تاریخ انتشار :سه شنبه ۱۳ اسد ۱۳۹۴ ساعت ۰۰:۵۰
کد مطلب : 115046
مرگ مبهم رهبر مرموز یک گروه معمایی
گروه محاذ فدایی از شاخه های منشعب شده طالبان، با انتشار نامه ای در وبسایت متعلق به این گروه، چگونگی مرگ ملاعمر را افشا کرده است.
محاذ فدایی همان گروهی است که نخستین بار اخیرا از مرگ ملاعمر پرده برداشت و آن را افشا کرد.
قاری حمزه که خود را سخنگوی محاذ فدایی معرفی می کند، گفته است که ملاعمر توسط داروی آلوده به زهر جان داده است.
اگر این روایت درست باشد، به عقیده کارشناسان، نخستین نشانه از تایید ادعای کسانی است که مرگ رهبر پیشین طالبان را «مشکوک» می خوانند و آی اس آی پاکستان را عامل این رویداد معرفی می کنند.
البته در ادامه خواهیم دید که قاری حمزه سی آی ای و رهبران کنونی طالبان را عامل این رویداد می دانند نه آی اس آی را.
باید تاکید کرد که هیچ منبع مستقلی قادر به تایید این ادعاها نیست؛ به ویژه در شرایطی که در خصوص مرگ مبهم رهبر مرموز یک گروه معمایی صحبت می کنیم؛ گروهی که به باور ناظران، هنوز برای هیچکس به درستی مشخص نیست، ماهیت و هویت آن چیست و به نام شریعت اسلامی، به کام چه کس یا چیزی می جنگد.
رهبر این گروه نیز یکی از مرموزترین و ناشناخته ترین شخصیت های سیاسی و نظامی تاریخ معاصر افغانستان بود.
او در طول حیات سیاسی خود، بیش از یک یا دوبار در ملأ عام ظاهر نشد و هیچ تصویر تاییدشده و قابل اطمینانی از او در دست نیست.
هیچکس نمی داند عکس هایی که شمار آنها به اندازه انگشتان یک دست هم نمی رسند، به راستی از همان کسی است که ما به نام ملاعمر می شناسیم یاخیر.
او در واقع تا آخر عمر، مشهورترین چهره ناشناخته تاریخ معاصر افغانستان باقی ماند و در همان خفا و خلوت دست نیافتنی و مرموزش مرد یا کشته شد.
قاری حمزه در این افشاگری، مدعی شده که داروهای زهری به دستور ملااختر محمد منصور؛ رهبر جدید طالبان چندین نوبت توسط کسانی که به ملاعمر نزدیک بودند به او خورانده شد.
در این نامه آمده است:"ملاعمر از گذشته بیمار بود؛ اما در روزهای آخر عمرش شدت بیماری او بیشتر شده بود. فردی که پیام رسان ملاعمر بود، برای تهیه دوا به پاکستان رفت، در آنجا با ملا اخترمحمد منصور ملاقات کرده و ملا منصور گفته بود که کیفیت داروی پاکستان پایین است و ما این دارو را از دوبی تهیه می کنیم، داروی تهیه شده از دوبی را با زهر آلوده کردند."
در نامه گفته شده که پس از سه روز مصرف این دارو، ملاعمر در عصر یکی از روزها وفات می کند و در ولایت زابل به خاک سپرده شده است.
قاری حمزه مدعی شده که ملاعمر در خاک پاکستان نبود و ادعای ملامنصور مبنی بر مرگ ملاعمر در شفاخانه ای در کراچی دروغ است.
این ادعاها نشان می دهد که رهبران کنونی این گروه به ویژه کسانی که حول محور ملامنصور گرد آمده اند، روایتی انحرافی از رویداد مرگ رهبر پیشین طالبان ارائه می کنند.
آنها می گویند ملاعمر در یک شفاخانه در کراچی پاکستان مرده است؛ چیزی که از اساس، مرگ او در اثر داروی آلوده به زهر را بی بنیاد نشان می دهد و به این ترتیب، شایبه مرگ عمدی او را تکذیب می کند.
حتی اگر این ادعاها اساسا عاری از حقیقت هم باشند، به باور کارشناسان، پیش بینی می شود عامل موج تازه ای از تنش، بی اعتمادی، بدبینی و بحران اعتماد در درون گروه طالبان به ویژه در سطح رهبری این گروه شود.
وضعیتی که اکنون در درون کانون رهبری طالبان جریان دارد به اندازه کافی، آسیب پذیر و بحران زده است و در این میان، هر عامل خارجی دیگر از جمله روایت شبیه حقیقت گروه محاذ فدایی، می تواند آتش تنش در سطح رهبران طالبان را شعله ورتر سازد.
ادعاهای مطرح شده از سوی این جریان منشعب شده از طالبان اما به همینجا ختم نمی شود. قاری حمزه از مسایل تکان دهنده دیگری نیز پرده برمی دارد که اگر واقعیت داشته باشد، ضربه ای مهلک به گروه طالبان و روندهای مرتبط با سیاست های این گروه در خصوص صلح و جنگ وارد می کند.
به عنوان نمونه، قاری حمزه می گوید که ملا اخترمحمد منصور با سازمان جاسوسی امریکا (سیا) ارتباط نزدیک دارد و چندبار با ماموران این سازمان ملاقات کرده است.
او در این مورد به یکی از این نشست هایی که به گفته او، در مناطق مرزی میان پاکستان و افغانستان برگزار شده بود، اشاره می کند و مدعی می شود که طرح مرگ ملاعمر در همانجا ریخته شد.
این ادعا به باور آگاهان، پرونده مرگ ملاعمر را وارد مراحل پیچیده تری می کند و حتی آن را از سطح اختلافات درونی گروه طالبان و سازمان های استخباراتی پاکستان فراتر می برد و سازمان های جاسوسی قدرت های بزرگ را نیز در این پرونده دخیل می کند.
جزئیاتی که در افشاگری محاذ فدایی در این خصوص، ذکر شده، بسیار تکان دهنده و شبیه واقعیت است.
در نامه این گروه آمده است که ملامنصور و سازمان سیا توافق کردند که مرگ ملاعمر را نیز مانند کشته شدن اسامه بن لادن از دستاوردهای امریکا وانمود کنند.
او گفته است، در ماه می ۲۰۱۵ ملامنصور با نیروهای امریکایی در منطقه کردی جنگل پاکستان در نزدیک مرز پاکستان و یکبار هم در منطقه چوتی در خاک افغانستان و نزدیک مرز پاکستان با ماموران سیا در مورد طرح مرگ ملاعمر گفتگو کرد.
به گفته قاری حمزه، در این نشست، منشی عبدالقیوم و ملانعیم از رهبران طالبان نیز حاضر بودند و فیصله کردند که باید طوری وانمود شود که ملاعمر در عملیات نیروهای امریکایی کشته شده و جسدش را نیز این نیروها با خود برده اند.
همان سناریویی که در مورد مرگ بن لادن هم به اجرا گذاشته شد و هرگز مشخص نگردید که چه میزان از روایت مهندسی شده ای که امریکا از آن رویداد به دست داد، با واقعیت منطبق بود و دلیل چنین برخوردی با بن لادن چه بود.
به ادعای حمزه، در زمان عملیات باید محل اقامت ملاعمر در نزدیک یکی از پایگاه های پاکستان می بود تا نشان داده شود که او در کنترل دولت پاکستان بوده است.
این نیز یکی دیگر از همان اقداماتی بود که در مورد بن لادن به اجرا درآمد و موجب ماه ها تنش در روابط اسلام آباد و واشنگتن شد.
سخنگوی گروه محاذ فدایی می گوید، هدف از این کار این بود که نشان داده شود که ملاعمر وابسته به دولت پاکستان و جاسوس این کشور بوده است.
قاری حمزه ادعا کرده که دو محل، یکی قلعه سیف‌الله در نزدیکی پایگاه ارتش پاکستان و دوم منطقه ای به نام قلعه نو در شهر کویته در نزدیکی یک پاسگاه امنیتی، برای این طرح در نظر گرفته شد.
در نامه آمده است:"در این نشست ماموران سیا، به ملامنصور هدایت دادند که باید بعد از این، ارتباط خود را با پاکستان بیشتر کند، خواسته های پاکستان را بپذیرد تا مورد اعتماد آنها قرار بگیرد، پس از آن بود که ارتباطات و ملاقات های منصور با مقامات پاکستانی افزایش یافت. "
البته این بخش از افشاگری های تکان دهنده این عضو پیشین طالبان، چیزی است که در موضع گیری های مخالفت جویانه شماری از رهبران کنونی طالبان در برابر ملا اخترمحمد منصور نیز بازتاب یافته و آنها او را مأمور آی اس آی خوانده اند.
با این حساب، اگر افشاگری های قاری حمزه درست باشد، ادعای رهبران مخالف ملامنصور نیز درست است.
قاری حمزه، مدعی شده است پس از اینکه محاذ فدایی از این ماجرا آگاه شد، تلاش کرد که از زنده یا مرده بودن ملا عمر اطلاع حاصل کند و بر اثر تلاش این گروه بود که طرح مرگ ملاعمر آنطوری که سازمان سیا و ملا منصور طرح ریزی کرده بودند را خنثی کرد.
او می گوید پس از تحقیق و یافته های محاذ فدایی، شورای رهبری این گروه، تصمیم گرفت که خبر مرگ ملاعمر را رسانه ای کند و همان کار انجام شد و تمامی برنامه های ملا اخترمحمد منصور و سیا خنثی شد.
در نامه آمده است:"در حال حاضر ملا اخترمحمد منصور تلاش می کند نشان بدهد، که ملاعمر در پاکستان فوت کرده است، به همین دلیل می گوید که رهبر گروه طالبان در یکی از شفاخانه های شهر کراچی جان داده است این پلان مشترکی از ملا منصور و سیا است."
صرف نظر از اینکه روایت قاری حمزه از پروژه مرگ ملاعمر راست است یانه ، واقعیت این است که مهندسی خبر افشاشده مرگ او شبیه بن لادن نبود؛ هرچند در برخی موارد از جمله اینکه هنوز مشخص نیست او در کجا مدفون است و جسد وی به چه سرنوشتی دچار شده، بسیار شبیه مورد بن لادن است.
قاری حمزه می گوید که ملاعمر سخت مخالف ایجاد دفتر طالبان در قطر بود و زمانی که از موضوع این دفتر در قطر اطلاع پیدا کرد در این مورد اعتراض کرد.
در نامه محاذ فدایی آمده است:"زمانی که امریکا برای غلامان خود در قطر دفتر باز کرد، ملاعمر با این موضوع سخت مخالفت کرد و به ملامنصور پیام داد که چه کردی؟ هرچه زودتر این دفتر را ببند... اما او این امر را قبول نکرد و به توجیه کار خود پرداخت. ملاعمر هیچ دلیل ملامنصور را قبول نکرد و تاکید کرد که دفتر را ببند، حتی در این مورد بین آنها حرف‌های سختی رد و بدل شده است."
ایجاد دفتر سیاسی طالبان در قطر، یکی از مسایل جنجال برانگیز بود که رهبران طالبان تا همین اواخر، از ابراز نظر رسمی در این مورد خودداری می کردند؛ تا آنجا که هیچکس نمی دانست این دفتر به راستی از طالبان نمایندگی می کند یانه.
در خصوص نظر ملاعمر در مورد این دفتر نیز باید گفت که ملاعمر اساسا با صلح و گفتگو میانه ای نداشت و حمایت امریکا از دفتر قطر، احتمالا مؤید افشاگری های محاذ فدایی مبنی بر اختلاف میان او و امریکاست؛ با این حال روشن نیست که آیا این اختلاف در حدی بوده که موجب برنامه ریزی پروژه حذف فزیکی ملاعمر از سوی سی آی ای و ملامنصور شود یانه.
https://avapress.com/vdceen8zpjh8z7i.b9bj.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما