ملک سلمان؛ رهبر سعودی خواستار ایستادن کشورهای عربی در برابر ایران شد.
او درخواست خود را در نشست سالانه شورای همکاری خلیج فارس در ریاض مطرح کرد.
فرانسوا اولاند؛ رئیس جمهوری فرانسه هم با شرکت در این نشست گفت فرانسه در کنار این کشورها می ایستد.
ملک سلمان از نیاز به رویارویی با تهدیدی خارجی که "هدف آن گسترش کنترل و سلطه جویی" بر منطقه است سخن گفت.
او گفت که این کشور "ثبات منطقه را تهدید می کند و باعث نفاق فرقه ای می شود."
همزمان انصارالله از داخل مرز یمن به سوی شهر نجران عربستان خمپاره و راکت شلیک کرد.
موترها و ساختمان‌ها آسیب دیده و مکاتب و پروازهای فرودگاه ها تعلیق شده‌است.
دو تبعه سعودی در این گلوله‌باران کشته شده و پنج سرباز سعودی به اسارت انصارالله درآمده اند.
یک سخنگوی نظامی سعودی گفت که این حملات نشان می‌دهد نیروهای حوثی پس از هفته‌ها حملات هوایی نیروهای سعودی، دچار آشفتگی شده‌اند.
اما انصارالله همزمان به پیشروی خود در بندر عدن ادامه می‌دهد؛ بنابراین به عقیده تحلیلگران و ناظران، این عربستان سعودی و هم پیمانان آن است که دچار آشفتگی شده اند، نه انقلابیون یمنی که با پایمردی، مقاومت می کنند و سعودی ها به رغم یکماه بمباران سنگین و گسترده هوایی حتی نتوانسته اند مانع از پیشروی های میدانی رزمنده های انقلابی این گروه شوند.
رهبران درجه یک انصارالله همچنان ابتکار عمل را در دست دارند و بخش های وسیعی از یمن را با قدرت و صلابتی مثال زدنی اداره می کنند و رژیم سعودی و هم پیمانان منطقه ای و بین المللی آن مانند رژیم اسراییل و فرانسه و امریکا حتی نتوانسته اند به آنان آسیبی وارد کنند.
حمله اخیر انصارالله به شهر نجران سعودی نیز نشان دهنده قدرت خیره کننده و اعجاب انگیز این گروه است و همزمان پیشروی های میدانی آن، نشانگر بی اثر بودن تجاوز کورکورانه سعودی ها و هم پیمانان شان است که تنها هزینه تلفات غیر نظامی و کودک کشی به سبک رژیم صهیونیستی را بالا برده است.
در این میان، اظهارات مضحک و پوشالی ملک سلمان که بی تردید در نتیجه تحریک های شیطنت آمیز قدرت های سلطه گر خارجی مانند فرانسه و امریکا صورت می گیرد، تنها یک فرافکنی بزدلانه است؛ تا شکست این رژیم و متحدانش در تجاوز هوایی به یمن را لاپوشانی و پرده پوشی کند.
سعودی در حمله به یمن، شکست سخت و فضیحت باری را متحمل شده، افزون بر آن که هزینه های سیاسی و حیثیتی این شکست، به مراتب بیشتر از دیگر هزینه های معمول و مورد انتظار در هر جنگی است؛ بنابراین، سلطان خودکامه و بی تدبیر آل سعود، برای توجیه آن مجبور است به هر ابزار روانی و تبلیغاتی متوسل شود.
یکی از این ابزارها، انداختن توپ به زمین ایران است. سعودی ها نیز در کنار فرانسه، اسراییل و امریکا سعی می کنند با دمیدن بر تنور داغ ایران هراسی در عرصه جنگ نرم، تجاوزات ضد انسانی، سلطه گرانه و نفاق افکنانه خود در جهان اسلام و خاور میانه را توجیه کنند؛ اما این حربه دیگر از کار افتاده است.
اشتباهی که آل سعود به ویژه پادشاه خودرأی و بی اراده آن که بیش از دیگر اسلاف خود تابع اوامر و فرامین اربابان غربی خویش است، در تجاوز نظامی هوایی به یمن، مرتکب شدند برگشت ناپذیر و غیر قابل جبران است.
قدرت انصارالله امروزه شاید از نخستین روزهای تصرف صنعا و استعفا و فرار عبدربه منصور هادی نیز افزایش یافته است؛ زیرا اگر در گذشته، این گروه با تکیه بر ناکارآمدی، فساد و عدم کفایت دولت منصور هادی، دست به انقلاب و نافرمانی سیاسی و مدنی زد، امروزه وضعیت به یُمن تجاوز نظامی سعودی و همدستانش، تغییر کرده و انصارالله از حمایت های وسیع و همه جانبه مردمی برخوردار گشته است، ارتش یمن تمام قد در کنار آن ایستاده و دیگر نیروهای سیاسی و کمیته های مردمی تماما در خدمت انصارالله اند؛ زیرا انصارالله تنها نیروی صادق ضد سلطه سعودی-امریکایی- اسراییلی بر یمن است و این مهم را به خوبی نشان داده و ثابت کرده است.
بنابراین، قدرت انصارالله امروزه به سراسر یمن، تکثیر و توسعه پیدا کرده است.
ملک سلمان لازم نیست برای نجات خود از این مهلکه مرگبار، دست به فرافکنی بزند و علیه ایران یا دیگر قدرت ها اعلام جنگ نماید، او امروزه دشمنی با قدرت انصارالله در همسایگی خود دارد و بهتر است به فکر ترمیم ویرانی ها و تلفات ناشی از پاسخ کوبنده انصارالله به نجران باشد و این مهم البته با کشتار غیر نظامیان بیشتر یمنی هرگز حاصل نخواهد شد.
موضع گیری های تحریک آمیز سران فرانسه و امریکا و... در زمینه همبستگی با اعراب نیز صرفا به هدف تاراج بیشتر پول های نفت اعراب با فروش گران تسلیحات و هواپیماهای جنگی است که نمونه بارز آن را در فروش ۲۴ جنگنده رافال فرانسوی به قطر در برابر میلیاردها دالر شاهد هستیم.
او درخواست خود را در نشست سالانه شورای همکاری خلیج فارس در ریاض مطرح کرد.
فرانسوا اولاند؛ رئیس جمهوری فرانسه هم با شرکت در این نشست گفت فرانسه در کنار این کشورها می ایستد.
ملک سلمان از نیاز به رویارویی با تهدیدی خارجی که "هدف آن گسترش کنترل و سلطه جویی" بر منطقه است سخن گفت.
او گفت که این کشور "ثبات منطقه را تهدید می کند و باعث نفاق فرقه ای می شود."
همزمان انصارالله از داخل مرز یمن به سوی شهر نجران عربستان خمپاره و راکت شلیک کرد.
موترها و ساختمان‌ها آسیب دیده و مکاتب و پروازهای فرودگاه ها تعلیق شده‌است.
دو تبعه سعودی در این گلوله‌باران کشته شده و پنج سرباز سعودی به اسارت انصارالله درآمده اند.
یک سخنگوی نظامی سعودی گفت که این حملات نشان می‌دهد نیروهای حوثی پس از هفته‌ها حملات هوایی نیروهای سعودی، دچار آشفتگی شده‌اند.
اما انصارالله همزمان به پیشروی خود در بندر عدن ادامه می‌دهد؛ بنابراین به عقیده تحلیلگران و ناظران، این عربستان سعودی و هم پیمانان آن است که دچار آشفتگی شده اند، نه انقلابیون یمنی که با پایمردی، مقاومت می کنند و سعودی ها به رغم یکماه بمباران سنگین و گسترده هوایی حتی نتوانسته اند مانع از پیشروی های میدانی رزمنده های انقلابی این گروه شوند.
رهبران درجه یک انصارالله همچنان ابتکار عمل را در دست دارند و بخش های وسیعی از یمن را با قدرت و صلابتی مثال زدنی اداره می کنند و رژیم سعودی و هم پیمانان منطقه ای و بین المللی آن مانند رژیم اسراییل و فرانسه و امریکا حتی نتوانسته اند به آنان آسیبی وارد کنند.
حمله اخیر انصارالله به شهر نجران سعودی نیز نشان دهنده قدرت خیره کننده و اعجاب انگیز این گروه است و همزمان پیشروی های میدانی آن، نشانگر بی اثر بودن تجاوز کورکورانه سعودی ها و هم پیمانان شان است که تنها هزینه تلفات غیر نظامی و کودک کشی به سبک رژیم صهیونیستی را بالا برده است.
در این میان، اظهارات مضحک و پوشالی ملک سلمان که بی تردید در نتیجه تحریک های شیطنت آمیز قدرت های سلطه گر خارجی مانند فرانسه و امریکا صورت می گیرد، تنها یک فرافکنی بزدلانه است؛ تا شکست این رژیم و متحدانش در تجاوز هوایی به یمن را لاپوشانی و پرده پوشی کند.
سعودی در حمله به یمن، شکست سخت و فضیحت باری را متحمل شده، افزون بر آن که هزینه های سیاسی و حیثیتی این شکست، به مراتب بیشتر از دیگر هزینه های معمول و مورد انتظار در هر جنگی است؛ بنابراین، سلطان خودکامه و بی تدبیر آل سعود، برای توجیه آن مجبور است به هر ابزار روانی و تبلیغاتی متوسل شود.
یکی از این ابزارها، انداختن توپ به زمین ایران است. سعودی ها نیز در کنار فرانسه، اسراییل و امریکا سعی می کنند با دمیدن بر تنور داغ ایران هراسی در عرصه جنگ نرم، تجاوزات ضد انسانی، سلطه گرانه و نفاق افکنانه خود در جهان اسلام و خاور میانه را توجیه کنند؛ اما این حربه دیگر از کار افتاده است.
اشتباهی که آل سعود به ویژه پادشاه خودرأی و بی اراده آن که بیش از دیگر اسلاف خود تابع اوامر و فرامین اربابان غربی خویش است، در تجاوز نظامی هوایی به یمن، مرتکب شدند برگشت ناپذیر و غیر قابل جبران است.
قدرت انصارالله امروزه شاید از نخستین روزهای تصرف صنعا و استعفا و فرار عبدربه منصور هادی نیز افزایش یافته است؛ زیرا اگر در گذشته، این گروه با تکیه بر ناکارآمدی، فساد و عدم کفایت دولت منصور هادی، دست به انقلاب و نافرمانی سیاسی و مدنی زد، امروزه وضعیت به یُمن تجاوز نظامی سعودی و همدستانش، تغییر کرده و انصارالله از حمایت های وسیع و همه جانبه مردمی برخوردار گشته است، ارتش یمن تمام قد در کنار آن ایستاده و دیگر نیروهای سیاسی و کمیته های مردمی تماما در خدمت انصارالله اند؛ زیرا انصارالله تنها نیروی صادق ضد سلطه سعودی-امریکایی- اسراییلی بر یمن است و این مهم را به خوبی نشان داده و ثابت کرده است.
بنابراین، قدرت انصارالله امروزه به سراسر یمن، تکثیر و توسعه پیدا کرده است.
ملک سلمان لازم نیست برای نجات خود از این مهلکه مرگبار، دست به فرافکنی بزند و علیه ایران یا دیگر قدرت ها اعلام جنگ نماید، او امروزه دشمنی با قدرت انصارالله در همسایگی خود دارد و بهتر است به فکر ترمیم ویرانی ها و تلفات ناشی از پاسخ کوبنده انصارالله به نجران باشد و این مهم البته با کشتار غیر نظامیان بیشتر یمنی هرگز حاصل نخواهد شد.
موضع گیری های تحریک آمیز سران فرانسه و امریکا و... در زمینه همبستگی با اعراب نیز صرفا به هدف تاراج بیشتر پول های نفت اعراب با فروش گران تسلیحات و هواپیماهای جنگی است که نمونه بارز آن را در فروش ۲۴ جنگنده رافال فرانسوی به قطر در برابر میلیاردها دالر شاهد هستیم.
