تاریخ انتشار :سه شنبه ۱۵ جوزا ۱۳۹۷ ساعت ۲۳:۱۱
کد مطلب : 164879
امام علی از زبان امام علی / بخش اول
و دیری نگذرد که از من بدنی بی‌جان بر جای خواهد ماند، کالبدی که حرکت می‌کرد و اینک ساکن شده، گوینده بود و اینک خاموش گشته. آرام خفتنِ من، و از حرکت افتادنِ زبان و پایم باید شما را پند دهد، زیرا این امور برای کسانی که بخواهند پند گیرند از هر بیانِ رسا و سخنِ شنیدنی پندآموزتر است. فردا که در میان شما نیستم به روزهای زندگی من می‌نگرید و رازهایم برایتان آشکار خواهد شد، و پس از آنکه مرا از دست دادید و جایم خالی ماند و دیگری بر جایم نشست، مرا خواهید شناخت.
فرارسیدن ایام شهادت مولی‌الموحدین حضرت امام علی علیه‌السلام بر همه‌ی محبین آن حضرت تسلیت باد.
زبان امثال ما از توصیف مولای متقیان قاصر است. لذا بر آن شدیم تا علی را از زبان علی توصیف کنیم. این مطلب طی دو بخش تقدیم مخاطبان خبرگزاری صدای افغان (آوا) خواهد شد که بخش اول آن در ادامه تقدیم دوست‌داران حضرت می‌گردد:


خطبه 5 / انس علی با مرگ:
اگر از حقوق از دست رفته به خدا سوگند فرزند ابوطالب با مرگ مانوس‌تر از کودک به سینه‌ی مادر است. سکوت من از دانشی است که اگر آن را آشکار سازم، پریشان و بی‌تاب شوید همان گونه که ریسمان در چاه عمیق به شدت لرزد و تعادل از کف دهد.
 
خطبه 6 / علی، سیاستمداری هوشمند:
به خدا سوگند من همچون کفتار نیستم که با آهنگ ملایم می‌خوابد تا شکارچی سر رسد، و غافلگیرش کرده طعمه‌ی خودش سازد. بلکه همواره با کمک کسی که به حق روی ‌می‌آورد به کسی که از حق روی‌گردان است ضربه وارد می‌سازم و با یاری آن که فرمانم را می‌شنود و اطاعت می‌کند با کسی که نافرمان و بد دل است مبارزه می‌کنم تا آنکه مرگم فرا رسد. به خدا سوگند از هنگامی که پیامبر ص رحلت نمود تا کنون همواره مرا از حق خود بازداشته‌اند و دیگری را بر من ترجیح داده‌اند.
 
خطبه 16 / راستی و صداقت علی:
سوگند به الله که هیچ کلامی را پنهان نمی‌دارم و هیچ دروغی از من صادر نشده است. اصلا پیامبر مرا از این روزگار و این موقعیت خبر داده است.

خطبه 22 / علی مرد یقین و جهاد:
من مرد جنگم و مرد جنگ به جنگ تهدید نشود، و ضرب شمشیر برای او ترس‌آور نیست. من به کشتی یقین برنشسته‌ام که خداوند ناخدای آن است و در دینم شبهه‌ای ندارم.
 
خطبه 24 / علی، ضامن سعادت ابدی:
به جان خودم سوگند، در جهاد با مخالفانِ حق و گمراهان، مسامحه و سستی نخواهم کرد. هان ای بندگان خدا، از خدا پروا کنید، و از او به او پناه آرید، و در راهی که برایتان هموار کرده است گام بردارید، و نسبت به چیزی که از شما خواسته است قیام و اقدام کنید که "علی" ضامن سعادت ابدی شماست گرچه در دنیا به نوایی نرسید.
 
خطبه 33 / علی حق‌شناسی حق‌مدار:
آگاه باشد که به خداوند سوگند، در آن روزگار من در سپاه پیامبر بودم و می‌جنگیدم تا همه‌ی دشمنان تار و مار شدند، و من نه ناتوان شدم و نه ترسیدم. امروز هم در همان راهم، باطل را می‌شکافم تا از پهلوی آن حق را بیرون آورم. ما را با قریش چه کار به خدا قسم، من در آن زمان که کافر بودند به جنگشان شتافتم و امروز هم با آنها که فریب خورده‌اند می‌جنگم، و در هر صورت من امروز همانم که دیروز بودم.
 
خطبه 37 / یکه‌تازی علی در میدان‌های حساس:
زمانی که دیگران سستی کردند من به انجام وظیفه پرداختم، و هنگامی که دیگران سر در لاک خود فرو برده بودند به میدان آمدم، و آنگاه که زبانشان بند آمده بود سخن گفتم، و آنگاه که درمانده بودند در پرتو نور الهی حرکت کردم. من از همگان نرم‌تر و آرام‌تر، اما در ایمان وجهاد پیشتازتر بودم. یک تنه با همه‌ی توان می‌راندم و گوی سبقت را می‌ربودم، چونان کوه که تندرها آن را نجنبانند وطوفان‌‌ها فرو نریزانند. انسان ضعیف در چشمم گرامی است تا حق را برایش بگیرم، و انسان توانمند در دیده‌‎ام ضعیف است تا حق را از او بستانم.
 
خطبه 42 / حب و بغض علی علیه‌السلام نشانه‌ی ایمان و نفاق:
اگر با شمشیرم بر فرق مومن زنم که مرا دشمن دارد هرگز نخواهد داشت. و نیز اگر همه دنیا را به کام منافق ریزم که مرا دوست بدارد نپذیرد. و این از آن روست که چنین رقم زده شده و بر زبان پیامبر امّی –درود خدا بر او و خاندانش- جاری گشته است که فرمود: «یا علی، فرد با ایمان تو را دشمن نگیرد و منافق هم تو را دوست نبیند».
 
خطبه 149 / شوق وصال پروردگار:
من تا دیروز همنشین شما بودم ولی امروز برایتان "عبرت" هستم و فردا شما را ترک گویم. خداوند من و شما را بیامرزد. اگر از این حادثه رستم، همان است که شما خواهید، و اگر درگذشتم و از این دنیا پر کشیدم که طبعِ بی‌اعتبار دنیاست دنیایی به زودگذریِ شاخساران و نسیم صبحگاهان و سایه‌سار ابرها که همگی، چه آنها که در فضا هستند و چه آنها که در زمین‌اند، همه نابود شوند. به راستی من همسایه شما بودم که روزگاری پیکرم در کنارتان بود، و چیزی نگذرد که از من بدنی بی‌جان بر جای خواهد ماند، کالبدی که حرکت می‌کرد و اینک ساکن شده، گوینده بود و اینک خاموش گشته. آرام خفتنِ من، و از حرکت افتادن زبان و پایم باید شما را پند دهد، زیرا این امور برای کسانی که بخواهند پند گیرند از هر بیان رسا و سخن شنیدنی پندآموزتر است. وداع من با شما وداع کسی است که در انتظار ملاقات است، ملاقات با پروردگار. فردا که در میان شما نیستم به روزهای زندگی من می‌نگرید و رازهایم برایتان آشکار خواهد شد، و پس از آنکه مرا از دست دادید و جایم خالی ماند و دیگری بر جایم نشست، مرا خواهید شناخت.

ادامه دارد...

منبع: خبرگزاری صدای افغان (آوا)
 
https://avapress.com/vdccm0qso2bqe48.ala2.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما