امروزچهارشنبه (19 حوت) دکترمحمود احمدينژاد، رئيسجمهور ايران به دعوت حامد كرزي، رئيسجمهور كشورمان، در رأس هيئتي بلندپايه وارد افغانستان شد تا در راستاي گسترش روابط و همكاريهاي دوجانبه، بحث و گفتوگو نمايند. اين در حالي است كه روابط ميان دو كشور به خصوص روابط تجاري در طول سالهاي گذشته، روندي صعودي داشته و افغانستان، يكي از بزرگترين بازارهاي مصرف كالاهاي ايراني به شمار ميرود.
ايران يكي از همسايههاي مهم افغانستان محسوب می شود كه بيثباتي در دو كشور، تأثير به خصوصي در اوضاع يكديگر برجاي ميگذارد و بدون شك، بيثباتي در افغانستان در شرايط كنوني، اين همسايه را كه از لحاظ فرهنگي و زباني، داراي مشتركات فراواني با ما ميباشد، متضرر ساخته است. اين مشتركات، پيوندهايي ناگسستني ميان اين دو همسايه را به وجود آورده و هماكنون چند ميليون تبعه افغانستان، به عنوان مهاجر، ميهمان دولت و مردم ايران هستند.
جداي از اينكه در دهههاي گذشته، در گرداگرد تقابل سياستهاي منطقهاي و بينالمللي، چه بلايي سر افغانستان آمده و كشورهاي همسايه چه نقشي در اين تقابلها داشتهاند، پس از نابودي امارت طالبان در كشور، فرصتهاي بسيار مساعدي در راستاي ايجاد يك همگرايي منطقهاي حول محور منافع مشترك به وجود آمده و تا اندازه بسياري، كشورهاي همسايه به دوستاني نزديك با يكديگر مبدل شدهاند كه گسترش روابطشان، همانگونه كه گفته شد، بر مبناي منافع مشترك بوده است.
اين در حالي است كه آنچه در گذشته بر سر افغانستان آمده، ناشي از نبود همين منافع مشترك بوده و منافع ضد و نقيض همسايهها و قدرتهاي بيروني، نه تنها عامل سياه روزي افغانستان كه عامل بدبختي تمام منطقه بوده است.
در طول سالهاي گذشته، كشورهاي همسايه به جز پاكستان، كارهاي در خور توجهي را در راستاي گسترش بيش از پيش روابط آن هم در محور منافع مشترك اقتصادي روي دست گرفتهاند. اين روابط با حضور افغانستان در سازمانهاي همكاريهاي منطقهاي به خصوص اكو كه ايران از پايههاي اساسي آن به شمار ميرود، با جديت هرچه تمامتر دنبال شده و سعي گرديده تا زمينههاي لازم براي بازسازي زيربناهاي اقتصادي افغانستان به خصوص زيربناي ترانزيت، جهت رشد و شكوفايي اقتصاد منطقه به وجود بيايد.
اما در يك نگاه كلي به روابط ميان افغانستان و ايران، بايد گفت كه عليرغم آنچه در ظاهر ديده ميشود، اين روابط در باطن، گسترده و عميق نيست و هنوز مشكلات و نگرانيهاي بسياري در روابط ميان دو طرف باقي است كه نياز به گفتوگو و بحثهاي دقيقتر دارد.
از يكسو در مورد روابط سياسي، ايران نگرانيهايي در مورد حضور غيرقانونمند نيروهاي آمريكا به عنوان دشمن ديرينه اين كشور و همپيمانان آن در ناتو دارد كه تا هنوز برطرف نشده است. در اين ميان، دولت افغانستان نتوانسته اطمينان لازم را بر عدم استفاده از خاكش عليه منافع ايران بدهد. اين نگرانيها در پي دستگيري عبدالمالك ريگي، تروريست ايراني كه همراه با پاسپورت افغاني دستگير شده بوده و ديدارهايي با مقامات آمريكا در افغانستان داشته، به نظر افزايش يافته است.
در مقابل، عده ای به این گمان دامن می زنند كه ايران در امور داخلي كشور مداخله ميكند و حتي در كمك به شورشيان طالب دست دارد، اما مقامات بلندپايه افغانستان بارها اعلام نمودهاند كه اسنادي در اين مورد در دست نيست و ايران يك همسايه خوب براي افغانستان به شمار ميرود.
مشكل آب ميان دو كشور، يك چالش ديگر است كه هنوز لاينحل باقي مانده و نگرانيهايي را در دو طرف به وجود آورده و اين نگرانيها حتي در سطح مسائل سياسي نيز نفوذ كرده است.
در زمينه امور مهاجرين افغان در ايران هم مشكلاتي وجود دارد. صدها هزار افغان به صورت غيرقانوني در اين كشور زندگي ميكنند و دولت ايران از اين بابت، بسيار نگران است. از سوي ديگر، برخلاف تعهدات داده شده قبلي از سوي دولت افغانستان، هنوز زمينههاي لازم براي بازگشت داوطلبانه مهاجرين افغان به كشور مساعد نشده و برعكس، روند مهاجرتهاي غيرقانوني افزايش يافته است.
در زمينه مسائل اقتصادي هم، روابط ميان دو كشور، يكجانبه و به نفع ايران بوده است. اين روابط بيشتر در زمينه واردات كالاهايي چون مواد غذايي و شوينده خلاصه شده و كمتر توجهي به حضور سرمايهگذاران ايراني در عرصههاي مختلف به خصوص در بخش صنايع افغانستان شده است. از سوي ديگر، هنوز مشكلاتي در زمينه توسعه صادرات كشور به ايران وجود دارد. بر اساس آخرين آمار منتشره، ارزش صادرات ايران به افغانستان در سال 1387 با افزايش و جهش قابل توجه به رقم 590 ميليون دالر در مقابل 10 ميليون دالر صادرات افغانستان رسيده است.
اما وجود اين مشكلات، بيش از آني كه به دولت ايران مربوط باشد، به ضعف در نهادهاي دولتي افغانستان به خصوص دستگاه ديپلوماسي كشور و ارگانهاي مربوط اقتصادي بازميگردد. متأسفانه به دليل وجود چنين ضعفهايي در طول سالهاي گذشته، مذاكرات و گفتوگوهاي دوجانبه جدي و دقيق در سطح ديپلوماتها و كارشناسان براي حل مشكلات موجود در روابط دو كشور، وجود نداشته است. گرچند روابط در سطح مقامات بلندپايه به خصوص روساي جمهور دو كشور، عالي و برجسته بوده، اما ضعفهايي در پيگيري تعهدات دو كشور به خصوص توسط افغانستان وجود داشته و بنابر اين، بسياري از مشكلات همچنان باقي و بسياري از تعهدات همچنان عملي نشده است.
به عنوان مثال در مورد حضور مهاجرين افغان در ايران كه مشكلات متعددي را در سالهاي گذشته به دنبال داشته، دولت افغانستان هيچگاه جهت گفتوگو با مقامات ايراني اقدام ننموده و ابتكار عمل را در مذاكرات در دست نداشته است. در اين ميان، اگر گفتوگوهايي هم صورت گرفته، بيشتر به درخواست جانب مقابل و دعوت مقامات ايراني بوده است. در حاليكه اگر گفتوگوهاي جدي و سازنده براي حل اين مشكلات وجود ميداشت و چارچوب تعهدات مشخص ميشد، چنين مشكلاتي تداوم نمييافت. اما متأسفانه دولت ما تعهد بايد و شايد را در قبال امور مهاجرين نداشته است.
و...
به هر حال، روابط ميان افغانستان و ايران در طول سالهاي گذشته به خصوص در روابط اقتصادي، ميتوانست بسيار بهتر از اين باشد. ايران داراي پتانسيلهاي زيادي براي پيشرفت افغانستان است كه اگر دولت افغانستان، مسئولانه و برنامهريزي شده اقدام كند، مسئولان و مردم ايران، از در اختيار گذاشتن اين پتانسيلها دريغ نخواهند دارد. استفاده از اين پتانسيلها نياز به گفتوگوهاي دوامدار و پيگير ديپلوماتيك و كارشناسانه دارد كه متأسفانه تا حال وجود نداشته است.
با اين وجود، در شرايطيكه رئيسجمهور ايران در رأس هيئتي بلندپايه وارد كشور شده، اميد ميرود مذاكرات و گفتوگوهايي جدي در راستاي گسترش هرچه بيشتر روابط به خصوص در سطح ارگانها و مسئولين اجرايي دو كشور صورت بگيرد و اين مذاكرات كه قطعا با تعهداتي نيز همراه خواهد بود، به صورت مستمر و پيگير در سطوح مختلف تا عملي شدن، دنبال شود.
منبع : خبرگزاری صدای افغان(آوا) - کابل