تاریخ انتشار :يکشنبه ۱۲ دلو ۱۳۹۳ ساعت ۰۱:۱۵
کد مطلب : 106221
راهی از بگرام و گوانتانامو تا کویته
یک سناتور جمهوریخواه امریکایی می گوید، طالبان آزادشده از زندان گوانتامو با شبکه حقانی تماس گرفته اند.
۵ زندانی طالبان سال گذشته در بدل بو برگدال؛ یک نظامی امریکایی که در قید طالبان به سر می برد آزاد شده و به قطر فرستاده شدند.
سناتور امریکایی؛ لیندزی گراهام که اخیراً از قطر دیدار کرده می گوید: تعدادی از افراد وابسته با شبکه حقانی به دیدن این ۵ طالب آمده بودند. آنها ارتباطات دارند، هر پنج نفر با داخل افغانستان تماس دارند."
پنتاگون گفته است که با قطر همکاری دارد و مطمئن است که این کشور، جلو هر نوع خطر از سوی این طالبان را می گیرد.
قطر سال گذشته برای آزادی بو برگدال؛ سرباز اسیر امریکایی در نزد طالبان در بدل پنج زندانی طالبان در زندان گواتنانامو پا در میانی کرد و تعهد سپرد که زندانیان آزادشده طالبان را یکسال نگه دارد.
سناتور لیندزی گراهام می گوید:«این فقط معامله یکسال است، ما مطمئن هستیم که آنها دوباره به میدان جنگ خواهند رفت.»
این اظهارات سناتور ارشد امریکایی در حالی ابراز می شود که در همان زمان نیز این تبادله غیر متعادل زندانی میان امریکا و طالبان با پا در میانی دولت قطر، مورد انتقاد شدید برخی مراجع و طرف ها قرار گرفت؛ زیرا این تبادل زندانی، بسیار نابرابر و عمیقا ناعادلانه بود. پنج تن از مهره های ارشد و مهم طالبان در برابر یک سرباز عادی ارتش امریکا، چیزی نبود که برای کسانی که هنوز تصور می کردند امریکا واقعا رهبری جنگ با تروریزم را بر عهده دارد، قابل توجیه باشد.
اینکه امریکا تحت هر شرایطی در قبال حمایت از جان نظامیان و غیر نظامیانش، احساس وظیفه می کند، چیزی نیست که در برابر آن بتوان جان صدها نفر دیگر در مناطقی که عملا آماج جنگ تروریزم و ضد تروریزم هستند را توجیه کرد و کاری که امریکا و دولت قطر در این خصوص کردند، عینا و عملا همین نتیجه را به همراه خواهد آورد. شاهد روشن این مدعا نیز سخنان اخیر سناتور لیندزی گراهام امریکایی است.
او آشکارا تایید می کند که افراد رها شده در طول این مدت، تماس هایی با شبکه حقانی برقرار کرده و با اعضای گروه تروریستی طالبان در افغانستان نیز مستمرا در تماس بوده اند. این بدان معناست که آنها هرگز نسبت به عقبه تروریستی خود، تجدید نظر نکرده و کماکان خود را از اعضای مهم و تاثیرگذار طالبان می دانند.
اکنون این امریکا و قطر است که باید توضیح دهند که عناصر آزادشده طالبان چگونه از فیلتر جریان ضد تروریزم گذشته و آنها بر پایه چه محاسباتی نتیجه گرفته اند که آزادی پنج عنصر خطرناک و طراز اول طالبان در برابر یک سرباز عادی نیروهای امریکایی، در قدم نخست، معامله ای موجه بوده و در ثانی، خطری را متوجه مردم افغانستان، نیروهای امنیتی کشور ما و دولت کابل نخواهد کرد؟
این اتفاقی است که اکنون در حال رخ دادن است و جالب اینجاست که امریکا و قطر با بی تفاوتی در قبال این رویداد، کماکان بر صحت این تعامل نامتعادل، اصرار و سماجت می ورزند.
با انتشار این خبر از زبان لیندزی گراهام، نکته دیگری که بیش از همیشه برجسته می شود نقش قطر در تقویت تروریزم در افغانستان و پاکستان است.
قطر پیش از این نیز نقش های مشابهی را در سوریه با پا درمیانی میان تروریست های جبهه نصرت برای آزادی فعالان صلح سازمان ملل متحد ایفا کرده است؛ بنابراین، این شک و پرسش بار دیگر به صورت جدی مطرح می شود که چه نسبت پنهان، گسترده و مستحکمی میان قطر و تروریست ها وجود دارد که حتی امریکا و سازمان ملل نیز حاضر می شوند برای رسیدن به اهداف خود، دست به دامن این امیرنشین کوچک عربی شوند؟
این پرسش پیش از این رویدادها، یکبار دیگر زمانی که دفتر سیاسی طالبان در دوحه به کمک قطر و مشارکت و تایید امریکا و مقام های طالبان و بدون مشارکت و حتی اطلاع دولت پیشین افغانستان برگزار شد و طی آن، پرچم «امارت اسلامی افغانستان» بر فراز آن به اهتزار درآمد نیز به جد مطرح شد.
این دفتر به رغم اعتراض شدید دولت کرزی، هنوز هم فعال است و طالبان از آن به مثابه یک سفارت رسمی استفاده می کنند و به کشورهای دیگر، هیات های دیپلماتیک می فرستند.
بنابراین، به جز پیوستن دوباره تروریست های آزادشده طالبان از گوانتانامو و بگرام به همرزمان خود در دوحه و کویته، نقش قطر در تقویت و ترویج و توسعه تروریزم در منطقه و چرایی همکاری و حمایت امریکا از این کشور نیز نیازمند بررسی جدی است.
https://avapress.com/vdcj8mevvuqey8z.fsfu.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما