکت ضد شیعی آقای کرزی وسایر اعضای مجلس نمایندگان به نظر می رسد. البته در ابتدا این احتمال داده می شد که تلاش ها در راستای به قدرت رساندن یک قوم خاص است ولی ادامه این روند مشخص نمود که کاندیداهای پشتون، تاجیک وازبک تاکنون به راحتی رای لازم را کسب نموده، تنها شیعیان اند که از این روند بازمانده ونتوانسته اند با به دست آوردن آرای لازم، راهی وزارت مورد نظر گردند.
بنابراین، اگرچه آقای کرزی قبل از انتخابات ریاست جمهوری، به برخی شخصیت های در سطح رهبری احزاب شیعی، وعده سپرده بود که در صورت حمایت آنان از او، درانتخابات، تعدادی وزرای شیعه کابینه، قطعا از میان افراد معرفی شده از سوی آنان برگزیده خواهندشد اما حالا که ایشان برمسند ریاست جمهوری تکیه زده است، همانگونه که با ازبک ها به رهبری ژنرال دوستم وعده خلافی نمود، با رهبران هزاره هم خلف وعده نموده، نه تنها از میان افراد معرفی شده آنان، وزیر شیعه برنمی گزیند که اصولا انتخاب هیچ وزیر شیعه ای در دستور کار آقای کرزی به نظر نمی رسد.
برخی دیگر از صاحب نظران معتقدند که، در مردود شدن وزرای شیعه، نه تنها شخص آقای کرزی هیچ دخالتی ندارد که این روند، برخلاف نظر ایشان هم می باشد. چه اینکه آقای کرزی از ابتدا تا حالا به شیعیان حسن نظر داشته وکاملا می داند که حمایت اقشار شیعه از کاندیداتوری آقای کرزی بسیار مؤثر بوده است و نیز شخصیت های موجود درکابینه قبل، به مراتب بیش از دیگر اعضای کابینه به آقای کرزی وفاداربوده اند، چنانچه هنگام سفر آقای کرزی به خارج، در حالی که قانونا می بایست معاون اول وی، سرپرست ریاست جمهوری می شد، ولی آقای رئیس جمهور با صرف نظر از معاون اول خود، آقای خلیلی را که معاون دوم ایشان بود، به عنوان سرپرست ریاست جمهوری برمی گزید و این دید آقای کرزی همچنان وجود دارد.
این صاحب نظران می گویند: همین رویه وتعامل بین شیعیان و آقای کرزی باعث گردیده تا خارجیانی که علاقمندند آقای کرزی، در کابینه تنها مانده و هیچ فرد مورد اطمینانی نداشته باشد تا علیه فشار دست های پشت پرده به وی کمک نماید، و بدینوسیله زمینه اجرای خواست های آن خارجیان فراهم شود، تصمیم گرفته اند تا وزرای شیعه درپارلمان، آرای لازم را کسب ننمایند واین است که افراد با نفوذ خارجی در تلاش شده اند تا در پارلمان افغانستان این هماهنگی علیه شیعیان ایجاد شود.
نظریه دیگری نیز وجود دارد و آن اینکه اصولا خارجی ها عزم را جزم نموده اند تا جلو ورود شخصیت های شیعه را به کابینه وسایر مسؤلیت های حساس دولتی بگیرند. زیرا به اذعان محافل تصمیم گیرنده خارجی، شخصیت های شیعه چه آنانی که قبلا در مناصب دولتی حضور داشتند وچه عده ای که در حال حاضر مسؤلیت های دولتی دارند، اگرچه درظاهرثابت نموده اند که همسو با سیاست های غرب در افغانستان اند اما درباطن اینگونه نبوده بلکه در عمل برخلاف غربی ها حرکت نموده و خواهندکرد و دربسیاری مواقع به تحریک توده ها و مردم علیه غربی ها پرداخته وباز خواهندپرداخت. چنانچه درگذشته ثابت شده است که هیچ وزیر شیعه، آن طور که باید وشاید به نفع غربی ها نه تنها عمل نکرده اند که به گونه ای، سیاست های ضد غربی را دنبال نموده اند.

تحلیل دیگر این است که نه کرزی ونه هم خارجی ها، هیچکدام در پروسه مردودشدن وزرای شیعه دخیل نمی باشند، بلکه این خود شیعه ها هستند که موجب ناکامی افراد معرفی شده شان در مجلس نمایندگان می باشند. زیرا در مجلس نمایندگان کسانی رای می آورند که حامیان واطرافیان شان از تعاملات وتحرکات بیشتری برخورداربوده، عده زیادی از نمایندگان را باخود هماهنگ نمایند. اما وکلای شیعه حاضر در پارلمان افغانستان نه تنها تاکنون به نفع شخصیت های شیعه معرفی شده به پارلمان جهت کسب آرای لازم، سعی قابل توجهی نکردند که برعکس، اولین کسانی که علیه وزرای شیعه موضع گرفتند، افرادی منتسب به خود شیعیان بوده اند. چنانچه یکی از وکلای شیعه همشهری آقای دانش، وزیر پیشنهادی، وی را متهم به وابسته بودن به جمهوری اسلامی ایران می نماید ویا آقای عصمت اللهی شیعه که از نظر فهم وشعور و سواد، به مراتب بیش از بسیاری دیگر از افراد معرفی شده برای تصدی وزارت، شایسته به نظر می رسید، به وسیله نمایندگان شیعه پارلمان تخریب گردید وبه عنوان وابسته وجاسوس ایران، علیه ایشان، تبلیغات زهرآگین، صورت گرفت. همچنان اختلافات فکری، قومیتی و منطقه ای در میان نمایندگان شیعه پارلمان، می تواند از اهمیت ویژه ای در بازمانی کاندیداهای وزیرشیعه ی پیش نهاد شده از سوی دولت، از اخذ آرای لازم، برخوردارباشد.
از این رو به نظر می رسد که وجود تفرقه و عدم هماهنگی میان نمایندگان شیعه پارلمان از یکسو و بداخلاقی و کج سلیقگی عده دیگر از این نمایندگان و یا حتی وابستگی آنان به محافل خاص داخلی ویا خارجی، و مخالفت کینه ورزانه و نفاق افگنانه آنان علیه شخصیت های شیعه معرفی شده به پارلمان، موجب گردیده اند تا وزرای شیعه در پارلمان آرای لازم را به دست نیاورند.
به هر حال ممکن است همگی و یا برخی عوامل ذکر شده در ناکامی کاندیدای وزرای شیعه، مؤثر باشند ، اما آنچه به نظر می رسد که از همه بیشتر در عقب ماندن نیروهای شیعه در به دست آوری آرای لازم، به طور جدی تر مؤثر باشد، وجود تفرقه ونفاقی است که در میان جامعه تشیع افغانستان وجود دارد. اگرچه اختلافات با صبغه های گوناگون کم وبیش در میان سایر پیروان دیگر مذاهب وحتی زبان ها و ساکنین مناطق مختلف کشور وجود داشته وحالا هم دارد ولی یکی از اقشاری را که بیش از همه، اختلاف رنج می دهد مردم شیعه افغانستان است. شیعیان به خصوص پس از سقوط طالبان، فرازو نشیب های فراوانی را پشت سرگذاشتند و از تشتت وپراگندگی بیشتری برخورداربودند. کسانی که مدعی رهبری جامعه شیعی بودند نیز نه تنها کاری در راستای هماهنگی شیعیان نکردند که با عملکردهای تکروانه وانحصار طلبانه خویش باعث گردیدند تا نفاق وشقاق بیش از پیش درمیان شیعیان نمایان گردد وحاصل آن هم، وجود ده ها و بلکه بیشتر گروه ها و مراکز سیاسی، فرهنگی و اجتماعی می باشند که متاسفانه هرکدام هم، راه خود را به تنهایی می پیمایند. گسترش این اختلافات و فراگیر شدن آن در تمام بخشهای جامعه، موجب شده است تا نمایندگان مردم نیز نتوانند درمجلس نمایندگان از هماهنگی خوبی برخوردارباشند.
براین اساس، می توان اذعان نمود که اگر به سرعت فکری به حال هماهنگی ووحدت جامعه تشیع صورت نگیرد، قطعا مردم شیعه، ضرر ها وزیان های به مراتب بیشتر از حالا چه درعرصه های سیاسی واجتماعی آزاد وچه درمیادین حضور درمناصب دولتی ، متحمل خواهندشد. پس تا دیر نشده به صلاح خواهد بود که دلسوزان جامعه شیعی، علما واندیشمندان و صاحب سلایق سالم مسلمان، تلاش نمایند که ابتدا به سمت هماهنگ نمودن جامعه شیعی حرکت کنند وسپس در راستای وحدت عمومی مردم افغانستان بشتابند و آنگاه به آبادانی و تعالی کشور فکری بردارند. در غیرآن، بایستی منتظر حوادث تلخ وناگواری نشست که قطعا قربانیان اول آن، مردم مظلوم و همیشه ستمدیده شیعه خواهند بود.
نویسنده: سید عیسی حسینی مزاری
منبع : خبرگزاری صدای افغان(آوا) - کابل
https://avapress.com/vdcdjs0x.yt0zf6a22y.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

سلام به همه شما خوبان وکاربران انترنت وبه ویژه کارگردانان (صدای افغان آواه) بعد هرچند شاید سخنان به نظراغلب خواننده گان احساساتی خواهد بود امادر واقع واقیعت تلخ است وباید پزیرفت اولاً حکومت استبدادی درافغانستان چیزتازه نیست معمول است که پشتون ها نمیخواهند درقدرت سیاسی افغانستانی ازدیگر اقوام شریک باشد ولی در مرحله اساسی هرچند گرداننده سیاست های افغانستان خود امریکا وانگلیس است ودقیقاً غیر از پشتون ها هیچ قوم دیگری خواسته ها ی خارجیان نمیپزیرد پس دقیقاً آنها کوشش دارند تا غیر ازدوستان شان یعنی پشتون ها کسی دیگری میزبان نباشد وقبول میزبانی را نیزندارند تشکر از حوصله شما که تحمل ام داشتید سپاس فراوان