تاریخ انتشار :سه شنبه ۲۵ سنبله ۱۳۹۳ ساعت ۰۰:۵۷
کد مطلب : 98837
ائتلافی برای مبارزه یا مساعده؟
کمی دقت، پارادوکس های فراوانی را در موضع کشورها در موضوع تروریسم نشان میدهد و رصد اخبار سه ساله گواه غیر قابل انکار ارتباط راهبردی ایالات متحده و کشورهای منطقه، نظیر ترکیه،‌ قطر، سعودی و دیگران با گروه هایی است که قتل عام، تجاوز، انتحار و انفجار را طی این مدت در سوریه و حال عراق مرتکب شده،‌ و به انتحار و انفجار ادامه داده اند. ماهیت رفتار آنان در طی این مدت همین بوده است اما حمایت هم شده است. اسناد متعدد و معتبری وجود دارد و نشان میدهد امریکا و هم پیمانان غربی و عربی آن دستی بر این آتش دارد. اعترافات کلینتون در کتاب خاطراتش تحت عنوان "گزینه‌های سخت" تصریح دارد که دولت امریکا، تشکیلات تروریستی داعش را برای تجزیه خاورمیانه به وجود آورده است. قبل از این ادوارد اسنودن مدیر فراری مرکز امنیت ملی آمریکا(NSA ) افشاء کرده بود که داعش محصول، سازمان اطلاعات انگلیس، امریکا و سازمان جاسوسی اسرائیل (موساد) است واین پروژه با نام "لانه زنبور" و در حمایت از اسرائیل عملیاتی شده است. کارشناسان نیز باور دارند، گروهک های تروریستی و افراطی با ورژن های مختلف،‌ ساخته ایالات متحده و در راستای اهداف آن کشور است. منصور عبدالوهاب "استاد دانشگاه مطالعات اسرائیل و روابط بین الملل دانشگاه عین الشمس قاهره" در این خصوص می گوید؛ باید بپذیریم که داعش ساخته امریکاست و این گروهک اهداف واشنگتن در منطقه از جمله ایجاد بی ثباتی و ناامنی در خاورمیانه را دنبال می کند. پایگاه انترنتی امریکایی" INFOWARS" به استناد مصاحبه جنرال "توماس مک اینرنی" امریکایی با شبکه خبری فاکس‌نیوز و سناتور«رند پاول» با CNN، نقش امریکا را در شکل‌گیری و تقویت داعش برجسته می داند. اینفووارز گزارش میدهد که مک اینرنی در مصاحبه خود با "فکس‌نیوز"" ایده تجهیز معترضان سوری توسط امریکا را سیاستی اشتباه خوانده و گفته است؛ "به عقیده من امریکا در برخی از مواقع به اشتباه از یک طرف حمایت کرده است. یکی از این موارد، حمایت آمریکا از ارتش آزاد سوریه بود." وی به تسلیحات موجود در کنسولگری امریکا در بنغازی در سال۲۰۱۲ اشاره می کند که سرانجام در سوریه و در دست نیروهای داعش دیده شدند. سناتور "رند پاول" نیز معتقد است که" حقیقت ماجرای کنسولگری امریکا در لیبی با پروژه قاچاق تسلیحات پیشرفته به سوریه از طریق ترکیه و تحویل آنها به نیروهای ارتش آزاد ارتباط مستقیم دارد." برپایه همین مستندات است که اینفووارز باقاطعیت می گوید؛ ایالات متحده، در تقویت داعش نقش داشته است. به نقل از همین پایگاه، شبکه خبری CNN نیز در گزارش خود آورده بود؛ "ده‌ها نفر از ماموران CIA در زمان حمله به کنسول امریکا در بنغازی حضور داشتند تا از صحبت کردن واسطه‌ها با کنگره یا رسانه ها در مورد برنامه مخفیانه انتقال راکت‌های زمین به هوا از لیبی به سوریه از طریق خاک ترکیه صحبت نکنند." افزون بر این ها تصاویری از نشست های مقامات امریکایی به عنوان نمونه،‌"جان مک کین" با سران داعش از جمله ابوبکر بغدادی وجود دارد و این ارتباطات و مخفی کاری ها گویای واقعیت مهمی است.

در خصوص نقش کشورهای عربی، "مایکل استیونس" مدیر موسسه مطالعاتی رویال یونایتد (RUSI) در قطر، در اینکه گروه ها بنیاد گرای فعال درسوریه ، توسط ثروتمندان کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و از طریق ترکیه حمایت می شده، تردیدی ندارد اما در خصوص نقش حکومت های نظیر،‌ سعودی،‌ قطر و ترکیه می گوید؛ قطر به سبب ارتباط های مبهمی که با این گروه دارد تاکنون به طور ویژه ای هدف انتقادها بوده است. ترکیه نیز به نوبه خود سیاست سوال برانگیزی را در مناطق مرزی اش در پیش گرفت،هنگامی که اجازه داد تسلیحات و پول با حمایت قطر و عربستان سعودی به سوی سوریه سرازیر شود. درغرب اظهارات بسیاری از این دست وجود دارد که نقش این کشورها در تاسیس و حمایت مستقیم و غیر مستقیم از گروه های تروریستی را غیر قابل انکار می سازد و همین موضوع باعث شده که "ماری هارف" سخنگوی وزارت خارجه امریکا (۴ سپتامبر ۲۰۱۴)، رسماً و با زبان دیپلماتیک بگوید؛"حمایت مالی از طرفهای غیررسمی در کشورهای حاشیه خلیج فارس به دست تروریست‌ها می‌رسد."

حال با این وجود،‌ ائتلاف جهانی مبارزه با داعش به رهبری ایالات متحده که کشورهای شدیدا متهم به حمایت از آن گروه را گرد آورده، آیا واقعی و صادقانه است یا سناریویی در سناریوی دیگر است و یا آنرا تلاشی برای نجات این گروه از نابودی زود هنگام تلقی نمود و یاهم پس از افشاگری های اسنودن و هیلاری و ارائه مستندات بسیاری از سوی رسانه ها و کارشناسان شرقی و غربی، آنرا "مصادره" مبارزه و بازی جدید و فتنه جدید دانست. این گمانه زمانی تقویت می شود که ائتلاف کنونی مبارزه باداعش متشکل از کشورهای متهم به حمایت از آن گروه است و کشورهای را که تا کنون واقعا مبارزه کرده را شامل نمی شود. نکته دیگری که این نگاه را تقویت می کند،بویژه پس از رسوایی های اخیر، تعریف تروریسم با استندرد های دوگانه توسط ایالات متحده است. قتل ترور، تهجیر، انتحار و انفجاری که در راستای دکترین سیاسی و نظامی ایالات متحده انجام گیرد، از سوی امریکایی ها تروریسم خوب و معتدل خوانده می شود، همان تعریفی که بر مبنای آن تاکنون با گروه های تروریستی در سوریه، ‌تعامل شده است؛ البته تا زمان که کوس رسوایی ارتباط شان به صدا در نیاید. نمونه همین رویکرد را در همپیمانان عربی و پاکستانی این کشور نیز می بینیم، دولت پاکستان با طالبان پنجابی آن سوی دیورند‌ در صلح به سر می برد و همانها در این سوی دیورند بر طبل گسترش جنگ می کوبند. این نشان میدهد که تروریسم منطقه ابزارهای تاکتیکی قدرتها و برخی کشورها،‌ علیه ملتهاست. به روایت اسناد؛ مؤتلفان علیه داعش، دیروز از آن گروه واقعاً حمایت می کردند و امروز ظاهراً رجز جنگ می خوانند و این تردید های جدی در صداقت آنها را بر می انگیزد و از سناریوهای دیگری خبر میدهد. به باور کارشناسان، ایالات متحده همان کاری را که با انقلاب های مردمی یمن و مصر کرد و وابستگانش را جابجا و از فروپاشی نجات داد، همان سناریو را در باره تروریست های مسلح پیاده می کند و ماموریت این ائتلاف، ایجاد توازن نظامی میان دولت های درگیر(سوریه و عراق) و داعش و نجات این گروه از فروپاشی کامل است. لذا در شرایطی که طلایه های شکست این گروه نمودار گشته، حامیان در قالب ائتلافی وارد ماجرا شده تا به نام مبارزه معادله را به نفع آنها و علیه سوریه و عراق تغییردهند و در عین حال خود و هم پیمانان خویش را از بدنامی رفتارهای دست پروردگان خویش تبرئه نماید و این پروژه را با همین ماهیت اما با قالب متفاوت ادامه دهند. وگرنه چگونه می تواند حامی، یک شبه عدو شود و یک راهبرد چرخش عجیبی را تجربه کند.
مولف : سیدآقا موسوی نژاد
https://avapress.com/vdcefv8o.jh8vxi9bbj.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما