تاریخ انتشار :دوشنبه ۲۸ میزان ۱۳۹۳ ساعت ۱۴:۱۱
کد مطلب : 100730
داعش، طالبان و اسلام

عبد رب الرسول سیاف؛ رهبر جهادی اخیرا با صدور بیانیه ای نسبت به آنچه او انتشار «اندیشه های کفری» در یکی از روزنامه های چاب کابل خوانده به شدت واکنش نشان داده است.
در بخشی از اعلامیه آقای سیاف آمده است: «در روزنامه افغانستان اكسپرس مضمونی تحت عنوان اسلام طالبان و داعش به نشر رسيده كه نويسنده مرتد و بي دين آن به بسيار وقاحت و بي شرمي جملات گستاخانه و كفري در مورد الله(ج) و اسلام و پيغمبر(ص) نوشته است.»
در ادامه تاکید شده که «ملت مسلمان افغانستان... به هيچ صورت تحمل شنيدن و يا خواندن و يا به نشر رسيدن چنين معتقدات و انديشه هاي كفري را در سرزمين خود نداشته و ندارند.»
آقای سیاف افزوده «ما بارها گفته ايم و بازهم تكرار مي كنيم كه اسلام را از منابع اصلي آن بايد شناخت؛ نه از خلال عملكرد طالبان و داعش و يا امثال شان»
آقای سیاف تاکید کرده که منتظر برخورد و محاکمه عوامل انتشار این مطلب از سوی دولت است.
اگرچه در متن اعلامیه منسوب به این رهبر جهادی هیچ نقل قول مستقیمی از مفاد مقاله منتشرشده، نگردیده است؛ اما از فحوای واکنش او می توان به این نکته پی برد که ظاهرا نویسنده، داعش، طالبان و دیگر گروه های تروریستی را به اسلام اصیل نسبت داده و اندیشه ها و عملکردهای این گروه ها را پیام اصلی اسلام به حساب آورده است که اگر این امر، درست و مطابق با واقع باشد، جفایی نابخشودنی علیه اسلام و میلیون ها پیرو این دین آسمانی در افغانستان است.
اگر آنچه داعش و طالبان مرتکب می شوند دقیقا همان چیزی باشد که اسلام گفته است؛ بنابراین، همه میلیون ها نفری که در افغانستان و سراسر جهان، به اسلام و آموزه های اسلامی پیامبر عظیم الشأن اسلام اقتدا می کنند نیز تروریست و مستحق کشتار و بمباران هوایی و تشکیل ائتلاف ضد تروریستی اند!
این منطق کودکانه و عمیقا احمقانه ای است. بر اساس این منطق ساده لوحانه به آسانی می توان میان داعش و خلفای اسلامی در زمان پس از پیامبر(ص) ارتباط برقرار کرد و نتیجه گرفت که اسلام در ذات خود، تروریست پرور و خشونت گراست!
این همان چیزی است که امروزه کسانی که سعی می کنند داعش را با نشانی «دولت اسلامی» به جهان معرفی کنند به شدت به دنبال دست یافتن به آن و تزریق آن از طریق انتشار اینگونه مقالات و نوشته ها در نشریات زرد هستند.
رسانه های غربی و البته رهبران داعش تلاش گسترده ای می کنند؛ تا این گروه را به عنوان «دولت اسلامی» معرفی کنند؛ تا به این ترتیب، آرمان شهر میلیون ها انسان در سراسر جهان را که در آرزوی برقراری دولت اسلامی در جهان هستند مورد حمله قرار دهند.
آنها به این ترتیب می خواهند این پیام ضمنی را به بشریت برسانند که دولت اسلامی یعنی داعش، یعنی خون ریزی، یعنی سر بریدن، یعنی قساوت، بی رحمی و آتش افروزی، یعنی وحشت آفرینی، ترور، بمب گذاری های مرگبار انتحاری و...
آنها همچنین با جلب و جذب شماری از مسلمانان یا تازه مسلمان های غربی برای داعش، تلاش می کنند این ایده را به جامعه در حال فروپاشی غرب نیز تزریق کنند که اسلام و دولت اسلامی، آرمانشهر نیست؛ زیرا از نظر آنها داعش و طالبان نماد اصلی اسلام هستند!
این در حالی است که امروزه قربانیان اصلی داعش و طالبان و دیگران، خود مسلمان ها هستند. هم دین و آموزه های آسمانی اسلام و هم امت مسلمان، آماج اصلی تیر ترور داعش اند و با این حساب، منطق انسانی حکم می کند که نتیجه بگیریم، داعش نه تنها نماد «دولت اسلامی» نیست؛ بلکه دشمن درجه یک اسلام و مسلمانان است؛ زیرا خونریزی، خشونت و تروری که این نیروی ترویستی و امثال آن، در شهرها و کشورهای مسلمان نشین راه اندازی کرده، فقط و فقط از اسلام و مسلمانان، قربانی می گیرد.
چرا داعش و طالبان علیه رژیم اسراییل نمی جنگند؟
آیا این کافی نیست که نتیجه بگیریم داعش نه تنها هیچ ربطی به اسلام ندارد؛ بلکه دشمن اصلی آن است؟
دامن زدن به شایعه پراکنی غول های رسانه ای غربی در کشوری مسلمان، آب در آسیاب دشمن ریختن و کمک به توطئه ای است که علیه اسلام و مسلمانان به راه انداخته شده است و در این میان، در صورتی که اهانتی به اسلام و پیامبر(ص) شده باشد مستوجب پیگرد جدی است.

https://avapress.com/vdcipuazut1auy2.cbct.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

اسلامی واقعی، نفی تفکر داعشی و طالبانی
باید مسلمانان و اندیشمندان اسلامی به خودآگاهی رسیده باشند که بین اندیشه داعشی و طالبانی با اندیشه ناب محمدی(ص)، تفکیک قایل شوند؛ چون اندیشه اصیل اسلامی؛ یعنی احترام به انسان، عطوفت، حفظ کرامت و عزت انسانی، بسط عدالت اجتماعی، مقابله با ظلم و فساد اداری، مخالف با اندیشه ارتجاعی و سلفی، وحدت و اخوت اسلامی، پایبند به موازین اسلامی، و موارد از این دست.
بنابراین، میتوان گفت که اندیشه داعشی و طالبانی، نه اینکه با آموزه های اصیل اسلامی همسو نیست، بلکه افکار و اندیشه داعشی و طالبانی، کاملاً در تضاد است و بالاتر اینکه در صورت تداوم این نوع اندیشه خرافی، بسیار از آموزه های اسلامی را به چالش میکشاند. لذا، بر اندیشمندان صاحب فکر و روشن اندیش جامعه اسلامی، فرض است که از هرراه ممکن جلو بسط چنین اندیشه های ارتجاعی و خرافی را که روح اسلام در تضاد است، بگیرند و نگذارند که در جوامع اسلامی، خصوصاً کشور عزیز مان افغانستان گسترش یابد و وحدت و اتحاد امت اسلامی را نشانه گیرد.
سلمانعلی برهای (آهنگرانی)