دو گروه پشت پیامبر را میشکنند؛ عالمانی که پردهی شریعت دریده و به علم خود عمل نکنند و جاهلانی که بدون علم عبادت کنند
بیشترِ کسانی که لباس علمایی بر تن دارند و خود را از زمرهی اهل علم میشمارند، حالشان به مراتب از عوام بدتر و دل ایشان سیاهتر و چرکینتر است. ماه و سال در جمع مال -خواه حرام و خواه حلال- و روز و شب در پی تحصیلِ جاه و منصب بوده و این امر را ترویج دین و مذهب میدانند. هدفشان اظهار فضل و برتری بر جمعی از عوام است، در حالی که پای اعتقاداتشان سست و اصول عقایدشان نادرست بوده و بدعتهای مختلفی را ساخته و پرداخته و به جان مردم میاندازند. آنان یا نمیدانند یا توجهی ندارند که علمِ بدون عمل سبب گمراهی و تعلّمِ بدون اطاعت باعث خسران و وبال گردنشان خواهد شد.
تفاوت در رتبهی روحانی افراد مختلف، از نگاه ویژگیهای جسمانیشان نیست؛ چرا که همهی انسانها در این ویژگیها با یکدیگر مشترکند. تفاوت اصلی از جهت اختلاف در اخلاق و صفات آنهاست. علم اخلاق باعث میشود که انسان به بالاترین رتبهای که میتواند به آن دست یابد برسد؛ بنابراین کدام علم بالاتر از علمی است که پستترین موجودات را به اشرف کائنات میرساند؟
به همین جهت است که برخی عالمان در گذشته، عنوان "علم" را به غیر از علم اخلاق بر علم دیگری به صورت حقیقی اطلاق نمیکردند. آنان علم اخلاق را "اکسیر اعظم" مینامیدند و تحصیل هر مسئلهای را برای کسی که تهذیب اخلاق نکردهبود بیثمر میدانستند؛ چرا که معتقد بودند کسی که نفس او از اخلاق رذیله و صفاتِ ناپسند پُر شده باشد، از تحصیل علوم به جز شرّ و فساد ثمری نخواهد دید.
مشاهده می شود که بیشتر کسانی که لباس علما بر تن دارند و خود را از زمرهی اهل علم میشمارند، حالشان به مراتب از عوام بدتر و دل ایشان سیاهتر و چرکینتر است. ماه و سال در جمع مال -خواه حرام و خواه حلال- و روز و شب را در پی تحصیل جاه و منصب بوده و این امر را ترویج دین و مذهب میدانند. هدفشان اظهار فضل و برتری بر جمعی از عوام است در حالی که پای اعتقاداتشان سست و اصول عقایدشان نادرست بوده و بدعتهای مختلفی را ساخته و پرداخته و به جان مردم میاندازند. آنان یا نمیدانند یا توجهی ندارند که علمِ بدون عمل سبب گمراهی و تعلّم بدون اطاعت باعث خسران و وبال گردنشان خواهد شد.
این عده از علما، فرمودهی پیامبر (ص) را نشنیدهاند که "البلاهة ادنی الی الخلاص من فطانة بتراء...یعنی: ابلهی و نادانی به رستگاری نزدیکتر است از زیرکیِ ناقص و ناتمام."
گویا به گوش ایشان نرسیده که حضرت رسول (ص) فرمودند: "دو نفر پشت مرا شکستند؛ یکی عالمی که پردهی شریعت را بدَرَد و به علم خود عمل نکند، و دیگری جاهلی که آداب عبادت نداند و بدون علم عبادت کند."
فصل دهم: تهذیب اخلاق و ثمرهی آن:
تا اینجا دانسته شد که فایدهی علم اخلاق، پاک ساختن نفس از صفات رذیله و آراستن آن به ملکات جمیله است که از آن به "تهذیب اخلاق" تعبیر میشود.
ثمرهی علم اخلاق، رسیدن به خیر و سعادت ابدی است. باید دانست که سعادت ابدی حاصل نمیشود مگر اینکه صفحهی دل در همهی اوقات، از جمیع اخلاق ناپسند، خالی و به همهی صفات نیکو آراسته باشد.
باید توجه داشت هرچند اصلاحِ بعضی از صفات ناپسند، یا در بعضی اوقات، خالی از فایده نیست، اما موجب سعادت ابدی نمیشود؛ همچنانی که سلامتی بدن جز با دفع جمیع امراض در تمام اوقات امکانپذیر نیست.
سعید مطلق کیست؟
"سعید مطلق" کسی است که صفات و افعال خود را به گونهای ثابت و پایدار اصلاح نماید که با تبدیل زمانها و اوقات مختلف، در آن خللی ایجاد نشود و از شعلههای مصیبتها و بلایای دنیوی، به خرمن صبرش آسیبی نرسد، از سیلاب رنج و دردها رخنهای در اساس شکرگزاریاش شکل نگیرد و خس و خاشاکِ شبهات به دامان اعتقاداتش آسیی وارد نکند، رفتار بد مردم با او، وی را از احسان و نیکوکاری باز ندارد و دشمنیِ دیگران با او به دوستیاش ضرری نرساند.
به صورت کلی، سعید مطلق کسی است که در پایداری و ثبوت اخلاق و بزرگی ذات و نیکویی صفات، به مرتبهای رسیده باشد که چنانچه آنچه بر ایّوب پیامبر رسید به او برسد در احوال و روحیاتش هیچ تغییری حاصل نگردد.
ادامه دارد...