تاریخ انتشار :شنبه ۲۲ سرطان ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۰۴
کد مطلب : 188250
حضرت امام رضا(ع)؛ شکست حصارهای حکومت عباسی با حربه‌های علمی
حضرت امام رضا(ع) بعد از پدر بزرگوارش به عنوان تنها شخصیت علمی بی‌نظیر و برجسته‌ی جهان اسلام و آشنا به تمام علوم عصرش مطرح گردید و توانست طی کمتر از دو سال، تمام حصارهای نامرئی و شیطانی مامون را که چون تارعنکبوت امام را در برگرفته بود، با حربه‌های علمی بشکند و روند سیاست‌گذاری‌های دستگاه حکومتی را به نفع خاندان اهل‌بیت(ع) جهت بدهد.
 
مأمون عباسی با این‌که علاقه زیاد به مباحث علمی داشت، اما هدفش از برگزاری مناظرات و رقابت‌های علمی با حضور امام رضا(ع)، باطل کردن برهان، پایین آوردن مقام و شخصیت امام و در نهایت سرگرم نمودن مردم و غافل کردن از اوضاع آشفته سیاسی آن روز بود.
 
به گواه تاریخ، مناظراتی که مأمون با حضور امام برگزار می‌کرد، تنها جنبه علمی و فرهنگی نداشت، بلکه با مسائل سیاسی، رهبری و حکومت پیوند خورده بود، امام رضا(ع) نیز از این فرصت طلایی در جهت پیشبرد اهداف متعالی خویش بهره برد و محافل مناظره هربار نتیجه معکوس داد.

البته نگاه کلی مأمون به مناظرات علمی رسیدن به اهداف زودگذر سیاسی و بهره‌برداری موقتی به نفع خود و حکومتش بود، در حالی که امام رضا(ع) از نتیجه مناظرات به دنبال ادامه خط اصیل اسلام و معارف اهل‌بیت(ع) بود.
 
مناظرات بزرگترین رویداد فرهنگی دوران امام رضا(ع) و فرصتی بود تا ثابت کند که داشتن علم و دانش در کنار سیاست و مدیریت، از ویژگی‌های مهم یک زمامدار و رهبر واقعی است. بنابراین بازنگری به دکتورین و فلسفه مناظرات علمی امام رضا(ع) چه در مدینه و چه هم در مرو، در شرایط کنونی از این جهت حائز اهمیت است که امروزه در قاموس زمامداران اسلامی، واژه‌ای به نام علم و دانش، جایگاهی چندانی ندارد و بسیاری از اربابان قدرت که ذهن‌شان تهی از دانش سیاسی و وجودشان عاری از اخلاق انسانی و معارف اسلامی می‌باشد، فقط با فریب و نیرنگ و خاک زدن به چشم رعیت، سلطه خود را حفظ می‌کنند.
 
امام رضا(ع) در دربار مامون با مناظرات علمی خود و مجاب کردن بزرگترین علمای عصر، در حقیقت شیوه منصفانه و ماندگاری را وارد ادبیات و گفتمان علمی کرد تا درسی باشد برای کسانی که چون مامون همه چیز را در آینه قدرت مادی می‌نگرند که نتیجه آن جز هلاکت و سوء‌عاقبت چیز دیگری نیست.
 
چند نمونه از مناظرات علمی امام رضا(ع)
امام رضا(ع) در مناظره با جاثلیق، عالم بزرگ مسیحی، در کنار اثبات حقانیت نبوت پیامبر اکرم(ص)، امامت و وصایت امامان و اهل‌بیت عصمت(ع) را نیز به اثبات رسانده و نیز مطالبی در مورد نفی الوهیت حضرت عیسی(ع) و دلیل اختلاف و ناهماهنگی انجیل‌ها بیان فرموده است. همه این موارد با استناد به انجیل می‌باشد.
 
سپس در مناظره با رأس الجالوت، بزرگ یهودیان، به اثبات نبوت پیامبر اکرم(ص) با توجه به وصیت حضرت موسی(ع) به بنی اسرائیل و نکاتی از تورات می‌پردازد.
 
در مناظره سوم با هیربد اکبر، بزرگ زردشتیان، به همین منوال به اثبات نبوت پیامبر(ص) می‌پردازد، بسیاری از حقایق و ناگفته‌ها را آشکار کرده و مناظره را به نفع خود به پایان می‌رساند.
 
در ای‌نجا عمران صابی، که از متکلمان و علمای زبردست بود، از امام خواست تا به او ثابت کند این جهان خدای واحدی دارد. امام با او به مباحثه پرداخت و درباره وجود خداوند و صفاتش صحبت کرد که سرانجام عمران مسلمان شد. هم‌چنین مناظره حضرت امام هشتم با سلیمان مروزی درباره توحید که وی از استدلال امام مبهوت شد و به علم و دانش امام شهادت داد.
 
مناظره حضرت با علمای عراق و خراسان درباره فرق میان عترت و امت، با استناد به ۱۲ آیه قرآن نیز برجسته است. در این مناظره در مورد معنای آیه "ثم اورثنا الکتاب الذین اصطفینا من عبادنا" موضوع برگزیدگی و معصوم بودن عترت را با استناد به آیه تطهیر، آیه مباهله، آیه ذوی القربی، آیه مودت، آیه صلوات و آیه سلام بر اهل بیت(ع) بیان می‌کند.
 
ادامه سیاستهای مأمون در قالب خلافت شاهان عرب
سرکوب جریان‌های متحرک و ظلم‌ستیز، ظلم و اجحاف در حق کتله‌های خاص قومی و مذهبی و حذف نیروهای مخالف از صحنه‌های سیاسی، جزء سیاست‌های خاندانی حکام بنی عباس بود. مامون نیز چون اجدادش پیروان اهل‌بیت(ع() را درهمه جا سرکوب می‌کرد تا مبادا خطری برای او و حکومتش ایجاد کنند. روشی که عده‌ای از حاکمان اسلامی نیز امروز آن‌را در پیش گرفته و متاسفانه جنایت‌های بزرگی را با یدک کشدن نام دین مرتکب می‌شوند.
 
در یمن در برابر اقلیت حوثی‌ها که متشکل از یک عده مردم فقیر و پابرهنه هستند، ائتلاف بزرگ عربی تشکیل می‌شود و بدون دلیل موجه، دست‌آویز و جواز بین‌المللی، به کشور مستقل و دارای حاکمیت مستقل یورش می‌برند و هزاران انسان بی‌گناه را به خاک و خون می‌کشند؛ برای این‌که این اقلیت خاص مذهبی نباید در قدرت سهیم شوند.
 
امروز حکام عرب تن به هر ذلتی می‌دهند و در برابر استکبار جهانی سر تعظیم فرود می‌آورند، تا کمکش کند که جریان‌های شیعی و پیروان اهل‌بیت(ع) را در هرگوشه‌ی دنیا سرکوب کنند. معنی این کار در حقیقت این است که سیاست‌های کینه‌توزانه و دشمنی آشکار اموی و عباسی گویا امروز در قالب شاهان عربی در برابر خاندان پیامبر(ص) و پیروان اهل‌بیت(ع) تبارز کرده و ادامه دارد.
 
این جنایت‌های برخواسته از تعصب خشک و سیاست‌های خاندانی سلاطین عرب در حالی صورت می‌گیرد که مذهب حقه‌ی اهل سنت حتی توهین به اهل قبله را حرام دانسته و حرمت گذاشتن به جان و مال و ناموس مسلمانان را واجب می‌داند.
 
حضرت امام رضا(ع) تمام تلاشش بر این بود تا این دیدگاه تعصب‌ آمیز را عوض کند و به دور از سیاست‌های تفرقه‌برانگیز مأمون، اتحاد و هماهنگی میان اقشار مختلف مسلمانان را به وجود آورده و حکومت مقتدر و همه شمول اسلامی را بر اساس سنت رسول خدا(ص) و روش جدش علی(ع) پایه‌گذاری کند که متاسفانه مأمون این مهلت را به ایشان نداد و این امام را مسموم و شهید کرد.
 
نویسنده: سید هاشم علوی
https://avapress.com/vdcbswb8grhbw5p.uiur.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما