تاریخ انتشار :شنبه ۲۵ اسد ۱۳۹۳ ساعت ۰۸:۲۲
کد مطلب : 96942
جایگاه مجتهدان و نیازهای مدرن؛بزرگداشت مقام علمی آیت الله العظمی فیاض
فقهاء به عنوان متخصصان معرفت دینی، ویژه داناناین عرصه هستند و از آنجایی که زندگی دینی کمال و تعالی حقیقی انسان است،‌ نقل، عقل و عرف رفیع ترین جایگاه را برای فقیهان دینقائل شده است. از یک سو، دین در تمامی ابعاد زندگی نظر دارد و از سوی دیگر توصیف فقها به اوصافی نظیر وارث انبیاء ونواب ائمه، غیر از نبوت و اما متهمه ای ابعاد و شئون دینیو اجتماعی و سیاسی را دربرمی گیرد و از این منظر فقهاء هم مرجع اخذ معرفت دینیوهم متخصصان انحصاری فهم دینی و نیزهادیان جامعه در چهارچوب اهداف آموزه های دینی منبعث از وحی و در پرتو روشنگری های عقل و نقل و فتاوای متوافق مستنبط از سنت است.یعنی مراجع دینی برای کسب و بیان نظرگاه دین از تمامی ابزارهای معرفتی سود می برند و جهد می ورزند تا آنرا با توجه به مقتضیات زمانه عرضه نمایند و هم در این مسیر خود راهبری آنان را به عهده بگیرند. عقل نیز با قاطعیت، حکم می کند، انسانهایی که به لحاظ تخصص و تهذیب، واجد چنین مرتبتی هستند،‌متکفل این مقام گردند.
براین اساس، مرجعیت در جامعه ی دینی واجد چنین جایگاهی است که هم ولایت علمی دارند و هم ولایت عملی باید داشته باشند اما سکولاریزم این مرجعیت و مرتبت را برنمی تابند و اساساً دین را صالح برای مدیریت اجتماع نمی بینند و حداکثر جایگاهی که برای فقهاء قائل اند،‌ بیان احکام عبادی حد اکثر نکاح و طلاق و تدفین است. لائیک ها و دیگر ملحدین هم وضعیت مشخص دارند و مجال طرح و نقد مبانی آنها نیست و باید به این بسنده کرد که هم اصل ضروت دین وهم ارسال رسل و انزال کتب و هم ضرورت مدیریت جامعه توسط فقها،‌ مبتنی بر دلایل و مبانی عقلانی است و درواقع نبرد الحاد،‌لائیزم و لیبرالیسم در اصول و فروع به نحوی با عقل است.
از این رو،‌ مرجعیت دینی و ولایت فقها دراندیشه اسلامی و مراجع عظام دینی یک امر مسلم است و حضرت آیت الله العظمی فیاض دام ظله، آنرا "بی نیاز از دلیل خارجی میداند و نظر معظم له این است که "امتداد شریعت مقدس و جاودانگی دین اسلام می طلبد،‌ولایت و رهبری دینی ادامه یابد و در عصر غیبت به فقاهت فقیه جامع الشرایط این رهبری تداوم پیداکند". درتایخ اسلام و پس از رحلت حضرت ختمی مرتبت و ولایت ائمه دین و از آغازعصر غیبت تاکنون رهبری امت اسلامی بر چنین مداری حرکت خود را ادامه داده است و خواهد داد و این فقیه اهل بیت(ع) یکی از ستارگان پرفروغ آسمان مرجعیت و سلسله فقاهت است که با بینش و دانش و پارسایی،‌ پرسش های معاصر را در حوزه های مطروحه پاسخ می گویند و مردم ما این توفیق را داشتند که ازمقام علمی، چنین مجتهدی تجلیل به عمل آورند. با مباهات به وجود چنین استوانه های قوی علمی در سلسله فقه است و مرجعیت،‌ ما نباید از آفت ها و آسیب های تجربه شده ی جامعه و جهان خویش تغافل ورزیم و "حرکت خزنده علیه دین و مرجعیت"،" ‌به زیر کشیدن فقها از جایگاه رهبری به پیروی" و عامی زدگی انتظارات دینی که از آسیب های بزرگ عصر ماست،‌ چشم پوشی کنیم.
با آنکه نیاز مند تفکیک ذاتی و عرضی و ایجابات عصری دین و پاسخ گویی آموزه ها دینی و تئوری های منطقة الفراغ به نیازهای زمانه، ضرورت های عالم فقاهت و نیاز دینداری مدرن است و قطعا ورود به این عرصه همپایه دانش، بینش می خواهد و وادیی است که خطرهاست بسی مگر آنکه یل دانش و متیقن معرفت و متعبد رهیده و عیاری چابک بود تا این کاروان را به سلامت به مقصود رساند و به عصر منتظر موعود متصل نمود.
نباید تغافل کرد، در زمانه ی ما الحاد، لائیزم و سکولاریسم، رهزنان مسلح به نان و نفاق، زر و جارچی های تکنولوژیک و انسانی است و سخت فریبکارانه می کوشد تا خر مهره متاع خویش را کریمانه نثار مان کنند تا گوهر دین و معرفتدینی را از ما بگیرند و به جای خدا مقدرات خویش را بر ما مسلط سازند. آنان که از نسل و سلسله رهزنان ملک و مایملک خفتگان شرق اند‌، به خوبی میدانند که دین، سعادت، عزت و حریت به ارمغان می آورد و فقها حصون دین و هادی جوامع دینی اند و رشته های غارتگری آنان را پنبه می کنند و با وجود آنها به مطامع خویش نخواهند رسید.لذا به هربها و بهانه و طرح و ترفندی آموزه های دین را نشانه می روند و فقها را آماج قرار میدهند تا این حصون را تسخیر کنند و بر ملک بتازند و هرچه هست به تاراج برند.
شناخته شده ترین چالشگری آنان، ‌پیش کشیدن نیازهای مدرن و تبلیغ پاسخگو نبودن دین برای نیازهای این عصر است. آنان اسناد و میثاق هایی را که خود با طناب های اومانیستی بافته اند، به تحکم می خواهند، شاقولی برای اندازه گیری نیازهای مدرن و قامت آموزه های دین سازند و از این طریق به دین و متخصصان دینی بتازند. اما علی رغم همه ای تلاش و تقلاهای که کرده اند، داده های معرفتی بشری آنها از حقوق بشر تا آزادی های سیاسی و جنسی و اینک افتضاح قانونی سازی همجنس بازیکه اغلب ناسازگار با فطرت و محصول درک غرض آلود بشر است نقایص خود را عیان ساخته و واقعیات عینی فساد به اصطلاح اندیشه و مدیریت مدرن را به اثبات رسانده و بشرگرگ صفت و دنیای جنگلی به نمایش گذارده است. مدعیات حقوق بشری، آزادی،‌ دموکراسی و غیره که سعی شده از آن پتکی برای خورد کردن آموزه های دینی بسازند،‌ امروزه رسواتر از هر زمانی همه و به خصوص مومنان بیداردل دانستند که اسرائیل و داعش محصول همین معرفت لیبرال و سیاست به اصطلاح مدرن است. همین مدعیان مدرنیزاسیون جهان طالبان، القاعده،‌داعش و غیره را ساختند تا عملکرد آنها را به جنگ دین بیاورند و از این طریق به نام خروجی دینداری، جنایات آنها را برگردن دین بیندازند و وجهه دین را تخریب کنند اما کوس رسوایی شان به صدا در آمد و راز شان فاش شد که دیکتاتورهای سعودی یعنی هم پیمان منطقه ای مادران دموکراسی و حقوق بشر، آنها را‌ تمویل مالی و تغذیه ایدئولوژیک می کنند و CIA، MI۶ و موساد، سازندگان چنین گروه هایی است.
علی رغم این رسوایی باز با چنین طرح و تردستی هایی و به بهانه افراط گرایی دینی نه تنها‌به سکولاریزه و لیبرالیزه جوامع که حتی به سکورالیزه کردن اندیشه وزان دینی تلاش می کنند ومذبوحانه می کوشند تا فقها را هم مدیریت کنند و نوچه های خویش را به بهانه ی پرسشگری، بسیج به پرخاشگری علیه دین و مرجعیت دینیکنند. اماتردیدی نیست که مراجع دینی از آغاز تا کنون توفیق بسیاری برای پاسخگویی به پرسش های حقیقی جوامع در طی اعصار داشته و در آینده نیز خواهند داشت. وحی، سنت منبعث از عصمت و ابزار عقل و وجود منطقة الفراغ در آموزه های دین، ظرفیت شایسته ای را برای پاسخگویی به نیاز های زمانه فراهم آورده است اما نباید غفلت ورزید و تلاش های مذبوحانه دشمنان دین را نادیده انگاشت که می خواهند استنباط و نظریه پردازی فقیهانه را خاضع مطالباتی سازند که خاستگاه اومانیستی و لیبرال دارد. تلاش برای برداشتن مجازاتهای شرعی و انتظار نسخ آن از سوی فقها یکی از همین تلاش هاست و می خواهند به نام فقیه مترقی، مجتهدی تابع بسازند. به هرروی، وجود منبع عقل و اصول اجتهادی متعدد، مجال و ظرفیت پاسخگویی به نیاز های عصری را فراهم کرده است اما تلاش های زیادی صورت می گیرد تا به نام روشنفکری- که چیز جز تقلید فکری نیست- فهم لیبرال و فاقد عیارهای تخصصی را به عنوان معرفت روشنفکرانه دین قالب کنند و فقهای متخصص را کنار زنند و رهبریت و مدیریت را از ویژه دانان بگیرند و پس از آنکه درحیات خلوت عمومی خود کشانند،‌آنگاه به نام روشنفکردینی هر آنچه را می خواهند، از زبان به اصطلاح روشنفکران نشخوار کنند و بر آموزه های دین بتازند و از غبارهایی که بر دریای معرفت دینی پراکنده اند،‌ماهی مقصود بگیرند.
باید تصریح کرد که فقه و آموزه های دینی ماهیتاً‌ سیاسی است اما اینکه ابن الوقت های سیاسی وارد معرکه شوند، یا به نام نیازهای عصری، استنباطات دینی را به سمت لیبرالیزاسیون سوق دهند، یا به نام روشنفکری دینی،‌ فهم های دینی غیر معتبر را به نام نظرات فقیهانه موجه سازند، وجود دارد که بحمدالله تاریخ فقاهت و مرجعیت نشان داده با سرافزازی هدایت امت اسلامی را به پیش برده و درحال حاضر نیز این سلسله در جای جای جهان اسلام پاسداران صخره سای دین و پناهگاه مومنان اند. فقیه متاله حضرت آیت الله العظمی فیاض یکی از حصون عصر ماست و از اینکه مرجعی در جهان اسلام و برخواسته از این خاک و تاک است، برخود می بالیم.
https://avapress.com/vdcj8heh.uqemxzsffu.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما