تاریخ انتشار :دوشنبه ۱۲ دلو ۱۳۹۴ ساعت ۱۰:۴۰
کد مطلب : 122147
رسانه های غربی از داعش به عنوان «دولت اسلامی» یاد می کنند. این عنوان پس از آن از سوی رهبران و کارگزاران این گروه تروریستی، مطرح شد که استراتژی پایه گذاران اصلی آن تغییر کرد و قرار شد داعش تنها «دولت اسلامی عراق و شام» نباشد؛ بلکه به جز عراق و سوریه به سایر سرزمین های اسلامی نیز گسترش پیدا کند.

همزمان با این تغییر نام، رویکردهای این گروه نیز فراگیرتر شد و از سطح سیاست گذاری های محلی در مورد عراق و سوریه، خارج گردید و ابعاد بین المللی پیدا کرد.

از این منظر، داعش بیشتر به یک فراخوان بزرگ تاریخی در ابعاد جهانی بدل شد که هدف آن، تازه مسلمان های غربی یا مسلمانان ساکن غرب و نیز عشایر و قبایل محروم منطقه بود تا آنها را بر اساس ادعای دروغین پایه گذاران این گروه تروریستی، به جامعه صدر اسلام بازگرداند و به نوستالژی «دولت اسلامی» واقعی مورد نظر همه مسلمانان، برای همیشه پایان دهد.

این فراخوان در ابتدا از سوی بسیاری از طیف هایی که داعش و حامیان اصلی آن، مورد شناسایی قرار داده و آسیب ها و نقطه ضعف های آن را مشخص کرده بودند، مورد استقبال وسیع قرار گرفت. البته در این میان، دولت ها، رسانه ها و دستگاه های عظیم تبلیغاتی و شست و شوی مغزی قدرت های غربی و عربی نیز نقش پررنگی ایفا کردند.

به عنوان نمونه در ابتدا سفر آزادانه شهروندان غربی از مسیرهای ترکیه و کشورهای عربی به سوریه و عراق، نه تنها جرم نبود؛ بلکه آنها در این زمینه، تشویق و ترغیب و تبلیغ هم می شدند.

گزارش های دیگری همچنین حاکی است که در برخی کشورهای بزرگ اروپایی، مبلغان داعش و تروریست ها، آشکارا با استفاده از تریبون های مساجد، کنار خیابان ها و اماکن و معابر عمومی، مردم را برای پیوستن به داعش در عراق و سوریه، تشویق می کردند.

بنابراین، کارشناسان مسایل فرهنگی و اجتماعی می گویند که این بسیار ساده انگارانه است اگر تصور کنیم که دولت ها، دستگاه های امنیتی و سازمان های جاسوسی غربی، از این تبلیغات و نتایج و تبعات مرگبار و ویرانگر آن برای آینده امنیت و صلح بین المللی، بی خبر بوده اند؛ بنابراین، حتی اگر آنها در این خصوص، هیچ تقصیری نداشته اند، همین که نسبت به این اقدامات، سکوت و بی تفاوتی و تماشا پیشه کرده اند، خود نشانگر آن است که آنها از این جریان، راضی بوده و در خصوص آینده و اهداف و پیامدهای آن، آگاهی و اطلاع داشته اند.

از جانب دیگر، خطری که داعش برای مسلمانان و کشورهای اسلامی ایجاد می کند و این در واقع یکی از اصلی ترین اهداف و اغراض ایجاد این گروه توسط کارگزاران آن محسوب می شود، این است که الگویی از اسلام را به جهانیان ارائه کند که نه تنها برای دشمنان اصلی اسلام مانند رژیم اسراییل؛ بلکه برای خود مسلمانان هم قابل هضم و تحمل نباشد و به این ترتیب، یک زمینه سازی در ابعاد بین المللی برای امحای اسلام راه اندازی شود.

با این حساب، وظیفه ای که امروزه بر دوش امت مسلمان و کشورهای اسلامی است این است که در طرح مبارزه با داعش، حفظ اصول اسلامی، تقویت مبانی وحدت بخش دینی، تاکید بر همبستکی مسلمانان و مهم تر از همه نجات جهاد به مثابه یک نیرو و پتانسیل ارزشمند و استراتژیک برای بقا و استمرار حیات سیاسی- عقیدتی اسلام را در اولویت مبارزات خود قرار دهند.

مفهوم مغشوشی که امروزه از سوی گروه هایی مانند داعش، بوکو حرام، القاعده، طیبه و طالبان زیر عنوان جهاد ارائه می شود، هیچ سنخیتی با مفهوم متعالی جهاد در منظومه ایدئولوژي اسلامی ندارد. این یکی از همان امیال و آمالی است که در چشم انداز بلندمدت پروژه غربی- عربی داعش و امثال آن قرار دارد تا مفهوم جهاد را با آلاینده های منحط و مبتذلی چون توحش، آدمکشی، ایجاد رعب و وحشت، تروریزم، بنیادگرایی کور و بی آینده، قساوت، رد و نفی همه چیز، تصلب و تحکم آشتی ناپذیر در برابر انسان ها و ادیان و مذاهب و... درآمیزد و به این ترتیب، این اصل اصیل اسلامی را از بنیاد براندازد.

این همان بلایی است که بر سر نوستالژی «دولت اسلامی» و یا «اتوپیا» و «مدینه فاضله» اسلامی نیز از سوی گروه هایی مانند داعش می آید و این کاملا با اهداف پایه گذاران و حامیان اصلی این گروه، همخوانی دارد.

از جانب دیگر، خطری که داعش به مثابه یک طرز فکر نظام‌مند و ایدئولوژیک برای خود غربی ها، اعراب و کلیت جامعه بشری ایجاد می کند، این است که افراط گرایی، تروریزم، مبارزه خشونت آمیز و کشتار بی دلیل و بی محابای انسان ها را در ابعاد بین المللی، تئوریزه، تجویز و ترویج می کند و بر این اساس، زمینه رشد و ریشه دواندن تروریزم به سراسر جهان را فراهم می سازد.

وقتی بخش عظیمی از نیروهای داعش را افراط گرایان اروپایی تشکیل می دهند، این نشان از آن دارد که تروریزم و بنیادگرایی، ربط چندانی با اسلام و سرزمین های اسلامی ندارد؛ بلکه واکنشی افراطی و کور به سیاست های غرب در قبال مسلمانان و دیگر کشورهاست که به دلیل عدم دریافت پاسخ های مسالمت آمیز و صلح جویانه، سر از تروریزم و خشونت خونین و مرگبار برآورده است.

با این حساب، داعش و امثال این گروه مخوف و مخرب تروریستی مانند بوکوحرام، القاعده و طالبان، از یکسو تیشه به ریشه اسلام و اسلام گرایی می زنند و این خطر بزرگی است که شیعه و سنی را تهدید می کند و از جانب دیگر، افراط گرایی و خشونت خونین فیزیکی را به مثابه یک واکنش در برابر غرب، به سراسر جهان، اشاعه و گسترش می دهد.

به این ترتیب، به اعتقاد آگاهان، غرب با تکیه بر رژیم های منحط عربی، در ابتدای سعی کرد داعش را اهرمی در خدمت اسلام هراسی قرار دهد و از این طریق، از یکسو به اهداف سلطه جویانه خود در جوامع مسلمان دست پیدا کند و از سوی دیگر، با ارائه یک آدرس غلط و انحرافی به آن گروه از جوانان مسلمان ساکن غرب که در جستجوی حقیقت اسلام و اسلام حقیقی هستند، طرز فکر و آرزوهای بلند دینی و اعتقادی آنها را به نفع فرهنگ و سلطه سیاسی و رسانه ای و ایدئولوژيک غرب، مصادره نماید؛ اما اکنون مشخص شده است که این استراتژي، نتیجه عکس داده و امروزه یکی از مهم ترین اهداف این مار آستین پرورده، مادران و پدران تروریزم از غرب تا رژيم های مرتجع مسلط بر سرنوشت مسلمانان هستند.
https://avapress.com/vdceew8zfjh8wzi.b9bj.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما