تاریخ انتشار :چهارشنبه ۸ ثور ۱۳۹۵ ساعت ۲۳:۱۷
کد مطلب : 125594
در میزگرد سیاسی (7 و 8 ثور؛ خالق آثار مثبت یا عامل پیامدهای منفی) عنوان شد

هشت ثور زنجیر استبداد قومی را از دست و پای مردم باز کرد

هشت ثور زنجیر استبداد قومی را از دست و پای مردم باز کرد
هشت ثور دو ظرفیت در کشور ایجاد کرد و در اولین گام زنجیر استبداد قومی را از دست و پای مردم باز کرد و پس از شکست حکومت کمونیسیتی، مردم فرصت پیدا کردند از هر قوم و منطقه پرچم خود را بلند کنند و آزادی را استشمام نمایند.
به گزارش آوا، میزگرد سیاسی به مناسبت بیست و چهارمین سالروز پیروزی جهاد مردم افغانستان تحت عنوان " ۷ و ۸ ثور خالق آثار مثبت یا عوامل پیامدهای منفی" از سوی دفتر نمایندگی خبرگزاری صدای افغان(آوا) در مشهد مقدس با حضور چند تن از کارشناسان و صاحبنظران امروز ۸ ثور برگزار شد.

این میزگرد در سالن کنفرانس های دفتر نمایندگی خبرگزاری صدای افغان(آوا) در مشهد مقدس با حضور حجت الاسلام والمسلمین سیدعیسی حسینی مزاری رئیس کل مرکز فعالیت های فرهنگی اجتماعی تبیان، حجت الاسلام والمسلمین استاد فصیحی غزنوی، شخصیت جهادی، نویسنده و تحلیل گر و فعال امور سیاسی فرهنگی، آیت الله سید محمود هاشمی ارزگانی، استاد حوزه و دانشگاه، نویسنده و پژوهشگر، حجت الاسلام والمسلمین استاد سیداسحاق شجاعی، نویسنده و تحلیلگر و مدیر مسؤل روزنامه عصر نو، استاد سید محمد باقر مصباح زاده، نویسنده و تحلیل گر مسایل سیاسی و رئیس خبرگزاری پیام آفتاب و از فرماندهان زمان جهاد، حجت الاسلام والمسلمین استاد عبدالکریم احسانی، استادحوزه و عضو مؤسس و رهبری جامعه امامیه هرات و از شخصیتهای فعال عرصه های جهاد و سید مظفر دره صوفی، نویسنده و تحلیل گر امور سیاسی و از شخصیتهای جهادی، برگزار شد.

از تجربیات گذشته حسن استفاده را نمایم و برای حال کشور خود تصمیم‌های خوب و بهتر بگیریم

در ابتدای این میزگرد، سید عیسی حسینی مزاری؛ رئیس عمومی مرکز فعالیت های فرهنگی اجتماعی تبیان بررسی مسائل مربوط به هفت و هشت ثور را ضروری توصیف کرد و گفت:  بررسی وقایع هفت و هشت ثور باعث می شود تا افکار نسل نو نسبت به این دو روز روشن گردد.

وی با بیان اینکه در برخی از محافل و مجالس مربوط به این دو روز مطلق انگاری می شود گفت: ما شاهد این هستیم در برخی از جلسات پیامدهای هفت ثور مورد ارزیابی قرار می گیرد و در برخی از مجالس هم صرف به پیامدهای هشت ثور پرداخته می شود.

حسینی مزاری با اشاره به اینکه می توان از زوایای مختلف به وقایع این دو روز نگاه کرد و آنها را مورد بررسی قرار داد، خاطر نشان کرد: هرچند که کودتای هفت ثور با یک انگیزه ی سیاسی و در حالت بسیار زشت به وقوع پیوست و پیامدهای بسیار منفی به دنبال داشت اما در عین حال فرصت هایی را هم به وجود آورد که مورد استفاده مردم، حلقات و حزب ها قرار گرفت.

وی افزود: در مورد 8 ثور برخی از تحلیل گران و کارشناسان نگاه بدبینانه و منفی دارند که این نگاه ناسنجیده می باشد چرا که به پیروزی رسیدن جهاد مردم افغانستان با این انگیزه نبوده که پیامدهای منفی در کشور ایجاد شود عزم مجاهدین و هدفشان از جهاد چهارده ساله، مسائل و وقایعی نبود که پس از پیروزی مجاهدین در کشور رخ داد بلکه تصمیم مجاهدین و  رهبران جهادی این بود که حکومت اسلام در افغانستان حاکم شود.

 حسینی مزاری خاطر نشان کرد: هشت ثور علاوه بر ایجاد فضای خیلی خوب و مثبت در کشور  تهدیدهایی نیز  در پی داشت که این تهدیدها متاسفانه به پیامدهای خیلی منفی و ناگواری تبدیل شدند.

وی افزود: یکی از تهدیدها که اصولا زمینه ساز پیامدهای ناگورا شد، بی تجربگی سران جهاد و دیگری هم عوامل خارجی بود که سعی داشتند از فضای به وجود آمده در افغانستان در راستای منافع ملی خود استفاده کنند و در پی مقاصد خود بودند.

وی متذکر شد: اگر زوایای گوناگون این دو حادثه توسط کارشناسان و تحلیگران به درستی باز و افکار جامعه روشن شود که چگونه با استفاده از تجربیات گذشته اوضاع امروز خود را سامان و سازمان دهیم چرا که خوب و یا بد گفتن مطلق اینها دردی را دوا نمی کند و سودی ندارد، مهم این است که ما از تجربیات گذشته حسن استفاده را نمائیم و برای حال کشور خود تصامیم خوب و بهتر بگیریم این محقق نمی شود که کارشناسان و تحلیلگران بدور از هرگونه کینه و خصومتی راه درست را فرا راه مردم ما قرار دهند به خصوص کسانی که مسئولیت اجرایی دارند کارهای خود را در راه فلاح و رستگاری مردم سازماندهی کنند.

تصمیم بر آن است که آرمان های جهاد و اصل پیروزی مردم بر دشمن قوی، از اذهان محو شود
در ادامه میزگرد آیت الله هاشمی ارزگانی، نویسنده و استاد حوزه و دانشگاه گفت: در زمانی به سر می بریم که تصمیم بر آن است تا خاطرات جهاد و آرمان های جهاد و خواست های مردم و مجاهدین اصل پیروزی مردم بر یک دشمن قوی از اذهان محو شود و این تصمیم یک کار برنامه ریزی شده و هدفمند است بدین معنی که اگر پیروزی مردم افغانستان در اذهان زنده بماند هم برای مردم جهان پیام دارد هم برای کشورهای اشغالگر.

وی اظهار داشت اگر خاطره پیروزی مردم افغانستان در اذهان مردم جهان زنده شود قدرت های اشغالگر ضرر می کنند به همین خاطر تلاش هایی صورت گرفته تا شیرینی این پیروز محو شود یا این پیروزی به نام دیگران ثبت شود.

به همان ظرفیتی که ۸ ثور قابل تقدیس و تمجید است به همان پیمانه ۷ ثور قابل نکوهش است

 آیت الله هاشمی ارزگانی که با بیان اینکه تلاشها برای احیا و زنده نگه داشتن بحث جهاد و مقاومت ستودنی است، تصریح کرد: به همان ظرفیتی که ۸ ثور قابل تقدیس و تمجید است به همان پیمانه ۷ ثور قابل نکوهش است نه به این دلیل که کشور ما به عنوان یک کشور مستقل اشغال شد و مردم ما به خاک و خون کشیده شدند، بلکه به این دلیل که نفس اشغالگری محکوم است و خداوند انسان را آزاد آفریده است و نفس اشغال گری و اینکه کسی بخواهد خواست خود را بر دیگران تحمیل کند، نکوهیده است، اشغالگری، خلاف آزادی، خلاف عقل و انسانیت می باشد، حال به هر بهانه که صورت بگیرد.

وی گفت که هنوز هم آثار کودتای هفت ثور کمونیست ها که باعث عقب ماندگی و مانع پیشرفت و شکوفایی کشورما شد محکوم است و ما پس از سال ها هنوز آثار و رنج های آن را با تمام وجود لمس می کنیم.

آیت الله هاشمی به اقداماتی که باید در زمان جهاد صورت می گرفت تا ما به یک پیروزی شیرین دست می یافتیم اشاره کرد و گفت: جهاد مردم افغانستان دو مولفه فیزیکی و فرهنگی داشت. مولفه فرهنگی ما، اسلام بود، اسلام این ظرفیت را برای مردم افغانستان به وجود آورد، بدون سلاح و دست خالی، تمام قد جلو اشغالگرها بایستند.

وی افزود: مولفه فیزیکی جهاد به دو بخش تقسیم می شود که یک ضلع آن مردم افغانستان هستند اعم از زن و مرد؛ پیر و جوان از تمام اقوام افغانستان که قابل تقدیر و ستایش هستند که با تقدیم یک و نیم میلیون شهید وظیفه خود را به درستی انجام دادند که از عهده ی هر ملتی بر نمی آید که خستگی و زدگی به دنبال دارد.

آیت الله هاشمی یادآور شد قبل از پیروزی جهاد اعم از فداکاری و ایثار به درستی از سوی مردم افغانستان انجام شد که ما باید در هر شرایطی پاسدار و حرمت گذار این ضلع از جهاد باشیم.

وی افزود که ضلع اصلی که باید به وظایف خود درست عمل می کرد تا جهاد پس از پیروزی به نتایج دلخواه می رسید متوجه سران و نخبگان جهاد می باشد که چگونه باید عمل می کردند تا این امر تحقق پیدا می کرد.

سران جهادی باید اداره حکومت را به افراد کارآمد می سپردند
حجت الاسلام والمسلمین سید اسحاق شجاعی؛ نویسنده و پژوهشگر  هم در میزگرد سیاسی ۷ و ۸ ثور خالق آثار مثبت یا عوامل پیامد های منفی گفت: باید جهاد مردم را از سران گروه های جهادی جدا کرد چرا که جهاد مردم افغانستان قابل تقدیر است و جای دارد این روز زنده نگه داشته شود.

وی گفت:" اما آنچه که در هشت ثور اتفاق افتاد و عده ای نتیجه جهاد مردم افغانستان را تصاحب کردند، و کودتای هفت ثور ، سران هر دو روز، از نظر قدرت طلبی، وابستگی به خارج، زر اندوزی، بی توجهی به خواست مردم با هم فرقی ندارند هرچند که هشت ثور با هفت ثور تفاوت هایی دارد که در این فرصت کم نمی توان به آن پرداخت.

به گفته ی شجاعی سران جهادی برنامه و کادر آموزش دیده برای اداره کشور نداشتند و بعد از  پیروزی جهاد باز هم همان تعصبات قومی که در میان احزاب وجود داشت، پر رنگ شد، و ذهنیت قومی تقویت گردید و آنچه شد که نباید می شد.

این پژوهشگر خاطر نشان کرد: سران جهادی باید اداره حکومت را به افراد کارآمد می سپردند و برای ایجاد یک حکومت سراسری تلاش می کردند و یک برنامه خاص اقتصادی برای کشوری که سالها دچار جنگ بود تهیه و با تقویت سیاست خارجی درصدد جلب کمک های کشورهای جهان بر می آمدند اما سران جهادی این توان را نداشتند.

سومین کاری که پس از پیروزی مجاهدین باید بدان توجه می شد، بازسازی و تقویت ارتش بود، بعضی از سران با ماموریت تخریب ارتش و بنیه نظامی افغانستان وارد کشور شده بودند و ارتش را به نام خلقی و و پرچمی منحل کردند.

وی گفت: زمام کار، بدست نیروهای جهادی افتاد که نه سازماندهی داشتند و سالها به طور غیر منظم جنگیده بودند و توانایی ایجاد یک ارتش قدرتمند را نداشتند.

شجاعی یکی دیگر از کارهایی که پس از پیروزی جهاد از سوی مجاهدین صورت می گرفت، قطع وابستگی شان به کشورهای خارجی بود، به طور قطع تمام گروه های جهادی وابسته به خارج بودند و همین امر منجر به جنگ های نیابتی پس از هشت ثور در کشور شد.

واکاوی پیامدهای هشت ثور به معنای زیر سوال بردن جهاد مردم افغانستان نیست
انجینر محمد باقر مصباح زاده رئیس خبرگزاری پیام آفتاب نیز در ابتدای سخنان خود در این نشست به نقد اظهارات سید اسحاق شجاعی پرداخت و گفت: واگذاری امور به دیگران یکی از مواردی بود که آقای شجاعی به آن اشاره کرد که عقلایی به نظر نمی رسد، چطور کسی که سالها برای رسیدن به هدف خود مبارزه کرده است و در راس جامعه قرار گرفته دستاور های خود را به دیگری واگذار کند.

وی با بیان اینکه در صدد دفاع از عملکرد مجاهدین به خصوص سران آنها پس از هشت ثور سال 71 نیست گفت: در آن زمان بدیلی برای آنها وجود نداشت. قبل از هشت ثور که اداره کشور در دست عمدتا غیر روحانی و کت و شلواری بود. در حال حاضر هم دولت افغانستان توسط همین افراد اداره می شود چه کار مثبتی انجام دادند.

آقای مصباح زاده گفت که هشت ثور دو تعریف کلان دارد که نخستین آن توسط دشمنان مجاهدین، کمونیست ها و غیر مذهبی ها مطرح می شد که آن را یک فاجعه توصیف می کنند و دلیل آنها وقوع جنگ های داخلی و ویرانی کشور می باشد.

وی گفت: یک گروه دیگر متشکل از نیروهای مختلف فکری قومی نیز هشت ثور را شبیه فاجعه می دانند چون بر این باورند آن انتظاری که از هشت ثور برای ایجاد امنیت و تاسیس یک حکومت اسلامی و دموکراتیک می رفت، محقق نشد و در واقع جهاد پیروز نشد.

مصباح زاده در عین حال خاطر نشان کرد: دلایل زیادی برای مثبت و یا منفی ارزیابی کردن هشت ثور وجود دارد اگر مردم به اهداف خود رسیده باشند، هشت ثور مثبت در غیر آن منفی می باشد.

به عقیده این فعال رسانه ای در هشت ثور، جهاد به پیروزی نرسید بلکه درگیر یک توطئه شد که کشور را به بحران کشید به نحوی که خساراتی که در پی جنگ های داخلی بر کشور وارد شد جبران ناپذیر است و حتی بیشتر از دوران جهاد .

وی اصل جهاد را در دین اسلام مقدس  و واجب خواند و بر مجاهد بودن تمام مردم افغانستان تصریح کرد و گفت: واکاوی پیامدهای هشت ثور به معنای زیر سوال بردن جهاد مردم افغانستان نیست.

هشت ثور زنجیر استبداد قومی را از دست و پای مردم باز کرد
مصباح زاده گفت: هشت ثور دو ظرفیت در کشور ایجاد کرد و در اولین گام زنجیر استبداد قومی را از دست و پای مردم باز کرد و پس از شکست حکومت کمونیسیتی مردم فرصت پیدا کردند از هر قوم و منطقه پرچم خود را بلند کنند و آزادی را استشمام نمایند.

وی افزود: اگر رهبران از فرصت به وجود آمده برای سازماندهی یک حکومت مردمی استفاده می کردند، افغانستان به یک کشور پیشرفته مبدل می شد.

به گفته مصباح زاده دومین ظرفیتی که پس از پیروزی مجاهدین به وجود آمد، الگو شدن جهاد و اسلام خواهی مردم افغانستان بود که ایجاد این ظرفیت منافع برخی از کشورها به خطر افتاد و غرب و برخی از کشورهای منطقه برای حفظ منافع خود به دخالت در امور افغانستان مبادرت کردند.

یکسان دانستن سران کمونیست ها و مجاهدین بی انصافی است
حجت الاسلام و المسلمین فصیحی غزنوی؛ کارشناس مسایل سیاسی نیز در ابتدای صحبت های خود یکسان دانستن سران کمونیست ها و مجاهدین را بی انصافی دانست و گفت: ما اگر بین سران کمونیستی که فاجعه اصلی را در افغانستان به وجود آوردند و زمینه اشغال کشور را فراهم کردند که پیامدهای آن فاجعه همچنان ادامه دارد، و کسانی که برای حفظ ار دین و باورهای خود سلاح به دست گرفتند و کوه به کوه گشتند، تفاوت قایل نشویم، منصفانه نیست.
وی اظهار داشت: اینکه پس از پیروزی جهاد چه حوادثی در کشور به وقوع پیوست، مساله جداگانه ای است اما در کل اگر اینگونه شفاف بیان کنیم که هیچ تفاوتی بین سران جهادی و کمونیست وجود نداشت، بی انصافی است.

آقای فصیحی با بیان اینکه عوامل گوناگونی در هر پدیده وجود دارد گفت: فقر و بی سوادی مردم افغانستان باعث به وجود امدن وابستگی آنها به خارج شد چرا که کشوری که تانک و توپ می دهد در عوض خواسته ای هم دارد.

این کارشناس مسایل سیاسی یادآور شد، بعد از پیروزی جهاد مردم افغانستان، مجاهدین وارد کابل شدند همه کشورهای ذینفع در افغانستان به خصوص کشورهای بزرگ مثل امریکا که بیشترین امکانات را در دوران جهاد به مجاهدین می داد، طمع ورزیدند و تلاش داشتند که مهره ی خود را در افغانستان جاسازی نمایند.

وی در تشریح  مطلب فوق گفت: کشوری که چندین سال اشغال بوده و مجاهدین نیز با دست های خالی وارد کابل شده بودند پس نیاز به کمک داشتند و در نقطه مقابل حامیان هم توقعات و انتظاراتی داشتند که در مقابل امکانات باید برآورده می شدند، به همین دلیل جنگ های داخلی آعاز شد و مردم طعم شیرین پیروزی را نچشیدند.

استاد فصیحی با بیان اینکه پس از پیروزی جهاد مردم افغانستان، پاکستان که بیشترین حمایت را از سران جهادی داشت، نقش مخربتری بنا به دلایل مختلف از جمله انگیزه های اقتصادی و مذهبی بازی کرد و گروه طالبان را ایجاد کرد.

وی در مورد شکل گیری طالبان و چرایی عدم سازگاری غرب، کشورهای عربستان و پاکستان پس از پیروزی جهاد گفت: رهبران جهادی تلاش می کردند با وجود ضعف ها و ناهماهنگی های موجود روی پای خود بایستند و  سیاستشان را خودشان تعیین کنند.

وی تصریح کرد: یکی از دلایل ایجاد گروه طالبان توسط عربستان و پاکستان، جمهوری اسلامی ایران بود و ترس از اینکه مجاهدین یک جمهوری اسلامی نظیر ایران در افغانستان تاسیس کنند وگرنه عربستان و پاکستان که مشکلی با مجاهدین نداشتند. چرا که اکثر سران جهادی تحصیل کرده ی عربستان سعودی بودند و سال ها در پاکستان زندگی می کردند. در هر صورت وهابیت در طول تاریخ در پاکستان فعالیت داشته و نفوذ زیادی بر مدارس این کشور داشتند به همین خاطر خواستند با طالبان در افغانستان نفوذ نمایند.

ادامه دارد ...
https://avapress.com/vdcdnk0foyt0xk6.2a2y.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

عنوان مقاله مطلق غلط است ، 8 ثور آغاز یک دوره تاریک وسیاه قوم گرایی میباشد . شما مالکان اخبار وتیکه داران دین همیشه مردم تانرا فریب دادین ، افسوس بشما دروغگویان ، به 1000ران فلم وتصاویر مستند از قومگرایی بعد از 8 ثور در ارشیف داخلیها وخارجیها موجود است . یک نکته : بخاطر قومگرایی 2سال است که توزیع تذکره برقی معطل شده .