تاریخ انتشار :سه شنبه ۸ سرطان ۱۳۸۹ ساعت ۱۶:۲۳
کد مطلب : 20305
به چه دليل، نامزد وزيران شيعه مذهب، راي نمي آورند؟
طالبان با آن انديشه و جهان بيني و كرزي با اين ايديولوژي و تفكر، آيا مي توانند در زير چتر يك حكومت واحد جمع شوند؟! و بر فرض اينكه چند صباحي همديگر را تحمل كنند، چه تضميني وجود دارد كه پاكستان نخواهد تا كل قدرت و حكومت در افغانستان را به طالبان واگذاركند، ولو با حذف حامد كرزي و تيم او از عرصه ي قدرت و حكومت؟؟ دقيقاً شبيه كاري كه پاكستاني ها به وسيله طالبان، با داكتر نجيب در كابل انجام دادند و او را در مقابل چشمان مبهوت جهانيان و سازمان ملل، به دار مجازات آويختند
پس از آنكه در روز دو شنبه 7تن از نامزد وزيران ، از سوي رئيس جمهور كرزي به مجلس نمايندگان معرفي شدند، از ميان اين هفت نفر، پنج تن آنان با بدست آوردن بيشتر از 50 به علاوه 1 راي، اعتماد نمايندگان را جلب و به كرسي هاي وزارت خانه ها دست پيدا كردند. در اين ميان تنها دو نامزد وزير كه هردو شيعه مذهب و هزاره بودند، از اخذ آراي اعتماد نمايندگان مردم، محروم و از رسيدن به پست وزارت خانه هاي مذكور، باز ماندند. اين بسيار جالب است كه در دو نوبت برنامه معرفي نامزد وزيران، همه ي نامزد وزيران پشتون، تاجيك و ازبيك كه از برادران اهل سنت و جماعت هستند، راي مي آورند- البته پشتونها زود تر از تاجيكها و ازبيكها، ديرتر از تاجيكها- اما به هرحال، آراء لازم براي احراز پست وزارت خانه ها را از آن خود مي كنند. اما تنها نامزد وزيران شيعه و به خصوص هزاره، از كسب آراء لازم در مجلس نمايندگان باز مي مانند!
اگرچه تعدادي از نمايندگان پشتون، علت راي نياوردن دو نامزد وزير هزاره را وابستگي آنان به احزاب و جناحهاي غير مردمي، اعلان كرده و گفته اند:" كه نمايندگان مردم در مجلس نمايندگان، به وزيراني راي اعتماد مي دهند كه از دل مردم برخاسته باشند، نه به نمايندگان احزاب و گروههاي سياسي". بنا بر ادعاهاي اين دسته ازنمايندگان، هيچكدام از اين دو نامزد وزير معرفي شده، از دل مردم بر نخاسته و شايستگي نمايندگي از آنان را نداشتند و به همين دليل نيز راي لازم براي احراز پست وزارتخانه را كسب نكردند. اما همه مي دانيم كه اين اظهارات نمايندگان برادران پشتون ما، بهانه اي است براي راي ندادن به نامزد وزيران شيعه و هزاره و سر پوش گذاشتن به برنامه ي كلان و گسترده ي نژاد پرستي و قوم گرايي كه چند سالي است از سوي حكومت آقاي كرزي به راه افتاده است. چنانكه پيش از اين و در نوشته هاي قبلي نيز ياد آور شده ام، دولت رئيس جمهور كرزي از پيروزي ايالات متحده و نيروهاي ناتو بر مخالفان دولت كه نوعاً از قوم پشتون هستند، به كلي مايوس و نا اميد شده است ولذا براي بقاء قدرت و حكومت خودش هم كه شده است، دست به دامن توتم قوم پرستي و اهرم نژادگرايي شده است، تا بلكه با استفاده از اين شگرد معمول، چند صباحي بيشتر بر كرسي حكومت تكيه بزند. حامد كرزي و تيم او به خوبي مي دانند كه راه بقاء واستمرار دولت و حكومت وي از پاكستان مي گذرد و گره كور مشكل وي با طالبان فقط و فقط با سر انگشتان چالاك و محيرالعقول شعبده بازان دولتمردان پاكستاني باز خواهد شد وبس. با همين رويكرد است كه پس از چندين سال سر و كله زدن بي حاصل با جنرال هاي كار كشته ي (آي.اس.آي) با پشت كردن به متحدين غربي اش، به همسايه اي اعتماد مي كند كه هر لحظه اي، دهها انساني چون حامد كرزي را تا لب چشمه برده و تشنه بر مي گرداند!!. سوالي كه همواره ذهن اين قلم را به خود مشعول داشته است اين است كه طالبان با آن انديشه و جهان بيني و كرزي با اين ايديولوژي و تفكر، آيا مي توانند در زير چتر يك حكومت واحد جمع شوند؟! و بر فرض اينكه چند صباحي همديگر را تحمل كنند، چه تضميني وجود دارد كه پاكستان نخواهد تا كل قدرت و حكومت در افغانستان را به طالبان واگذاركند، ولو با حذف حامد كرزي و تيم او از عرصه ي قدرت و حكومت؟؟ دقيقاً شبيه كاري كه پاكستاني ها به وسيله طالبان، با داكتر نجيب در كابل انجام دادند و او را در مقابل چشمان مبهوت جهانيان و سازمان ملل، به دار مجازات آويختند. اين قلم از جناب رئيس جمهور و تيم او محترمانه سوال مي كنم كه مگر داكتر نجيب، افغان و از قوم پشتون نبود؟! به هرحال، دولت افغانستان يا از روي سادگي سياسي به استخبارات پاكستان اعتماد مي كند و يا بازي هايي در آن سوي پرده در جريان است كه امثال بنده از آن بي خبريم!
نكته ي تعجب آور ديگر آن است كه نمايندگاني كه به عنوان اپوزسيون مخالف دولت در پارلمان وجود دارند، چنانچه از سخنان بعضي ازآنان در رسانه هاي ديداري و چاپي بر مي آيد، به نامزد وزيران هزاره راي اعتماد نداده اند كه اين امر مي تواند حاكي از سازش پنهاني برخي از آنان با تيم حكومت باشد. واقعيتي كه نبايد از آن به سادگي گذشت و شايسته است سائر نژادها و قوميت هاي غير پشتون بدان توجه جدي داشته باشند، اين است كه برنامه ي دور و دراز ضد ارزشهاي ملي و انساني كه از جانب حلقه هاي خاص در دولت دنبال مي شود، ابداً به حذف شيعه و هزاره از بدنه ي حكومت بسنده نخواهد كرد و يقيناً زود تر از آنچه تصور شود، نوبت نژادهايي چون تاجيك، ازبيك و قوميت هاي ديگر نيز فرا مي رسد!! و آنگاه، باز مردم افغانستان خواهد بود و همان قواره كريه برادر بزرگتر كه نه تدبير مي داند و نه سياست و به تنها چيزي كه مي انديشد، انحصار قدرت است و حكومت!!؟. نكته ي مهم ديگري كه برخي از صاحبنظران شيعه و اهل سنت ياد آور شده و به آن انگشت انتقاد مي گذارند، مساله قوم گرايي در ميان خود شيعيان و به خصوص هزاره ها مي باشد. اين دسته از منتقدان، معتقدند كه اگر رهبران هزاره ها، عينك تنگ قوم گرايي را از چشم برداشته و با وسعت نظر بيشتري به همه ي شيعيان نگاه كنند و به عنوان مثال از قوم غير هزاره، مانند سادات، بيات، قزلباش و سائر نژادهايي كه در مذهب با آنان اشتراك دارند، نيز وزير معرفي كنند و يا لااقل سد راه آنان نشوند، به احتمال بسيار، در رسيدن به پست هاي مهم، نظير وزارت و غير آن موفق تر خواهند درخشيد. اما تمام اين احتمالات در صورتي نتيجه بخش بوده كه دولت فعلي، بناء را بر توتم پرستي قومي نگذاشته باشد، واگر نه پيش از اين و در نوبت دوم معرفي نامزد وزيران، يك نمونه از نامزد وزيران شيعه ي غير هزاره نيز وجود داشت، اما با اين حال، برادران پشتون و با اشاره تلميحي دولت، به آقاي داكتر عصمت الهيِ شائسته يِ غيرِ هزاره نيز راي اعتماد ندادند!؟ به هرتقدير، اميد مي رود، رئيس جمهور و تيم كاري شان فراموش نكرده باشند كه اين تنها قوم پشتون نبود كه كرزي و تيم اورا به كرسي دولت و حكومت رسانيد؛ بلكه پشتون و غير پشتون، همه با هم در بر قراري نظام جديد در كشور، به يك اندازه و ميزان سهيمند و به همان اندازه، از قدرت و حكومت نيز بايد بهره مند گردند.
منبع : خبرگزاری صدای افغان(آوا) - کابل
https://avapress.com/vdcjite8.uqeyyzsffu.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما