تاریخ انتشار :شنبه ۲ جوزا ۱۳۹۴ ساعت ۲۲:۳۷
کد مطلب : 111973
اگر دردم یکی بودی چه بودی...
روزگار سختی است. داستان ما، داستان همان کشتی شکستگانی است که به امید «باد شرطه» نشسته است، که کی وزیدن گیرد و این کشتی را از میانه غرقاب نجات بخشد.

حکومت وحدت ملی در هشت ماه گذشته نشان داده است که هیچ برنامه و طرحی برای بیرون رفت وضعیت کشور به وضع مطلوب ندارد.

هر رخداد کوچکی به یک بحران تبدیل می گردد و التهاب بزرگ اجتماعی را به وجود می آورد. از نامزدی وزارت دفاع تا امضای تفاهم نامه امنیتی که بگذریم که به تدریج به التهاب اجتماعی فراگیر را فراهم آورده و هنوز هم التهاب پایان نیافته و نگرانی های جدی وجود دارد.

کهنه اختلاف میان دو رهبر بر سر اصلاح کمیسیون انتخابات، هنوز هم از چالش های مهم میان هر دو تیم حکومت است.
اگر کارکرد حکومت به صورت مصداقی بیان شود می توان این گونه گفت که حکومت هر دو تیم در کشور ما بیشتر به باز ی های دو کودک لجوج شباهت دارد که تصمیم یکی باعث می گردد که دیگری با او به لجاجت بر خیزد تا طرف مقابل را از کاری که کرده است پشیمان سازد.

پرسشی جدی ای که اذهان کثیری از افراد جامعه را به خود مشغول داشته، آنست که این لج بازی های کودکانه تا چند وقت دیگر دوام خواهد آورد، آیا سرنوشت محتوم ما آنست که در سالهای آتی هم چنان آلت دست حکومت گران لجوج باشیم، و اگر چنانچه این ها بر اریکه قدرت سیاسی کشور باشند، چگونه می توان امید خدمت به مردم را داشت و پنداشت که تداوم این حکومت سرانجام گرهی از کار این ملک باز کند؟

یکی از این مصادیق لج بازی های کودکانه، اصلاح نظام انتخاباتی کشور است. انتخابات پارلمانی باید در سال روان انجام پذیرد، مردم به پای صندوق های رای گیری حاضر شوند و به نامزد مورد نظر خود رای دهند. البته برگزاری انتخابات به معنای آن نیست که انتخابات آتی در فضای سالم و به دور از هر تقلب و تخلفی صورت خواهد گرفت و مدینه فاضله ای را به وجود خواهد آورد و کسانی هم که به نمایندگی مردم در مجلس حضور پیدا کنند آدمیان مطلوب و دارای خصایل نیکو و ایده ال(آیده ال تیپ) خواهد بود.

آنچه برگزاری انتخابات را دلپذیر می سازد، آنست که راهی که برای گزینش مسئولان حکومتی به وجود آمده است که مطلوب ترین راهست و هر راهی غیر از این به دیکتاتوری خواهد انجامید. لذا، نفس برگزاری انتخابات امر مطلوب و دلپذیر است ولو نتایج آن مطلوب نباشد. اما و صد اما؛ که راه رسیدن به روند دلپذیر و امید بخش را لجاجت های کودکانه هر دو تیم حکومت بسته است و فضای نامساعدی به وجود آورده که از آینده تاریکی خبر می دهد.

هر دو تیم حکومت بر سر مکانیزم اصلاحات هنوز به جایی نرسیده بر سر این که اصلاحات را از کجا آغاز کنند تفاهمی صورت نگرفته است.

برخی بدین باورند که آنچه در نظر تیم اشرف غنی اصلاح می نماید، در نظر تیم دیگر حکومت اصلاح شمرده می شود. هم چنان مکانیزم اصلاحات هنوز در میان بگو مگوهای هر دو طرف وضاحت نیافته است.

این در حالیست که نهادهای بین المللی حامی انتخابات، به دلیل عدم توافق هر دو تیم حکومت برای اصلاح ساختار کمیسیون انتخابات، کمک های خود را قطع کرده اند. یکی از معناهای قطع کمک ها آنست که اعتماد نهادهای بین المللی نسبت به کار ویژه نهاد انتخابات افغانستان از میان رفته و اگر اصلاحی صورت نگیرد روندی به نام انتخابات در افغانستان دچار چالش خواهد شد که آینده سیاسی کشور را دچار مخاطرات جدی خواهد ساخت.

اختلال در روند انتخابات یا برگزار نشدن آن به معنای آنست که نظام سیاسی افغانستان به سوی یک دیکتاتوری تمام عیار فردی به پیش خواهد رفت. لذا انتخابات یک روزنه امید به سوی آینده است که بی توجهی و کم بها دادن به آن به معنای مسدود کردن این روزنه از فراروی مردم است.

گفتنی است که حکومت موجود و گذشته افغانستان هر دو تلاش کردند تا حد ممکن مجلس نمایندگان و برخی نهادهای مردمی را از مقام و منزلت خود تنزل دهند و به یک نهاد تشریفاتی و فاقد کار ویژه های دموکراتیک تبدیل کنند.

در همین روزهای گذشته، وقتی واکنش ها در برابر امضای تفاهم نامه امنیتی رو به گسترش گذاشت، حکومت برای آن که بار خود را سبک کرده باشد به انتقادها نیز پاسخ داده باشد، به جای آنکه پیش نویس تفاهم نامه امنیتی با سازمان استخبارات پاکستان را با نهادهای قانونی کشور در میان بگذارد و خواهان مشورت آنها شود، کوشید با جمع کردن تعدادی آدم های خنثی به نام سران جهادی، امضای تفاهم نامه را با آنها در میان گذاشت. یعنی دور زدن نهادهای قانونی کشور و به رسمیت شناختن مکانیزم های غیر قانونی و به محاق رفتن رای و انتخاب مردم! درست است که مشوره کردن امر نیک و پسندیده است اما وقتی نهادی با همین کار ویژه در ساختار نظام سیاسی کشور وجود داشته باشد و با همین اهداف به وجود آمده باشد؛ چه نیازی است که رئیس جمهور با کسانی به مشوره بپردازد که هیچ کدام در این عوالم نبوده و نیستند. آیا مشورت با نهاد نمانیدگی مردم که تعریف مشخص دارد با ریش سفیدان مساوی است؟

به هیچ عنوان این دو مشورت دارای یک بار نیست، مشورت با ریش سفیدان به معنای حذف کار ویژه های مجلس نمایندگان از چهارچوب نظام سیاسی کشور و جایگزین کردن افراد بی خاصیت و فاقد صلاحیت قانونی به جای مجلس نمایندگان است.

طرحی که با دیالوگ و با تضارب آرا به تصویب می رسد به مراتب بهتر و کا آرا تر از مشورت با جمعی موی سفید و رهبراست. فضایی که در یک مجلس فرمایشی وجود دارد با فضای بحث مجلس نمایندگان متفاوت است. تصمیم گیری هایی هم در این دو فضا صورت می گیرد متفاوت خواهد بود.

بنابراین پرداختن به انتخابات و توافق روی اصلاحات انتخاباتی در کشور یکی از طرح های استراتژیک حکومت باید باشد که غفلت از اصلاح کمیسیون انتخاباتی یا کم بها دادن یا تنزل دادن به اختلافات سیاسی روزمره، آینده کشوررا با چالش های عمده تری مواجه خواهد ساخت.

به هر حال این کشور همانند جسم دردمندی است که به دلیل کم شدن قدرت دفاعی می تواند به انواع بیماری ها مبتلا گردد. لذا گذشتن از اختلاف های کوچک و پرداختن به مسایل و مصایب بزرگتر می تواند نشان خردمندی و حزم حکومت گران به منافع ملی کشور باشد.
گرچه تا هنوز این از این کودکان لجوج کار بزرگی سر نزده است!
مولف : سید مظفر دره صوفی
https://avapress.com/vdcjavevtuqevhz.fsfu.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما