وهابیت، تهدیدی اعتقادی برای اهل تسنن افغانستان میباشد و لزوم ورود بیش از پیش علمای اهل سنت را به صف مبارزهی فکری با تفکر تکفیری میطلبد.
برای وهابیت فرق چندانی نمیکند که جریان مقابلش از اهل سنت باشد یا اهل تشیع. هر جریان و مذهبی که در مقابل تفکر تکفیریِ آنها قرار داشته باشد از خطر تندرویهای شان مصونیت نخواهد داشت. اتحاد کمنظیر مسلمانان افغانستان امری نیست که وهابیت بتواند به راحتی با آن کنار بیاید. لذا ما میبینیم که این جریان از چندین سال قبل به این سو تمام تلاشاش را جهت برهم زدن این اتحاد و وحدت مبارکِ مذاهب افغانستان به کار گرفته است.
همانطور که جریان شیعه انگلیسی از لحاظ اندیشهای، خطری اساسی برای اعتقادات شیعیان قلمداد میشود، اهل سنت و به ویژه علمای محترم آنها نیز بایستی به این نکته واقف باشند که جریان وهابیت از دیدگاه فکری خطری بسیار جدی برای آنها به حساب میآید. افکار این جریان بیش از آنکه خطری اعتقادی برای اهل تشیع باشد، تهدیدی اساسی برای اعتقادات اهلسنت بهشمار میآید.
جریان وهابیت تلاش دارد تا با به انحراف کشاندن اصول اعتقادی و احکام عملی اسلام نظیر مسئله اعتقادی توحید و حکم عملی جهاد، اهل سنت را با خود همراه کند. بر این اساس است که این جریان تکفیری مسیر گسترش قلمروِ اندیشه ای خویش را در میان اهل سنت جستجو میکند. هرچند ممکن است وهابیت در پروژه تضعیف اعتقادی شیعیان نقش داشته باشد؛ اما تا به حال در امر یکسانسازیِ اعتقادات شیعیان با خود توفیقی نداشتهاست.
بایستی پیشقراولان جبهه مبارزه فکری با وهابیت در افغانستان را علمای اهل سنت تشکیل دهند. این علما با تبیین صحیح انحرافات عقیدتی و عملیِ وهابیت برای عموم مردم میتوانند اثر بذرپاشیهای مسموم این جریان را در جامعه و میان افرادِ ناآگاه خنثی کنند. علمای اهل تشیع نیز باید با تمام قوا با افرادی که به امر توهین به مقدسات اهل سنت مبادرت میکنند مقابله کنند.
باید این مهم نهادینه شود که تکفیریگری و توهین از ناحیه هر شخصی که باشد مذموم خواهد بود و بایستی نفی شود.
عالمان سنی و شیعه در هر مکانی که فعالیت دارند بایستی با هرگونه تفکر افراطگرایانه تکفیری در آنجا مبارزه فکری کنند و تمام تلاش شان را در جهت مقابله هوشمندانه و مثمر ثمر با جریان تکفیر به کار گیرند. لازمه و اساس این مهم هم این است که ابتدا خود شان را از بند تعصبات مذهبی کور رهانیده باشند.
در رابطه با بحث مطلب حاضر نیز مجددا تاکید میشود که هیچ عنصر و نحوه فعالیتی نمیتواند نقش بیبدیل عالمان آگاهِ اهل سنت را در جبهه مقابله فکری با نفوذ وهابیت در کشور ما افغانستان بر عهده بگیرد و یا احیانا بتواند خلأ عدم حضور آنها را جبران کند.
پی نوشت:
ابن تیمیه در مجموع فتاوی خودش میگوید: هر کس به یک مذهب خاصی تعصب داشته باشد و بگوید : مثلا در تمام احکام شرعی، حنفی یا شافعی هستم این شخص کافر است، واجب است که توبه داده شود و گرنه باید کشته شود:
"فَمَنْ فَعَلَ هَذَا کَانَ جَاهِلًا ضَالًّا ؛ بَلْ قَدْ یَکُونُ کَافِرًا ؛ فَإِنَّهُ مَتَى اعْتَقَدَ أَنَّهُ یَجِبُ عَلَى النَّاسِ اتِّبَاعُ وَاحِدٍ بِعَیْنِهِ مِنْ هَؤُلَاءِ الْأَئِمَّةِ دُونَ الْإِمَامِ الْآخَرِ فَإِنَّهُ یَجِبُ أَنْ یُسْتَتَابَ فَإِنْ تَابَ وَإِلَّا قُتِلَ"*
بنابر اين طبق گفته ابن تيميه هر کس به عنوان مثال بگوید: فقط از ابو حنیفه یا فقط امام شافعی تقلید میکنم و از بقیه تقلید نمیکنم، این شخص، جاهل و گمراه و بلکه کافر هست!
* مجموع الفتاوی ج22 ص150 چاپ دارالوفا و ج22 ص249
برای وهابیت فرق چندانی نمیکند که جریان مقابلش از اهل سنت باشد یا اهل تشیع. هر جریان و مذهبی که در مقابل تفکر تکفیریِ آنها قرار داشته باشد از خطر تندرویهای شان مصونیت نخواهد داشت. اتحاد کمنظیر مسلمانان افغانستان امری نیست که وهابیت بتواند به راحتی با آن کنار بیاید. لذا ما میبینیم که این جریان از چندین سال قبل به این سو تمام تلاشاش را جهت برهم زدن این اتحاد و وحدت مبارکِ مذاهب افغانستان به کار گرفته است.
همانطور که جریان شیعه انگلیسی از لحاظ اندیشهای، خطری اساسی برای اعتقادات شیعیان قلمداد میشود، اهل سنت و به ویژه علمای محترم آنها نیز بایستی به این نکته واقف باشند که جریان وهابیت از دیدگاه فکری خطری بسیار جدی برای آنها به حساب میآید. افکار این جریان بیش از آنکه خطری اعتقادی برای اهل تشیع باشد، تهدیدی اساسی برای اعتقادات اهلسنت بهشمار میآید.
جریان وهابیت تلاش دارد تا با به انحراف کشاندن اصول اعتقادی و احکام عملی اسلام نظیر مسئله اعتقادی توحید و حکم عملی جهاد، اهل سنت را با خود همراه کند. بر این اساس است که این جریان تکفیری مسیر گسترش قلمروِ اندیشه ای خویش را در میان اهل سنت جستجو میکند. هرچند ممکن است وهابیت در پروژه تضعیف اعتقادی شیعیان نقش داشته باشد؛ اما تا به حال در امر یکسانسازیِ اعتقادات شیعیان با خود توفیقی نداشتهاست.
بایستی پیشقراولان جبهه مبارزه فکری با وهابیت در افغانستان را علمای اهل سنت تشکیل دهند. این علما با تبیین صحیح انحرافات عقیدتی و عملیِ وهابیت برای عموم مردم میتوانند اثر بذرپاشیهای مسموم این جریان را در جامعه و میان افرادِ ناآگاه خنثی کنند. علمای اهل تشیع نیز باید با تمام قوا با افرادی که به امر توهین به مقدسات اهل سنت مبادرت میکنند مقابله کنند.
باید این مهم نهادینه شود که تکفیریگری و توهین از ناحیه هر شخصی که باشد مذموم خواهد بود و بایستی نفی شود.
عالمان سنی و شیعه در هر مکانی که فعالیت دارند بایستی با هرگونه تفکر افراطگرایانه تکفیری در آنجا مبارزه فکری کنند و تمام تلاش شان را در جهت مقابله هوشمندانه و مثمر ثمر با جریان تکفیر به کار گیرند. لازمه و اساس این مهم هم این است که ابتدا خود شان را از بند تعصبات مذهبی کور رهانیده باشند.
در رابطه با بحث مطلب حاضر نیز مجددا تاکید میشود که هیچ عنصر و نحوه فعالیتی نمیتواند نقش بیبدیل عالمان آگاهِ اهل سنت را در جبهه مقابله فکری با نفوذ وهابیت در کشور ما افغانستان بر عهده بگیرد و یا احیانا بتواند خلأ عدم حضور آنها را جبران کند.
پی نوشت:
ابن تیمیه در مجموع فتاوی خودش میگوید: هر کس به یک مذهب خاصی تعصب داشته باشد و بگوید : مثلا در تمام احکام شرعی، حنفی یا شافعی هستم این شخص کافر است، واجب است که توبه داده شود و گرنه باید کشته شود:
"فَمَنْ فَعَلَ هَذَا کَانَ جَاهِلًا ضَالًّا ؛ بَلْ قَدْ یَکُونُ کَافِرًا ؛ فَإِنَّهُ مَتَى اعْتَقَدَ أَنَّهُ یَجِبُ عَلَى النَّاسِ اتِّبَاعُ وَاحِدٍ بِعَیْنِهِ مِنْ هَؤُلَاءِ الْأَئِمَّةِ دُونَ الْإِمَامِ الْآخَرِ فَإِنَّهُ یَجِبُ أَنْ یُسْتَتَابَ فَإِنْ تَابَ وَإِلَّا قُتِلَ"*
بنابر اين طبق گفته ابن تيميه هر کس به عنوان مثال بگوید: فقط از ابو حنیفه یا فقط امام شافعی تقلید میکنم و از بقیه تقلید نمیکنم، این شخص، جاهل و گمراه و بلکه کافر هست!
* مجموع الفتاوی ج22 ص150 چاپ دارالوفا و ج22 ص249