قبلاً "برايان هوگ"مسئول امور ايران در دولت امريكا گفته بود: ايران با فوتوشاپ موشك هاى پيشرفته، مى خواهد خود را داراى موشك هاى دقيق زن وانمود نمايد و توان موشكى ايران را انكار مى كرد، از محمد جواد ظريف نيز سوال شده بود كه آقاى هوگ موشك هاى ايران را فوتوشاپ مى گويد اما ظريف در جواب كوتاهى گفته بود:"خواهيد ديد" اما زدن پهپاد فوق مدرن امريكا كه قابليت بالاى استتار از رادارها را داشت، ثابت نمود كه نيروى دفاعى و رزمى ايران از توان بالايى برخوردار است.
به باور اين قلم، پهپاد امريكايى با خاموش نمودن تمام ابزار رديابى خويش، به فضاى متعلق به ايران جهت جاسوسى تجاوز كرده بود، وگرنه ايرانى ها به سوى آن شليك نمى كردند. زيرا ايران مى دانست و مى داند كه سرنگون كردن يك هواپيماى فوق مدرن آمريكا، به احتمال زياد آتش جنگ را در خليج فارس بلكه تمام خاورميانه مشتعل سازد و ايران اين جنگ را نمى خواست، براى اينكه علاوه بر تحريم هاى شديد ايران از جانب امريكا و وجود مشكلات شديدى كه ايران را تهديد مى كند، هزينه سياسى، اقتصادى، نظامى و انسانى اين جنگ براى ايران بسيار سنگين است.
زمانى كه هواپيماى مذكور به حريم هوايى ايران تجاوز كرد، پدافند هوايى سپاه پاسداران آن را مورد هدف قرار داده و سرنگون نمود.
سقوط هواپيماى مذكور، دونالد ترامپ را كه هميشه عليه ايران مى غرّيد، در يك انتخاب سخت قرار داد كه چگونه به ايران پاسخ بگويد. ظاهراً پاسخ ترامپ تنها حمله نظامى بر ايران بود و قرار معلوم كه او اين حمله را بررسى نمود و به نفع و زيان آن دقت كرد.
حال كه ترامپ به قدرت موشكى ايران باورمند شده است، درك نمود كه راه حمله به ايران تنها از طريق بمباران هوايى و شليك موشك هاى كروز و امثال آن بر پايگاه هاى نظامى ايران است و نيز احساس كرد كه همانگونه كه ايران توان ساقط كردن پهپاد فوق مدرن امريكا را دارد، توان آن را نيز دارد تا هواپيماهاى جنگى و موشك هاى امريكا را در هوا منهدم كند. آنگاه طبل رسوايى دولت ترامپ در كُل جهان به صدا در خواهد آمد. از همين جهت، ترامپ تحقير را پذيرفت و بهانه نمود كه چون طبق محاسبه كارشناسان نظامى امريكا حمله اين كشور به سه مركز نظامى ايران به تعداد ١٥٠ تن كشته خواهد شد، ترامپ از دستور حمله ايران خود دارى كرد.
اين سخن ترامپ با هيچ منطقى غير از منطق عجز برابر نيست زيرا اولاً:
در حمله به پايگاه هاى نظامى ايران همان نظامى هايى كشته مى شدند كه دشمن امريكا هستند براى اينكه مراكز نظامى ايران بيرون از شهرها و به دور از تجمع غير نظاميان است و اگر امريكا مى توانست ١٥٠ نفر از نظاميان ايران را مى كشت، لحظه اى درنگ نمى كرد.
و ثانياً: امريكا پرواى كشتن غير نظاميان را نيز ندارد. مگر در بمبادمان هاى خود در افغانستان، عراق، سوريه چقدر غير نظاميان را به خاك و خون كشيد.
واقعيت امر اين است كه امريكايى ها محاسبه كردند كه چنانچه مواضع نظامى ايران در خاك آن كشور مورد حمله قرار دهد، گذشته از دفاع سرسختانه ايران، با حملات وسيع و گسترده ايران بر پايگاه هاى نظامى امريكا در خليج فاس بلكه كُلّ خاورميانه رو به رو خواهد شد و طبعاً جنگ بزرگى ميان دو طرف در مى گيرد كه فرجام آن معلوم نيست.
امريكا مى تواند آغازگر جنگ باشد اما ختم جنگ از اختيار امريكا خارج است و ممكن است اين ابر قدرت جهانى را تا خرخره در باتلاق جنگ فرو برد كه پيامدهايى سهمگينى را به دنبال دارد. اين است كه ترامپ بد رقم تحقير شد و چاره اى جز پذيرفتن حقارت ندارد.
نویسنده: سید محمد علی جاوید
به باور اين قلم، پهپاد امريكايى با خاموش نمودن تمام ابزار رديابى خويش، به فضاى متعلق به ايران جهت جاسوسى تجاوز كرده بود، وگرنه ايرانى ها به سوى آن شليك نمى كردند. زيرا ايران مى دانست و مى داند كه سرنگون كردن يك هواپيماى فوق مدرن آمريكا، به احتمال زياد آتش جنگ را در خليج فارس بلكه تمام خاورميانه مشتعل سازد و ايران اين جنگ را نمى خواست، براى اينكه علاوه بر تحريم هاى شديد ايران از جانب امريكا و وجود مشكلات شديدى كه ايران را تهديد مى كند، هزينه سياسى، اقتصادى، نظامى و انسانى اين جنگ براى ايران بسيار سنگين است.
زمانى كه هواپيماى مذكور به حريم هوايى ايران تجاوز كرد، پدافند هوايى سپاه پاسداران آن را مورد هدف قرار داده و سرنگون نمود.
سقوط هواپيماى مذكور، دونالد ترامپ را كه هميشه عليه ايران مى غرّيد، در يك انتخاب سخت قرار داد كه چگونه به ايران پاسخ بگويد. ظاهراً پاسخ ترامپ تنها حمله نظامى بر ايران بود و قرار معلوم كه او اين حمله را بررسى نمود و به نفع و زيان آن دقت كرد.
حال كه ترامپ به قدرت موشكى ايران باورمند شده است، درك نمود كه راه حمله به ايران تنها از طريق بمباران هوايى و شليك موشك هاى كروز و امثال آن بر پايگاه هاى نظامى ايران است و نيز احساس كرد كه همانگونه كه ايران توان ساقط كردن پهپاد فوق مدرن امريكا را دارد، توان آن را نيز دارد تا هواپيماهاى جنگى و موشك هاى امريكا را در هوا منهدم كند. آنگاه طبل رسوايى دولت ترامپ در كُل جهان به صدا در خواهد آمد. از همين جهت، ترامپ تحقير را پذيرفت و بهانه نمود كه چون طبق محاسبه كارشناسان نظامى امريكا حمله اين كشور به سه مركز نظامى ايران به تعداد ١٥٠ تن كشته خواهد شد، ترامپ از دستور حمله ايران خود دارى كرد.
اين سخن ترامپ با هيچ منطقى غير از منطق عجز برابر نيست زيرا اولاً:
در حمله به پايگاه هاى نظامى ايران همان نظامى هايى كشته مى شدند كه دشمن امريكا هستند براى اينكه مراكز نظامى ايران بيرون از شهرها و به دور از تجمع غير نظاميان است و اگر امريكا مى توانست ١٥٠ نفر از نظاميان ايران را مى كشت، لحظه اى درنگ نمى كرد.
و ثانياً: امريكا پرواى كشتن غير نظاميان را نيز ندارد. مگر در بمبادمان هاى خود در افغانستان، عراق، سوريه چقدر غير نظاميان را به خاك و خون كشيد.
واقعيت امر اين است كه امريكايى ها محاسبه كردند كه چنانچه مواضع نظامى ايران در خاك آن كشور مورد حمله قرار دهد، گذشته از دفاع سرسختانه ايران، با حملات وسيع و گسترده ايران بر پايگاه هاى نظامى امريكا در خليج فاس بلكه كُلّ خاورميانه رو به رو خواهد شد و طبعاً جنگ بزرگى ميان دو طرف در مى گيرد كه فرجام آن معلوم نيست.
امريكا مى تواند آغازگر جنگ باشد اما ختم جنگ از اختيار امريكا خارج است و ممكن است اين ابر قدرت جهانى را تا خرخره در باتلاق جنگ فرو برد كه پيامدهايى سهمگينى را به دنبال دارد. اين است كه ترامپ بد رقم تحقير شد و چاره اى جز پذيرفتن حقارت ندارد.
نویسنده: سید محمد علی جاوید
