در این دنیای آشفته و متشنج، هر انسان عاقلی بدون تردید به دنبال زندگی سالم و دستیابی به سعادت دنیوی و اخروی است. در این راستا، وجود نظام ارزشها و به تعبیری "اخلاقیات" ضرورتی اجتنابناپذیر خواهد بود؛ نظامی که خوب و بد را برای انسان معین کند و در پیچوخم زندگی راهنمای او باشد. در این میان اخلاق وسیلهای مؤثر برای بهتر زیستن است، پس فراگیری آن، لازمهی حیات بشری خواهد بود. علم اخلاق از آن رو که فضیلت را از رذیلت و خیر را از شر میشناساند، همواره دارای اهمیت بوده است. اختصاص یافتن بخش قابل توجهی از آیات قرآن کریم و روایات اهلبیت (علیهمالسلام) به تعالیم اخلاقى نیز بیانگر اهمیت بالای علم اخلاق در رشد و تعالی انسانها است.
به دلیل اهمیت بالای علم اخلاق، کتابهای زیادی در طول تاریخ اسلام دربارهی اخلاق و تزکیه نفس تدوین شده است. در میان انبوهی از کتب و مجموعههای اخلاقی، کتاب "جامع السعادات" نوشتهی حکیم و عارف بزرگ مرحوم محمدمهدی نراقی که به زبان عربی نوشته شده، جزء بهترین و کاملترین کتابها در این زمینه به شمار میرود.
ملا احمد نراقی -فرزند مرحوم محمدمهدی نراقی- کتاب "جامعالسعادات" که تالیف پدر بزرگوارش بود را تحت عنوان کتاب "معراجالسعادة" به زبان فارسی تنظیم و خلاصه کرده است. این کتاب اخلاقی برای فارسیزبانان، کتابی بسیار عالی و راهگشا در مسیر کسب فضایل اخلاقی و دفع رذایل اخلاقی است.
از آنجا که ممکن است فهم ادبیات، عبارات و برخی واژههای کتاب فوق در پارهای از موارد برای عموم مردم مشکل باشد، لذا سعی بر این است تا برداشتی روان و آزاد با حفظ اصالت اثر، از کتاب ارزشمند "معراجالسعاده" به صورت مطالب سلسلهوار از خبرگزاری صدای افغان (آوا) جهت استفادهی عموم مومنین منتشر شود. اولین بخش از مطالب این کتاب اخلاقی نفیس، تحت عنوان کلی "جرعهای جلادهنده از کتاب معراجالسعادة" در ادامه تقدیم مخاطبان خواهد شد:
شناخت نفس خویش، مقدمه شناخت خداوند است.
کلید سعادت انسان در هر دو جهان، شناخت نفس است؛ چرا که شناخت انسان از خود، به شناخت از آفریدگارش منتهی میشود. پیامبر اکرم (ص) فرمودهاند: "من عرف نفسه فقد عرف ربّه...یعنی هر کسی نفس خود را بشناسد بدون شک پروردگار خویش را خواهد شناخت." افزون بر این روایت نورانی، حقیقت مسلّم این است که هیچ کس از خودِ ما به ما نزدیکتر نیست، لذا اگر نتوانیم خودمان را بشناسیم چگونه میتوانیم دیگران را بشناسیم؟
تاثیر شناختن نفس در تهذیب اخلاق
شناختن خویش، همچنین موجب میشود تا اشتیاق به تحصیلِ کمالات و تهذیب اخلاق افزایش یافته و رذایل و پستیهای اخلاقی، کاهش و حتی دفع گردند. انسان هنگامی که حقیقتِ خود را بشناسد و بفهمد که حقیقت او، گوهری از عالم ملکوت است، بدون شک به این اندیشه خواهد رسید که گوهری به این عظمت و شرافت را بیهوده و عبث به این دنیا نفرستاده و در صندوقچهی بدن مادی به امانت ننهادهاند. بنابراین با همت و انگیزهای والا تلاش میکند تا خود را به تدریج به سرمنزل مقصود برساند.
در این میان، باید توجه داشت که منظور از شناخت، آگاهییافتن به مسایلی نیست که در آنها حیوانات نیز با انسان مشترکاند؛ اینکه انسان، چشم و پوست و دست و پای و گوش را از ظاهر خود و نیز احساس گرسنگی، تشنگی و شهوت و امثال آن را از باطن خود درک کند و به این نتیجه برسد که خویش را شناخته است. خیر! همهی حیوانات در این مسایل با انسان برابر و بلکه در برخی موارد برتر هستند. اگر به راستی حقیقتِ انسان همین موارد فوق باشد، پس دلیل فخر او به حیوانات و جانوارانِ دیگر چیست و به چه سبب، خود را بهتر از آنان میداند و اساسا خداوند متعال به کدام حکمت انسان را بر سایر مخلوقات ترجیح داده است؟ در صورتی که در صفات بالا، بسیاری از حیوانات بر انسان ترجیح دارند.
لذا انسان باید به دنبال کشف حقیقتِ خود باشد که چه چیزی و یا چه کسی است؛ از کجا آمده و به کجا خواهد رفت؛ دلیل آمدنش به این دنیا چه بوده، این اعضا و جوارح به کدام حکمت به وی اعطا شده و چرا دو قوهی قدرت و اختیار در اختیارش گذاشته شده است؛ بفهمد که سعادت وی در چه و هلاکت او در چیست؛ کدام یک از اوصاف، شایستهی اوست و باعث نجات و سعادتش خواهد شد و کدام یک به شقاوت وی خواهد انجامید؟ بنابراین، آن چیزی که در همین آغاز مسیر رستگاری، بر طالبِ سعادت لازم است، سعی در شناختن خود و پی بردن به حقیقت خویش است تا بدین سبب بتواند به سرمنزل مقصود دست یابد.
ادامه دارد...
به دلیل اهمیت بالای علم اخلاق، کتابهای زیادی در طول تاریخ اسلام دربارهی اخلاق و تزکیه نفس تدوین شده است. در میان انبوهی از کتب و مجموعههای اخلاقی، کتاب "جامع السعادات" نوشتهی حکیم و عارف بزرگ مرحوم محمدمهدی نراقی که به زبان عربی نوشته شده، جزء بهترین و کاملترین کتابها در این زمینه به شمار میرود.
ملا احمد نراقی -فرزند مرحوم محمدمهدی نراقی- کتاب "جامعالسعادات" که تالیف پدر بزرگوارش بود را تحت عنوان کتاب "معراجالسعادة" به زبان فارسی تنظیم و خلاصه کرده است. این کتاب اخلاقی برای فارسیزبانان، کتابی بسیار عالی و راهگشا در مسیر کسب فضایل اخلاقی و دفع رذایل اخلاقی است.
از آنجا که ممکن است فهم ادبیات، عبارات و برخی واژههای کتاب فوق در پارهای از موارد برای عموم مردم مشکل باشد، لذا سعی بر این است تا برداشتی روان و آزاد با حفظ اصالت اثر، از کتاب ارزشمند "معراجالسعاده" به صورت مطالب سلسلهوار از خبرگزاری صدای افغان (آوا) جهت استفادهی عموم مومنین منتشر شود. اولین بخش از مطالب این کتاب اخلاقی نفیس، تحت عنوان کلی "جرعهای جلادهنده از کتاب معراجالسعادة" در ادامه تقدیم مخاطبان خواهد شد:
شناخت نفس خویش، مقدمه شناخت خداوند است.
کلید سعادت انسان در هر دو جهان، شناخت نفس است؛ چرا که شناخت انسان از خود، به شناخت از آفریدگارش منتهی میشود. پیامبر اکرم (ص) فرمودهاند: "من عرف نفسه فقد عرف ربّه...یعنی هر کسی نفس خود را بشناسد بدون شک پروردگار خویش را خواهد شناخت." افزون بر این روایت نورانی، حقیقت مسلّم این است که هیچ کس از خودِ ما به ما نزدیکتر نیست، لذا اگر نتوانیم خودمان را بشناسیم چگونه میتوانیم دیگران را بشناسیم؟
تاثیر شناختن نفس در تهذیب اخلاق
شناختن خویش، همچنین موجب میشود تا اشتیاق به تحصیلِ کمالات و تهذیب اخلاق افزایش یافته و رذایل و پستیهای اخلاقی، کاهش و حتی دفع گردند. انسان هنگامی که حقیقتِ خود را بشناسد و بفهمد که حقیقت او، گوهری از عالم ملکوت است، بدون شک به این اندیشه خواهد رسید که گوهری به این عظمت و شرافت را بیهوده و عبث به این دنیا نفرستاده و در صندوقچهی بدن مادی به امانت ننهادهاند. بنابراین با همت و انگیزهای والا تلاش میکند تا خود را به تدریج به سرمنزل مقصود برساند.
در این میان، باید توجه داشت که منظور از شناخت، آگاهییافتن به مسایلی نیست که در آنها حیوانات نیز با انسان مشترکاند؛ اینکه انسان، چشم و پوست و دست و پای و گوش را از ظاهر خود و نیز احساس گرسنگی، تشنگی و شهوت و امثال آن را از باطن خود درک کند و به این نتیجه برسد که خویش را شناخته است. خیر! همهی حیوانات در این مسایل با انسان برابر و بلکه در برخی موارد برتر هستند. اگر به راستی حقیقتِ انسان همین موارد فوق باشد، پس دلیل فخر او به حیوانات و جانوارانِ دیگر چیست و به چه سبب، خود را بهتر از آنان میداند و اساسا خداوند متعال به کدام حکمت انسان را بر سایر مخلوقات ترجیح داده است؟ در صورتی که در صفات بالا، بسیاری از حیوانات بر انسان ترجیح دارند.
لذا انسان باید به دنبال کشف حقیقتِ خود باشد که چه چیزی و یا چه کسی است؛ از کجا آمده و به کجا خواهد رفت؛ دلیل آمدنش به این دنیا چه بوده، این اعضا و جوارح به کدام حکمت به وی اعطا شده و چرا دو قوهی قدرت و اختیار در اختیارش گذاشته شده است؛ بفهمد که سعادت وی در چه و هلاکت او در چیست؛ کدام یک از اوصاف، شایستهی اوست و باعث نجات و سعادتش خواهد شد و کدام یک به شقاوت وی خواهد انجامید؟ بنابراین، آن چیزی که در همین آغاز مسیر رستگاری، بر طالبِ سعادت لازم است، سعی در شناختن خود و پی بردن به حقیقت خویش است تا بدین سبب بتواند به سرمنزل مقصود دست یابد.
ادامه دارد...
منبع : خبرگزاری صدای افغان(آوا) قم