تاریخ انتشار :دوشنبه ۹ سنبله ۱۳۹۴ ساعت ۲۳:۳۳
کد مطلب : 115900
معارف؛ جای خالی نگاه استراتژیک به یک نیاز بنیادی
وزارت معارف از آغاز برنامه آموزش محلی در ۱۳ ولایت برای کودکانی خبر داده که از رفتن به مکتب محروم مانده اند.
این وزارت گفته کودکانی که از آموزش دوره ابتدایی بازمانده اند و اغلب در مناطق روستایی دورافتاده زندگی می کنند، تحت پوشش این برنامه قرار می گیرند.
اسدالله حنیف بلخی؛ وزیر معارف گفته است:«کودکانی که دسترسی به امکانات آموزشی در مناطق زندگی شان ندارند و سن شان بالا از سن شمولیت در مکتب یا کمتر از ۱۰ سال باشد، آنها می توانند شامل این برنامه آموزشی شوند.»
این نخستین برنامه در نوع خود است که کودکان بازمانده از تحصیل را تحت پوشش قرار می دهد.
طیفی که این برنامه آن را پوشش خواهد داد و نیز دامنه اجرای آن، کارشناسان حوزه توسعه فرهنگی و اجتماعی را امیدوار کرده است که وزارت معارف با مدیریت تازه ای که پس از ایجاد حکومت وحدت ملی، شکل گرفته است، گام های مؤثرتر و بنیادی تر دیگری را نیز در این راستا بردارد.
این برنامه در ولایت های بامیان، دایکندی، فراه، غور، هرات، بادغیس، ننگرهار، پکتیا، پکتیکا، قندهار، هلمند، ارزگان و زابل تطبیق می شود.
بنابراین، به عقیده کارشناسان، از تبعیض های معمول که غالبا در حوزه توسعه نامتوازن معارف و رویکرد قومی به این عرصه فرهنگی در اداره پیشین وجود داشت، در این برنامه ظاهرا خبری نیست و این برنامه به صورت مساویانه و با توجه به نیاز، ضرورت و اولویت مناطق مورد هدف، به اجرا درخواهد آمد.
این امتیاز دیگر این برنامه است و امیدها نسبت به بهبود وضعیت معارف در کشور را افزایش داده است.
یکی دیگر از نقاط قوت این برنامه، اختصاص آن به مناطق محروم و دورافتاده است؛ مناطقی که در نتیجه عوامل غیر طبیعی مانند جنگ، ناامنی و تروریزم و عوامل طبیعی مانند خشکسالی، دورافتادگی، صعب العبور بودن راه ها و کوهستانی بودن، دستخوش محرومیت شده اند و نیازمند و مسحق توجه و تمرکز هستند. این امر، امید به شکل گیری یک نگاه سالم و ملی در سیاست گذاری های کلان و راهبردی در حوزه معارف کشور را تقویت می کند و به بدبینی های گذشته در این خصوص، دست کم به صورت موقت، پایان می دهد.
هزینه این برنامه آموزشی ۷۵ میلیون دالر امریکایی پیش بینی شده است که از سوی اداره برنامه توسعه بین المللی امریکا پرداخت می شود و دفتر کودکان سازمان ملل (یونیسف) امکانات این برنامه را فراهم می کند.
این برنامه از سال های ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۹ تطبیق خواهد شد و وزارت معارف انتظار دارد حدود ۱۰۰ هزار کودک که از آموزش محروم مانده اند تحت پوشش این برنامه قرار بگیرند.
وزیر معارف گفته است که این کودکان از سوی یک هزار معلمی که تازه استخدام می شوند آموزش داده خواهند شد و دست کم یک هزار روستا در راستای حمایت و تقویت نظام آموزشی بسیج می شوند.
به گفته حنیف بلخی، قرار است کودکان در یکسال، دو سال آموزشی را سپری کنند و از صنف سوم یا ششم فارغ و به مکاتب رسمی در مناطق زندگی شان معرفی شوند.
برنامه ای که برای اجرایی شدن این طرح، ریخته شده است هم از دید تحلیلگران تخصصی حوزه معارف، بسیار مدون و دقیق است و پیش بینی می شود اگر موانعی مانند ناامنی، مانع از اجرای آن نشود، بازخورد مثبت و ثمربخشی را از آن شاهد باشیم.
عامل مهم دیگری که در راه اجرای این طرح، ممکن است مانع ایجاد کند، فساد و حیف و میل منابع مالی اختصاص یافته به این برنامه است.
فساد در معارف افغانستان، میراثی است که از گذشته به یادگار مانده و عمق و گستره آن، زبانزد همگان است؛ بنابراین، رمز موفقیت این برنامه، اعمال یک سیستم نظارتی بسیار دقیق، فراگیر و جدی است تا از حیف و میل و تاراج پول اختصاصی این برنامه، پیشگیری کند.
این مهم به ویژه در شرایطی که قرار است این برنامه در سطح ولایت های محروم و جنگ زده دورافتاده به اجرا درآید، دشواری های سنگینی را فراراه وزارت معارف قرار می دهد.
بر اساس آمار وزارت معارف، یک‌ و نیم تا سه میلیون کودک به دلیل ناامنی‌، فاصله راه و سنت ‌های رایج، از رفتن به مکتب محروم‌ هستند.
این وزارت گفته است که افغانستان پیمان نامه حقوق کودک (CRC) را امضا کرده است و براساس این پیمان نامه، آموزش و پرورش منحیث حق اساسی کودکان پذیرفته شده است.
مطابق این پیمان نامه، دولت افغانستان باید زمینه آموزش و پرورش متوازن را برای کوکادن فراهم کند.
اما توازن و پرهیز از تبعیض، همواره یکی از دغدغه های کارشناسان و ناظران حوزه معارف در سال های گذشته بوده؛ ضمن آنکه چنانچه پیشتر هم اشاره شد، فساد و قوم گرایی از آفت های بنیان برانداز دیگر موجود در این عرصه خوانده می شود.
در همین حال، نماینده رییس جمهور در امور اصلاحات و حکومت داری خوب می گوید که معارف باید کاملا بی طرف و به فکر تربیت اولاد وطن باشد.
احمدضیا مسعود؛ نماینده ویژه رییس جمهور در امور اصلاحات و حکومت داری خوب که به تازگی از وزارت معارف دیدن و کارکرد آن وزارت را بررسی کرد ضمن تاکید بر شفافیت نظام معارف در کشور گفت:"مساله شفافیت بسیار مهم است. در معارف بودجه ای که به مصرف می رسد باید برای تربیت اطفال وطن مصرف شود. هرگونه تمایلات مادی و هرگونه سوء استفاده، تمایلات قومی و هرگونه تمایلاتی که معارف را سیاسی بسازیم یک جفای بسیار بزرگ در حق ملت افغانستان است. معارف کاملا بی طرف باشد. اگر از حالا ما سلیقه های خود را در معارف دخیل بسازیم شاهد یک معارف سیاست زده خواهیم بودیم".
آقای مسعود تصریح کرد: معارف سنگ تهداب یک جامعه را به وجود می آورد که همه ترقی و پیشرفت کشور ارتباط مستقیم با معارف کشور دارد. اگر معارف سالم باشد در همه ابعاد زندگی پیشرفت های ملموسی در حیات ملی یک جامعه به وجود می آید. سیستم های کهنه و عقب مانده تعلیمی در وزارت معارف نیازمندی های نسل جدید معارف کشور را مرفوع نمی کنند.
این سخنان آقای مسعود در حالی بیان می شود که به باور منتقدان، آنچه موجب ایجاد تغییر در عرصه معارف خواهد شد، حرف های خوب نیست؛ بلکه کارهای خوب است.
در زمینه بهبود وضعیت معارف، زدودن رنگ تبعیض و تعصب و قوم گرایی و فساد از این عرصه، در طول ۱۴ سال گذشته، حرف خوب و سخنرانی های غرا، کم ایراد نشده است؛ اما کار از نبود عمل و برنامه عمل می لنگد.
احمدضیا مسعود، روی ایجاد یک استراتژی تعلیمی جامع و کارآمد در کشور تاکید کرد و از وزارت معارف خواست که برای رشد معارف در کشور یک کمیسیون علمی و تحقیقاتی به وجود آورد.
کارشناسان هم می گویند که در سال های گذشته، سیاست و نگاه دولت به عرصه معارف به گونه ای بوده که به نظر می رسد دولتمردان اهمیت استراتژيک عرصه معارف را به خوبی درنیافته اند.
به عقیده ناظران، معارف بنیان اصلی یک جامعه سالم، مترقی و قدرتمند را تشکیل می دهد و اگر این بنیان، ضعیف و آسیب پذیر و فاسد باشد، طبیعی است که بازخورد آن را در دیگر عرصه ها به وضوح شاهد خواهیم بود.
مسعود همچنین عدم موجودیت تعلیمات و مهارت های مسلکی را دلیل بیکاری جوانان و تحصیل یافتگان در کشور خواند و از وزارت معارف خواست که یک مرکز تعلیمات مسلکی را شامل برنامه های خود بسازد.
آقای مسعود با انتقاد از پایین بودن کیفیت درسی در وزارت معارف افزود:"اگر معارف سالم نباشد، مشکل است که ما انتظار شخصیت های علمی را داشته باشیم یا اینکه سرمایه های انسانی به صورت درست شکل بگیرید".
در همین حال، مسؤولان وزارت معارف، کمبود آموزگاران اناث و مسلکی، بودجه، ظرفیت پایین نظارت، مداخلات بیرونی، ایجاد مکاتب و استخدام کارمندان، ناامنی در شماری از ولایات و تئوریک بودن نصاب تعلیمی را از عمده ترین چالش های معارف کشور دانسته، می گویند که هنوزهم نزدیک به ۵۰ درصد از مکاتب کشور فاقد ساختمان هستند و ۴۰ درصد از آموزگاران حداقل معیارهای معلمی را ندارند.
با این حساب، به عقیده منتقدان و ناظران، از لوازم و توابع نگاه استراتژيک به عرصه بنیادی معارف، رسیدگی به کمبودها، رفع مشکلات، از میان برداشتن موانع، زدودن معضلات و برنامه ریزی ساختاری، زیربنایی و علمی برای این عرصه است که تصور می شود تاکنون شکل نگرفته است.
https://avapress.com/vdcdzk0fzyt0fn6.2a2y.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما