تاریخ انتشار :چهارشنبه ۱ میزان ۱۳۹۴ ساعت ۱۸:۵۲
کد مطلب : 116699
ظرفیت ها و مسؤولیت های علما در افغانستان امروز
در سالروز شهادت امام محمد باقر علیه السلام، حجت الاسلام حسینی مزاری؛ نماینده حضرت آیت الله مکارم شیرازی در افغانستان به بیان مؤلفه ها و ویژگی های علما و استفاده از آن برای مدیریت جامعه و حل مسایل مسلمین به ویژه در افغانستان امروز اشاره کرد.

وی نخستین ویژگی یک عالم و روحانی را دانستن همه معارف دینی و عمل به آن دانست و گفت: فقیه کسی است که ضمن اینکه تمام دین و مطالب مربوط به دین را بداند، در رابطه با نجات جامعه اسلامی نیز برنامه داشته و اثرگذار باشد.

به باور وی، چنانچه عالمی فهم درستی از دین نداشت متحجر می شود.
آقای مزاری گفت، سیاست از دیدگاه اسلام معنی خاص دیگری ندارد فقط مدیریتِ درستِ اجتماع است.
اگر علما از تفکر مدیریت اسلامی بهره گیرند در هیچ عرصه ای مشکل نخواهیم داشت.
مؤلفه یا ویژگی دوم یک عالم دین از نظر وی این است که عالم انقلابی باید مثل شمع بسوزد؛ اما جامعه را روشن کند.

به باور وی، داشتن روحیه انقلابی و معرفت دینی دو بالی است که یک روحانی باید داشته باشد.
کارشناسان مسایل دینی نیز با تایید این مؤلفه ها و ویژگی ها برای علمایی که بتوانند مسایل و مصایب مسلمین را درک کنند و مهم تر از آن، برای آنها درمان هایی با ابتنا و اتکا بر معارف، دستورات و عقاید دین مترقی و کامل اسلام پیدا و ارائه کنند، تاکید می کنند که در افغانستان امروز، علما تاکنون نتوانسته اند نقشی را که در گذشته عالمان دینی در رهبری جریان های سیاسی و سامان دادن به مسایل اجتماعی بازی می کردند، به خوبی و به گونه شایسته ایفا کنند.

این در حالی است که به باور این کارشناسان، تحولات و رویدادهای جاری در افغانستان و سایر کشورهای منطقه و جهان، همگی بر محور قرائت ‌ها و خوانش‌ هایی روی می‌ دهند که از اسلام صورت می‌ گیرد و این نکته نشانگر یک چرخش تاریخی در سیر تحولات سیاسی و اجتماعی در جهان امروز است؛ چرخشی که پس از شکست کمونیزم و بحران ‌هایی که امروزه لیبرالیزم با آن مواجه است، سبب شده؛ تا اسلام، محور همه ‌چیز قرار گیرد.

در این میان اما نباید این تصور دست دهد که اسلام،‌ بر همه ‌چیز مسلط است و تمام امور بر وفق خواست و مراد مسلمین به پیش می ‌رود. واقعیت این است که دنیای جدید و تحولاتی که همه ‌روزه در حال نوشدن هستند، اسلام و مسلمانان را نیز در برابر چالش ‌های تازه‌ ای قرار داده است و علما به مثابه‌ محور شاکله‌ فکری و منظومه‌ اجتماعی جوامع اسلامی از رهگذر این رویدادهای شتابناک در برابر مسؤولیت ‌های جدیدی قرار گرفته اند.

در این شکی نیست که در گذشته‌ تاریخی سیر تحولات سیاسی و اجتماعی در دنیای اسلام، همواره این عالمان دینی بوده اند که در محور حرکت ‌ها، جریان ‌ها و رویدادها قرار داشته و نقش‌ فرمانده، رهبری ‌کننده و هدایتگر روند رویدادها را ایفا کرده اند. کانون‌ های دینی، نزدیک‌ ترین، مورد اعتمادترین و در دسترس ‌ترین مراکز تعیین تکلیف مردم در برابر شرایط تازه ‌ای بوده که زمان‌، تاریخ، رویدادهای مهم سیاسی و دگرگونی‌ های اجتماعی و فرهنگی آنها را شکل داده اند؛ اما اکنون به نظر می‌ رسد به رغم این اعتماد دیرینه، این علما و کانون‌ های رسمی و اصلی دین هستند که حاشیه‌ نشینی، گوشه‌ گزینی و نظاره ‌گری کنش‌ پذیرانه پیشه کرده و از ورود به متن و نفوذ به بطن حوادث و جریان‌ های سیاسی، آگاهانه و خودخواسته، حذر و پرهیز می ‌کنند.

