تاریخ انتشار :سه شنبه ۷ حوت ۱۳۹۷ ساعت ۱۴:۱۳
کد مطلب : 180373
فرهنگ فاطمی؛ فرهنگ عزت‌زا و ذلت‌زدا
فاطمه زهرا سلام الله علیها یک زن بود؛ زنی که پاک‌ترین، شفاف‌ترین و افتخارآمیزترین کارنامه را در تاریخ زندگی بشر به یادگار گذاشته است. زنی که برجسته‌ترین و بهترین فرزندان تاریخ را تربیت کرد و به عنوان شاگردان ممتاز، تقدیم جامعه نمود. زنی که در خانه، مادری مهربان بود و در جامعه، مدیری توانمند و سیاستمداری باتدبیر و در کلاس، معلمی نمونه.
 
فاطمه زهرا(س) با زندگی کوتاه‌اش، درسی داد که با فراگیری آن می توان مادر بودن را آموخت و زن بودن را شناخت. اهمیت و کرامت زن، وقتی شناخته می شود که آموزه های مکتب فاطمی به بررسی گرفته شود. فرهنگ فاطمی، مقام والای زن را به عنوان انسان و همسنگ و همپایه مرد به زیبایی و نیکویی معرفی نموده است. اگر مکاتب طرفدار آزادی زنان را به مطالعه بگیریم و اگر ارزش زنان را در جوامع غربی به تحقیق بکشیم، هیچ مکتب و فرهنگی جز مکتب فاطمی نتوانسته است کرامت و بزرگی زن را به درستی تعریف کند.
 
اگر امروز از آزادی و حقوق زن سخن می رود، اگر امروز از ارزش دادن به زن و احترام به مقام زن حرف زده می شود، ولی هنوز زن تحت تحقیر و توهین می باشد و به زنان، به عنوان جنس دوم نگاه می شود، عامل اینهمه اهمیت ندادن به زن، نشناختن زن است. اگر ما بخواهیم زن را بشناسیم و به زن اهمیت و ارزش دهیم، بایستی به فرهنگ فاطمی نگاه کنیم و از فرهنگ فاطمی بیاموزیم که فاطمه زهرا، چگونه مقام زن را به نسل ها، عصرها و قرن ها معرفی کرد؟
 
هیچ زنی به اندازه زن فاطمی مشرب، جایگاه دنیوی و اخروی ندارد. زنی در دنیا با عزت و در آخرت، با سعادت است که فرهنگ فاطمی را خط مشی رفتن خویش قرار داده است. اندیشیدن و زیستن در بستر فرهنگ فاطمی، درخشان ترین راه زندگی برای زنان و مردان تاریخ است.
 
فاطمه زهرا بود که همسرداری را در خانه، مادر بودن را نزد فرزندان، معلم بودن را در حضور شاگردان، مبارزه را در صحنه، مدیریت مدبرانه و سیاست ورزی اندیشمندانه و خدمتگزارانه را در محضر خلق، اطاعت و عبادت را در پیشگاه خدا و... تعریف نمود و با این حرکت پسندیده و بزرگ منشانه، نسل های آینده را مخاطب قرار داد که دیگر نباید زن به دیده تحقیر نگاه شود و ابزار بازیگران بازاری گردد و مورد سوء استفاده های بازی های قدرت طلبانه زورمندان و سیاست های مکارانه درباریان قرار گیرد؛ بلکه زن، انسان است و حق دارد مادر باشد، معلم باشد، مدیر باشد، سیاست ورز باشد و در اجتماع حضور داشته باشد و مستقلانه در امور زندگی خود و مردم خود و سرنوشت خود طرح بریزد و تصمیم گیری نماید.
 
اما متأسفانه در تاریخ پس از فاطمه زهرا، گاهی زن با سنت کهنه اندیشان تحقیر گردید و گاهی، با فرهنگ نواندیشان توهین شد. گاهی، سنت گرایان افراطی مذهبی، زن را زندانی کردند و گاهی، تجددخواهان افراطی لیبرالی، زن را به ابتذال کشاندند. زن در طول تاریخ بین کشاکش سنت و تجدد منحرفانه و ناشناخته، به تعریف کشیده شده است؛ اما هیچ کدام نتوانست به مقام زن ارزش دهد و کرامت زن را حفظ نماید. این دو جریان، هرچه کردند و انجام دادند تا به زن ارزش و کرامت دهند، نتوانستند و بل بیشتر با کرامت زن بازی کردند. یا زن را به بهانه دینداری، از صحنه راندند و از زن، دستگاه تولید ساختند و به عنوان مادر، زن را برای همیشه در کنج خانه زندانی و تحقیر نمودند و یا هم به بهانه آزادی دادن و حق قایل شدن به زن، زن را در خدمت سادیست ها گذاشتند تا برای همیشه از زن، ابزار هوسرانی و ابزار بدتر از دستگاه تولید بسازند. تنها راه سومی است که می تواند زن را از چنگ زندان سنت و ابتذال تجدد، رهایی بخشد و آن فرهنگ فاطمی است.
 
فرهنگ فاطمی، هم زن را از بند سنت بیرون می کند و هم از قبضه ابتذال نجات می دهد، هم زن را در صحنه می آورد و هم آبرو می بخشد و وقارزایی و وقاحت زدایی می کند. فرهنگ فاطمی، زن را به عنوان بازیگر صحنه خدمت به مردم و کارآفرین در راستای بالندگی و رشد اخلاق، اقتصاد، سیاست و فرهنگ جامعه معرفی می نماید. با آنکه سنت گرایان و تجددخواهان، همیشه به زن، نگاه تماشاگرانه و ابزاری دارند و از زن، آفریننده تحجر، رسوایی اخلاقی و فرهنگی و سیاست حیوانی ساخته و می سازند و پیامد آن عزت‌زدایی و ذلت‌زایی است.
 
نویسنده: محمد عظیم فکوری
https://avapress.com/vdcjayevtuqeotz.fsfu.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما