اگر نیمنگاهی به طبقات جمعیتی در افغانستان داشته باشیم، میبینیم عدهای آنقدر درآمد دارند که نمیدانند چطور مصرف کنند و به وضوح اسراف و تبذیر در زندگی آنها بیداد میکند، اما در مقابل عدهای چنان تهیدست و فقیرند که حیران و سرگردان در کوچه پس کوچههای شهر دنبال یک لقمه نان میدوند تا شب با شکم سیر، سر روی بالشت بگذارند.
بر کسی پوشیده نیست که ناامنی، فقر و فساد سه معضل اساسی در جامعه کنونی افغانستان است و طبق آمار وزیر داخله در تاریخ 11 حمل 1398، فعلا نه میلیون نفر در کشور بیکار هستند و سطح فقر به 55 فیصد رسیده، یعنی بیشتر از نیمی از جمعیت افغانستان زیر خط فقر زندگی میکنند، این در حالی است که طی 18 سال گذشته میلیاردها دالر از سوی جامعه جهانی به افغانستان کمک شده که اگر این کمکها میان مردم توزیع میگردید به هر نفر بیش از 33 هزار دالر میرسید، اما متاسفانه این پیسهها در اختیار افراد معدودی از جامعه قرار داده شد تا پیسهدارها روز به روز ثروتمندتر شده و دست به اسراف و تبذیر بزنند و فقرا روز به روز فقیرتر شده و دنبال یک لقمه نان بگردند.
مسئله اسراف امروزه در جامعه کنونی افغانستان نه تنها به یک معضل اجتماعی مهم، بلکه تبدیل به یک ارزش شده و برخی افراد و خانوادهها فکر میکنند که اگر فلان مصرف را انجام ندهند از ارزش آنها در جامعه کاسته میشود و مردم به چشم دیگری به آنان نگاه میکنند.
اگر برخی ارزشهای جامعه کنونی را بررسی کنیم، میتوان به مصارف گزاف در مراسمهای عروسی و همچنین مجالس ختم و خیرات، گرفتن عروسی در تالارهای مجلل آنهم با چندین نوع غذا اشاره کرد که برای جامعه ما تبدیل به یک ارزش شده و گذشته از این مسئله اگر کسی در افغانستان از دنیا برود، صاحب عزا باید دو عزا بگیرد، یکی برای عزیز از دست رفته و یکی هم برای مصارفش که برخی به خاطر نداشتن پیسه برای ختم و خیرات مجبورند خانه خودشان را بفروشند و یا اینکه گرو بگذارند و زن و بچه را آواره کنند و یا بروند سراغ بانکهایی که قرضه میدهند تا قرضه بگیرند که در حقیقت برای انجام یک کار خیر دچار یک کار حرام که همانا ربای بانکی است میشوند و گذشته از این دو مسئله، بحث اسراف و تبذیر در مسایل مختلف به وفور در بین اقشار جامعه دیده میشود.
خوب است که یک نگاهی به معنای اسراف از منظر لغت و اسلام داشته باشیم تا بیشتر با این معضل کنونی جامعه آشنا شویم، اسراف در لغت به معنای خروج از حد یا به همان تعبیر عامیانه ولخرجی گفته شده است و در قرآن کریم نیز ۱۳ مرتبه کلمه اسراف و مشتقاتش به کار رفته است.
در شریعت اسلام دو نوع گناه وجود دارد، گناه صغیره و گناه کبیره و برای گناه کبیره وعده عذاب داده شده و خداوند در قرآن به مسرفین وعده عذاب داده است، مانند آیه ۴۳ سوره غافر که فرماید "وَ أَنَّ الْمُسْرِفِينَ هُمْ أَصْحَابُ النَّارِ" به درستی جایگاه اسرافکاران در دوزخ است.
در پایان باید تاکید نمود که راهحل خروج از این معضل خانمانسوز این است که اولا دستگاههای دولتی نظارت کامل بر اعمال و رفتار برخی ثروتمندان داشته باشند تا بیشتر از این خون جامعه را به شیشه نکنند و ثانیا علما و دانشمندان در مورد تبعات اسراف و ارزشهای کنونی جامعه که خلاف دستورات اسلامی است معلومات بیشتری به مردم بدهند و ثالثا رسانههای وظیفهمدار در راستای تبعات اسراف و الگو گرفتن از سیره بزرگان دینی، تبلیغ نمایند.
نویسنده: سید حامد موسوی
بر کسی پوشیده نیست که ناامنی، فقر و فساد سه معضل اساسی در جامعه کنونی افغانستان است و طبق آمار وزیر داخله در تاریخ 11 حمل 1398، فعلا نه میلیون نفر در کشور بیکار هستند و سطح فقر به 55 فیصد رسیده، یعنی بیشتر از نیمی از جمعیت افغانستان زیر خط فقر زندگی میکنند، این در حالی است که طی 18 سال گذشته میلیاردها دالر از سوی جامعه جهانی به افغانستان کمک شده که اگر این کمکها میان مردم توزیع میگردید به هر نفر بیش از 33 هزار دالر میرسید، اما متاسفانه این پیسهها در اختیار افراد معدودی از جامعه قرار داده شد تا پیسهدارها روز به روز ثروتمندتر شده و دست به اسراف و تبذیر بزنند و فقرا روز به روز فقیرتر شده و دنبال یک لقمه نان بگردند.
مسئله اسراف امروزه در جامعه کنونی افغانستان نه تنها به یک معضل اجتماعی مهم، بلکه تبدیل به یک ارزش شده و برخی افراد و خانوادهها فکر میکنند که اگر فلان مصرف را انجام ندهند از ارزش آنها در جامعه کاسته میشود و مردم به چشم دیگری به آنان نگاه میکنند.
اگر برخی ارزشهای جامعه کنونی را بررسی کنیم، میتوان به مصارف گزاف در مراسمهای عروسی و همچنین مجالس ختم و خیرات، گرفتن عروسی در تالارهای مجلل آنهم با چندین نوع غذا اشاره کرد که برای جامعه ما تبدیل به یک ارزش شده و گذشته از این مسئله اگر کسی در افغانستان از دنیا برود، صاحب عزا باید دو عزا بگیرد، یکی برای عزیز از دست رفته و یکی هم برای مصارفش که برخی به خاطر نداشتن پیسه برای ختم و خیرات مجبورند خانه خودشان را بفروشند و یا اینکه گرو بگذارند و زن و بچه را آواره کنند و یا بروند سراغ بانکهایی که قرضه میدهند تا قرضه بگیرند که در حقیقت برای انجام یک کار خیر دچار یک کار حرام که همانا ربای بانکی است میشوند و گذشته از این دو مسئله، بحث اسراف و تبذیر در مسایل مختلف به وفور در بین اقشار جامعه دیده میشود.
خوب است که یک نگاهی به معنای اسراف از منظر لغت و اسلام داشته باشیم تا بیشتر با این معضل کنونی جامعه آشنا شویم، اسراف در لغت به معنای خروج از حد یا به همان تعبیر عامیانه ولخرجی گفته شده است و در قرآن کریم نیز ۱۳ مرتبه کلمه اسراف و مشتقاتش به کار رفته است.
در شریعت اسلام دو نوع گناه وجود دارد، گناه صغیره و گناه کبیره و برای گناه کبیره وعده عذاب داده شده و خداوند در قرآن به مسرفین وعده عذاب داده است، مانند آیه ۴۳ سوره غافر که فرماید "وَ أَنَّ الْمُسْرِفِينَ هُمْ أَصْحَابُ النَّارِ" به درستی جایگاه اسرافکاران در دوزخ است.
در پایان باید تاکید نمود که راهحل خروج از این معضل خانمانسوز این است که اولا دستگاههای دولتی نظارت کامل بر اعمال و رفتار برخی ثروتمندان داشته باشند تا بیشتر از این خون جامعه را به شیشه نکنند و ثانیا علما و دانشمندان در مورد تبعات اسراف و ارزشهای کنونی جامعه که خلاف دستورات اسلامی است معلومات بیشتری به مردم بدهند و ثالثا رسانههای وظیفهمدار در راستای تبعات اسراف و الگو گرفتن از سیره بزرگان دینی، تبلیغ نمایند.
نویسنده: سید حامد موسوی