این وضعیت سبب شده است که بسیاری از مردم، اقشار و طیف‌ های سیاسی این پرسش مهم‌ را مطرح کنند که به راستی علمای دینی در جهان جدید و تحولات جدیدتر آن، در کجا ایستاده اند؟

آیا می‌ توان این شایبه را باور کرد که علما غایب بزرگ رویدادهای سیاسی و اجتماعی جامعه‌ پیرامون خود هستند؟ و اگر پاسخ مثبت است دلیل این کناره ‌گیری چیست؟ آسیب‌ ها و عوارض آن برای جامعه‌ روحانیت و در نتیجه تسری و تعمیم آن به دیگر طیف‌ ها و اقشار اجتماعی چیست؟ دین در این زمینه‌ چه می ‌گوید؟ آیا از منظر دینی، این توجیه ‌پذیر است که در شرایطی که همه‌‌ طیف‌ها و اقشار اجتماعی فعال اند و فعالانه و با جدیت در حال کارزار برای ظهور و بروز و تاثیرگذاری بیشتر و گسترده ‌تر اند، علما همچنان از جریان حوادث و رویدادها دامن برچینند و احتیاط پیشه کنند؟

اینها پرسش‌ هایی ا‌ست که می‌ توان در شرایط کنونی به صورت جدی و آشکار آن را در برابر جامعه‌ علمی و فرهنگی دینی مطرح کرد و با تاسف فراوان، هیچ پاسخی نگرفت.

به عنوان مثال در قلمرو افغانستان، تاریخ آشکارا شهادت می‌ دهد که علما مدیران و مدبران جریان‌ های سیاسی-اجتماعی بوده اند و همواره نام مبارزه و تلاش و اعتراض و تردید و تایید و همسویی و ناهمسویی با نام علمای دینی گره خورده و در هر گردونه ‌ای از تاریخ پرفراز و فرود این سامان، همواره، یک عالم دینی است که ظهور کرده و نبض جریان‌ های اجتماعی را به دست گرفته و براساس احساس دین و تکلیف و وظیفه ‌ای که دین بر عهده‌ وی می ‌گذارد، وارد عرصه شده است؛ اما در بیش از یک دهه‌ اخیر تاریخ کشور، دیگر از آن حضور پرشور تاریخی، خبری نیست. علما طی این مدت، همواره منتظر مانده اند که چه روی می ‌دهد تا آنها اگر بر وفق مراد و مصلحت بود، تایید کنند و اگرنه سکوت نمایند!

آیا این همان چیزی ا‌ست که به درستی می ‌تواند نقش و سهم علما و تکلیف دینی آنها در برابر تحولات اجتماعی را توجیه کند؟

از سوی دیگر، این غیرمنصفانه و ناعالانه است که دلیل این گوشه ‌گیری را جبر زمانه و محدودیت ‌های ناشی از دستگاه قدرت، بدانیم؛ زیرا در هیچ دوره‌ تاریخی دیگری به اندازه‌ افغانستان امروز، فضا برای کار و فعالیت و تلاش و حضوری مثمر و مؤثر همه‌ طیف ‌ها و جریان ‌ها باز و فراهم نبوده است.

فضای موجود حتی این اجازه‌ را داده است که جریان‌ هایی به راه بیفتند که عملاً در برابر ارزش‌ های دیرینه‌ مردم افغانستان فعالیت می ‌کنند؛ اما هیچ‌ نیرویی آنها را بازنداشته است؛ زیرا همه‌ این اقدامات، تنها با یک توجیه صورت می‌گیرد: آزادی بیان.

گروه‌های انحرافی و فحشاپراکن موسیقی‌ های بی ‌ریشه هم در حال نضج گرفتن اند و به صورت وسیع از سوی رسانه ‌ها و سازما‌ن ‌های خارجی، حمایت می ‌شوند؛ اما علمای دینی، همچنان در یک خودسانسوری آگاهانه و خودخواسته به سر می ‌برند.

این وضعیت سبب شده است که شماری از نهادهای دینی، تنها به کار توجیه برخی عملکردهای سیاسی بیایند و در مقاطع خاصی، به جریان انداخته شوند و این معنایی جز استفاده‌ ابزاری از اعتبار و جایگاه علما ندارد.

این در حالی ا‌ست که هیچکس از علمای دینی نخواسته و نخواهد خواست که همانند دوره‌ های استبداد و خفقان شاهی یا دستگاه ‌های مخوف شکنجه و کشتار کمونیستی، دست به قیام ‌های مسلحانه بزنند؛ اما بهبود شرایط و اصلاح امور، چیزی ا‌ست که هم از توان علما برمی‌ آید و هم مطلوب دستگاه سیاسی کنونی است. مبارزه با فساد، انحراف، فحشا، ابتذال و سایر قانون ‌شکنی ‌ها. آیا می ‌توان تنها چشم خود را بست و از دیدن محرمات پرهیز کرد، بی‌ آنکه در قبال جامعه و نسلی که در آستانه‌ زوال و نابودی‌ است، هیچ مسؤولیتی به عهده گرفت؟

به نظر آگاهان مسایل دینی و با توجه به ویژگی هایی که در بالا به آن اشاره شد، علما می توانند و باید نقش و مسؤولیت بیشتری به عهده بگیرند؛ زیرا هم از ظرفیت و امکان چنین امری برخوردار اند و هم در برابر بهبود شرایط موجود، مسؤول اند.
https://avapress.com/vdcjhmevhuqevmz.fsfu.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما