تاریخ انتشار :سه شنبه ۳۰ اسد ۱۳۹۷ ساعت ۱۴:۵۷
کد مطلب : 169249
شناخت تفکر وهابیت(10)
آیا طلب شفاعت از اولیای خدا شرک است؟
واژه شفاعت بسیار واژه واضح و روشنی است، زیرا هرگاه سخن از جرم و گناه و محکومیت یک فرد به میان می‌آید، و شخصی که پا در میانی می‌کند تا او را از مرگ یا زندان نجات بخشد، می‌گوییم فلانی در حق او شفاعت کرده است.
 
«شفاعت» از مادۀ «شفع» به معنای جفت، در مقابل «وتر» به معنای طاق گرفته شده است. علت این‌که به وساطت شخص برای نجات گنه‌کار، شفاعت گفته می‌شود، این است که مقام و موقعیت شفاعت‌کننده و نیروی تأثیر او، با عوامل نجاتی که در وجود شفاعت‌شونده هست، هرچند کم و اندک باشد، به ضمیمه و کمک هم، موجب خلاص شخص گنه‌کار می‌گردد.
 
شفاعت اولیای خدا برای گنه‌کاران در ظاهر این است که این عزیزان الهی، باتوجه به مقام و موقعیتی
که در نزد باری تعالی دارند، به اذن و اجازه، تحت ضوابطی خاصی، می‌توانند برای گنه‌کاران وساطت کنند و از طریق دعا و نیایش به درگاه خداوند متعال، از خداوند بخواهند که از تقصیر و گناه آنان بگذرد. البته شفاعت شفاعت‌گران در گرو یک رشته شرایطی است که برخی مربوط به  شخص گنه‌کار وبرخی هم مربوط به مورد شفاعت «گناه» می‌باشد.
 
به عبارت دیگر، شفاعت همان کمک کردن اولیای خدا است، به اذن خدا، به افرادی که در عین گنه‌کار بودن، پیوند معنوی خود را با خداوند و پیوند روحی خود را با اولیای الهی قطع نکرده و آن ضابطه پیوسته باید محفوظ باشد.
 
از دوران رسول اکرم(ص) تا قرن‌ها بعد، سیره و روش مسلمانان بر این بوده که از شافعان راستین طلب شفاعت کنند، و پیوسته در حال حیات و ممات، از آن‌ها طلب شفاعت می‌کردند. چنین درخواستی را هیج یک از دانشمندان اسلامی با هیچ یک از مبناهای اسلامی مخالف نمی‌دانستند تا این‌که در قرن هفتم، «ابن تیمیه» چشم به جهان گشود و با طرز تفکر خاصی، با این مسأله و بسیاری از  سنن و روش‌های مستمر میان مسلمانان مخالفت کرد. سه قرن پس از وی، محمد بن عبدالوهاب نجدی مجددا پرچم مخالفت را برافراشت.
 
یکی از نقاط اختلاف وهابی‌ها با دیگر فرقه‌های اسلامی این است که آن‌ها با این‌که بسان دیگر مسلمانان، شفاعت را به عنوان یک اصل اسلامی پذیرفته و می‌گویند که شافعان در روز قیامت درباره گنه‌گاران امت شفاعت خواهند کرد، که سهم پیامبر خاتم(ص)
از همه بزرگ‌تر است، در عین حال می‌گویند: «اما هرگز حق نداریم در این جهان از آنان طلب شفاعت کنیم». وهابی‌ها با یک رشته پندارها، درخواست شفاعت از شافعان راستین را  تحریم کرده و درخواست‌کننده را مشرک و عمل او را شرک می‌نامند.
 
اما دلائل ما بر استواری درخواست شفاعت:
دلیل ما بر جواز شفاعت از دو جزء تشکیل شده  که با ثبوت آن دو، مطلب کاملا روشن می‌گردد؛
الف ـ درخواست شفاعت، همان درخواست دعا است؛
ب ـ درخواست دعا از افراد شایسته، امری مستحب است.
 
یکی از معانی شفاعت همان طلب کردن دعا است. شفاعت پیامبر گرامی(ص) و دیگر شافعان راستین، در حقیقت همان دعا کردن به درگاه خداوند در حق دیگران است، و خداوند به برکت مقام و جایگاه شافعان راستین، دعای آنان را در حق افراد گنه‌کار اجابت می‌نماید و این درخواست دعا، حتی از برادر مؤمن، یک امر نیکو است؛ چه رسد به اولیای الهی، و هیچ یک از علمای اسلام، اعم از اهل سنت و تشیع و حتی علمای وهابی‌ها در صحت آن تردیدی نکرده‌اند.
 
جهت تأیید این مطلب که شفاعت همان دعا و نیایش است، سخنان چندی از علمای اهل سنت را نقل میکنم:
1ـ نظام‌الدین نیشابوری در تفسیر آیه 85 سوره نساء که می‌فرماید: «مَّن يَشْفَعْ شَفَاعَةً حَسَنَةً يَكُن لَّهُ نَصِيبٌ منها»؛ «حقیقت شفاعت همان دعا کردن برای مسلمان است» می‌گوید: البته درخواست دعا اختصاص به پیامبر و اولیای الهی ندارد؛ بلکه مستحب است که از برادر مؤمن خود نیز درخواست شفاعت بکنی، که این مطلب را خود ابن تیمیه نیز قبول دارد که درخواست دعا از شخص زنده، جایز است.

2ـ فخر رازی از جمله کسانی است که شفاعت را به دعا و نیایش  به درگاه خداوند تفسیر کرده است. ایشان در تفسیر آیه 7 سوره غافر می‌گوید: این آیه گواهی می‌دهد که شفاعت حاملان عرش، تنها درباره گنه‌کاران است. اما درخواست
دعا از افراد شایسته مستحب است.
 
قرآن کریم نیز سفارش میکند که از افراد شایسته درخواست دعا کنید، از جمله:
1- «وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنبِكَ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ(محمد/ آیه 19) - از گناه خود و از گناه مردان و زنان مؤمن آمرزش بخواه».

2- «وَ صَلّ‏ِ عَلَيْهِمْ  إِنَّ صَلَوتَكَ سَكَنٌ لهم(توبه/ آیه 103) -  و برايشان دعا كن، زيرا دعاى تو مايه آرامش آن‌هاست‏».

3- «وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللَّهَ تَوَّابًا رَّحِيمًا- نساء/ آیه64-. و اگر به هنگامى كه مرتكب گناهى شدند، نزد تو آمده بودند و از خدا آمرزش خواسته بودند و پيامبر برايشان آمرزش خواسته بود، خدا را توبه‏پذير و مهربان مى‏يافتند.»
 
احادیث اسلامی و سیرۀ صحابه کرام نیز بر این مطلب تأکید دارد:
محدث معروف ترمذی، از انس نقل می‌کند: «سألت النبي صلى الله عليه وسلم أن يشفع لي يوم القيامة، فقال أنا فاعل. قلت يا رسول الله فأين أطلبك؟ قال أطلبني أول ما تطلبني . على الصراط ، قلت فأن لم ألقك على الصراط...»(سنن ترمذی، ج4، ص49)
انس می‌گوید: از پیامبر درخواست کردم که در روز قیام در حق من شفاعت کند، وی پذیرفت و گفت شفاعت خواهم کرد. گفتم کجا تو را  پیدا کنم؟ فرمود: کنار صراط».
 
موارد زیاد دیگری نیز وجود دارد که دوستان میتوانند به کتب ذیل مراجعه کنند؛
ـ سنن احمد ج3، تحفة الاخذی المارکفوری ج4،
ـ الترغیب والترهیب من الحدیث الشریف، عبدالعظیم المنذری ج4،
ـ التفسیرالحدیث، محمد عزه دروزه، ج8،
ـ التاریخ الکبیر، بخاری، ج9،
و....

گردآورنده: سید اسدالله حسینی
منبع : خبرگزاری صدای افغان(آوا) قم
https://avapress.com/vdci53az3t1aqr2.cbct.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما