تاریخ انتشار :شنبه ۲۲ سرطان ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۰۰
کد مطلب : 188218
مرجعیت شیعه نهادی به وسعت همه‌ی شئون حیات انسانی
امروز فقه شیعی با دنیایی از موضوعات و مسائل مستحدثه، نوظهور و بی‌سابقه‌ی اجتماعی، قضایی ،حقوقی، سیاسی، نظامی، اقتصادی، پزشکی، هوافضا و غیره روبرو است. همه‌ی شئون زندگی انسان‌ها باید در حیطه این فقه پویا و فراگیر جای گیرد و به همه‌ی سئوالات و پرسش‌های جدید پاسخ داده شود. از این رو دایره‌ی اجتهاد به وسعت همه شئون زندگی بشر خواهد بود.

مرجعیت و مجتهد شیعه دارای خاستگاه عمیق دینی و الهی است و به عنوان متخصص و کارشناش مسائل دین و ارائه‌دهنده احکام شریعت در جامعه، جایگاه ویژه و منحصر به فردی دارد. پیروان مکتب اهل‌بیت (علیهم‌السلام) مراجع عظام تقلید را جانشینان انبیاء عظام و ائمه معصومین (علیهم‌السلام) می‌دانند. مراجع نیز در همه‌ی مقاطع و در مسیر تحولات تاریخی رهنمودهای فقه و اجتهاد برای انسانها راهگشا بوده‌اند. بگونه‌ای که اجتهاد و فقه مکتب اهل‌بیت (علیهم‌السلام) به عنوان قانونی جامع، آینده‌نگر و پیشتاز شناخته شده است.

در طول تاریخ اسلام، اجتهاد تشیع اساسی‌ترین پایگاه برای رشد و بقاء اندیشه‌ها، تفکرات و آموزه‌های مکتب خاندان وحی بوده است. به طور قطع می‌توان گفت: نهاد مرجعیت،‌ نهادی در طول امامت ائمه معصومین (علیهم‌السلام) است. از این‌رو، مرجعیت شیعه را می‌‌توان جانشین نهاد امامت و ولایت نامید. بسیار طبیعی است که مؤمنین، از جانشینان ائمه هدی، انتظار همان نوع کاری را داشت باشند که از حضرات معصومین (علیهم‌السلام) دارند؛ چرا که رسالت مراجع عظام تقلید شیعه همان رسالت امامان معصوم است.

با توجه به اینکه مرجعیت مقتدر و توانمند تشیع سابقه استوار در تاریخ دارد، مسلم است که در روزگاران متلاطم معاصر، اسلامی نمودن علوم انسانی در دانشگاه‌ها و پروراندن فقه حکومتی و تبیین مبانی مدیریت کلان جامعه در حوزات علمیه، توجه جدی مراجع عظام تقلید را می‌طلبد، چون یکی از نیازهای اساسی این است که بگونه‌ای فقه و معارف اهل بیت (علیهم‌السلام ) ترویج شود که جامعه و مردم، مخصوصا اقشار تحصیل‌کرده، در پرداختن به موضوعات و مسائل سیاسی و اجتماعی بی‌برنامه، متحیر و سر درگم نمانند.

نکته مهم دیگر این است که حضور مراجع تقلید در جامعه صرفاً برای پاسخگویی به احکام و مسائل شرعی نیست، بلکه در امور مربوط به معاش و معاد مردم، هدایت و رهبری در رابطه با جهت‌گیری‌های اساسی و سرنوشت‌ساز در زندگی فردی و اجتماعی جامعه و مردم است. خط پویای مرجعیت باید همواره پر رنگ و برجسته باشد تا ضمن پاسخگویی به احکام و مسائل شرعی و حل مشکلات مردم، افراد جامعه را جهت حضور در همه‌ی عرصه‌ها، برای حل مشکلات اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی آینده‌شان تربیت نمایند و رشد دهند.

بدون تردید اجتهاد پویا و بالنده با تمام شرائط و ضوابط آن چشمه‌ای جوشان در درون فقه و معارف مکتب اهل‌بیت (علیهم‌السلام) جهت همگام کردن آن با وقایع و رویدادهای زندگی انسان‌ها در بستر هر عصر و زمانی، می‌باشد. کسانی کهه شناخت صحیحی از مبانی فقهی، اجتهادی و آگاهی کامل از ابعاد حاکمیت دین و درک وسیع و همه جانبه از شرایط خاص زمان دارند، به این نظریه اذعان خواهند داشت و مجتهدی که فقه و فقاهت را جاودانه، جهان‌شمول و فراگیر می‌‏داند و اجتهاد را که خداوند در خدمت فقه قرار داده وسیله‌‏ای برای همگام کردن آن با رویدادهای گوناگون زندگی بشر تلقی می‌‏کند. او می‌تواند در وادی فقه و اجتهاد قدم‌های استوار بردارد و در چنین جایگاه مقدس و ارزشمندی قرار گیرد.

آفات و انحرافات موجود در مسیر مرجعیت شیعه
قرار دادن عنوان «مرجعیت شیعه» در حصارهای پوشالی و مزخرف قومیت، طائفه و نژاد و ورود افراد فاقد صلاحیت که شناخت عمیقی از مبانی مرجعیت ندارند، با استفاده از احساسات قومی و نژادی در حوزه فعالیت‌های فقه و اجتهاد، آفتی عظیم، انحرافی بس بزرگ و گناه نابخشودنی است. با توجه به اینکه هنوز در افغانستان مردم به طناب‌های پوسیده‌ی نژاد و قومیت متوسل هستند، عده‌ای سعی می‌کنند با تحریک هر چه بیشتر احساسات قومی و نژادی موج‌سواری کنند و خودشان را بدون توانمندی‌های علمی، ملاک‌ها و آگاهی‌های لازم در جایگاه رفیع و ارزشمند مرجعیت قرار دهند، تا از این طریق نام و نشانی کسب کنند و به نان و نوایی برسند.
 
در شرایط کنونی یکی از مهم‌ترین وظایف علماء و حوزات علمیه برخورد جدی و قاطع با پدیده شوم و نامیمون «ادعای مرجعیت »است، لازم است اساتید، علماء و شخصیت‌های بانفوذ حوزوی با اتخاذ مواضع صریح و قاطع از این روند سخیف و ننگین که به صورت یک آفت کشنده و دردی مزمن، دامن‌گیر جامعه و مردم شده است جلوگیری نمایند.

بدعت‌گذاری‌ها، با استفاده از عنوان مرجعیت
متاسفاده شاهد فعالیت‌های مستمر و بی‌وقفه گروهی به عنوان پیروان مرجعیت شیعه هستیم که با پول‌ها و سرمایه‌گذاری‌های کلان دشمنان اسلام به دنبال تکفیر، تفسیق
و توهین به مقدسات مذاهب اسلامی هستند و در تلاشی مضاعف و شبانه‌روزی، با استفاده از شبکه‌های اجتماعی و کانال‌های متعدد تلویزیونی سعی می‌کنند آتش نفاق و تفرقه بین مسلمانان را در سطح وسیع و گسترده شعله‌ور نمایند. این جریان بدعت‌گذار می‌کوشد، با استفاده از عنوان مقدس مرجعیت شیعه، با پخش و نشر حدیث ضعیفی که در منابع اولیه و اصلیِ حدیثی نیامده است. تحت عنوان « رُفِع القلم» در شبهای نهم ربیع، به بهانه برگزاری جشن‌هایی به نام «فرحت الزهراء» عوام را گرفتار خرافات و بدعت‌های خطرناکی نمایند.

در حالیکه این حدیث نه در منابع معتبر آمده و نه راویان معتبری دارد و اکثر رجالش (کسانی که آن را نقل کرده‌اند) شناخته شده نیستند و محتوای درستی ندارد. این روایت نه تنها ضعف سندی دارد، بلکه محتوای آن نیز با قرآن سازگار نیست. و همچنان ترویج قمه‌زنی، انداختن زنجیر و قلاده به گردن یک عده از عوام و بردن آنها بصورت چهار دست و پا عوعوکنان به طرف حرم امام حسین (ع) و دیگر بدعت‌هایی که شدیدا موجب وهن مذهب و مکتب اهل‌بیت (علیهم‌السلام) می‌گردد.

این حرکات نه تنها با شعائر حسینی هیچ ارتباطی ندارد بلکه شعائر تشیع و قیام حسینی را در دیدگاه مردم دنیا به یک کار خرافی، بی‌معنا و بی‌هدف تنزل می‌دهد و موجب می‌شود آنهایی که به تشیع روی می‌آورند، از اسلام روی‌گردان شوند. سعی در زشت نشان دادن چهره زیبا و درخشان مذهب تشیع دارند. یقینا القائات و اظهار نظرات‌شان تکمیل‌کننده طرح‌ها و نقشه‌های دشمنان اسلام می‌باشد.

بنابراین یکی از مهم‌ترین وظایف خط مرجعیت، حوزات علمیه، علماء اعلام، آگاه‌سازی و اطلاع‌رسانی دقیق به مردم در خصوص فعالیت‌ها، بدعت‌ها و اهداف شوم این جریان و ارتقاء بصیرت و دانش آحاد مردم برای عبور از این اندیشه و تفکر و کنارگذاشتن آن است.


سکولاریزه شدن حوزات علمیه، علماء، طلاب و مسیر مرجعیت
یکی دیگر از خطراتی که به طور جدی حوزات علمیه ، علماء و روحانیت را تهدید می‌کند، سکولاریزه شدن مسیر مرجعیت و حوزات علمیه است، چون موجب خطاها و انحرافات عمیق و اساسی ‌در فهم و درک صحیح از اسلام می‌گردد. امروز جریان‌های سکولاریستی، «اندیشه جدایی دین از سیاست» مراکز مهم حوزه‌های علمیه را تهدید می‌کنند، متاسفانه خطر سکولاریسم اسلامی بسیار جدی و مخرب است، چون عده‌ای با زبان دین سکولاریسم را مطرح می‌کنند، و از توجیهات دینی برای پوشش این اندیشه موهوم استفاده خواهند کرد.

صاحبان این طرز تفکر می‌خواهند مراجع عظام تقلید، حوزات علمیه، علماء و طلاب را از متن مسائل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی بیرون رانده و در حاشیه قرار دهند. بدون تردید به حاشیه‌رفتن بزرگان دین به منزله منزوی شدن آیات وحی، احادیث و روایات در جامعه خواهد بود.

برای مقابله با این جریان‌ها باید هوشیارانه تصمییم‌گیری شود و از توسعه و گسترش آن جلوگیری به عمل آید. طلاب حوزات علمیه بایستی بطور کامل این جریان‌ها را بشناسند و راهکارهای مقابله با آن‌ها را پیدا کنند و اجازه ندهند افکار و اندیشه‌های طلاب جوان تحت تأثیر القائات آنان قرار گیرد و برای حوزه‌های علمیه و طلاب مشکلات فکری و انحرافات اعتقادی ایجاد شود.

نویسنده: سیدمحمد هاشمی راستی
https://avapress.com/vdcfycdycw6dc0a.igiw.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

بدعت حرام دانستند دختری قوم سادات به اقوام دیکر است بد عت بوسیدن دست کثیف است بدعت اب دهان به دهن دیگران است بد عت کمر بستند اقوام دیکر است نه اینکه امروز از نظری دانشمند ومراجع الحمدالله خود کفاه شده ایم وروی پای خودیمان استاده و با فر یاد رسافریاد میزنیم الحمدالله فلان اغا مرجع تقلید ما است (ایات عظام فیاض موحدی امنی فاضلی واعظ زادهوو محسنی و............)وجزئ افتخارات مااست دیکر قوم سادات نمی خواهیم ودیکر مار در استین پروریش نمی دهیم بس ا ست