اگر انسان، در به کمال رساندن قوایی که طبیعت در نهاد او پرورش داده است کوتاهی کند و خودش به تکمیل آنها اقدام نکند، آن قوا به همان حال باقی خواهند ماند و او به کمال حقیقی که به جهت آن خلق شده نخواهد رسید.
جرعهای جلادهنده از کتاب معراجالسعاده (20)
انسان نباید در به کمال رساندن قوای خود کوتاهی کند
خبرگزاری صدای افغان(آوا) قم , 17 اسد 1398 ساعت 21:51
اگر انسان، در به کمال رساندن قوایی که طبیعت در نهاد او پرورش داده است کوتاهی کند و خودش به تکمیل آنها اقدام نکند، آن قوا به همان حال باقی خواهند ماند و او به کمال حقیقی که به جهت آن خلق شده نخواهد رسید.
باب سوم
فصل اول: محافظت از اخلاق پسندیده و نیکو
برای کسب صفات فضیله، ترتیباتی است که نباید از آنها تجاوز نمود. توضیح آنکه بدون شک، هر چیزی که از مرتبهای به مرتبهی دیگر منتقل میشود، از مرتبهی اوّلی به مرتبهی دوّمی حرکت میکند.
حرکات و افعالی که هر چیزی را از مرتبهی نقص به کمال میرساند از دو حالت خارج نیست:
یا از قدرت و اختیار ما بیرون است که به آن حرکات طبیعیه میگویند؛ مانند نطفه که از زمانی که در رحم مادر قرار میگیرد در مراتب مختلف حرکت میکند تا به مرتبهی حیوانیت میرسد.
یا تحت قدرت و اختیار ما میباشد که آن حرکت را ترکیبی میگویند؛ مانند چوب خشک که توسط ابزارهای نجاری حرکت میکند و به صورتهای متفاوت درمیآید.
از آنجا که حرکات نوع اول یعنی حرکات طبیعیه، به مبادی عالی و مصادر متعالی مستند است، مشخص است که موافق مصلحت و مطابق با حکمت هستند و ترتیب آنها نیز احسن و کامل است. بنابراین بر انسان لازم است که در حرکات نوع دوم یعنی حرکات ترکیبی یا صناعی که در حوزهی قدرت و اختیار او میباشد به حرکات طبیعیه اقتدا کند و به عنوان مثال در هر آنچه که اختراع میکند یا میسازد، با اصول طبیعت همراهی کند.
حال که این مسئله روشن شد، باید گفت که چون تهذیب اخلاق و تحصیل صفات فضیله از امور ترکیبی است که ما به آن مأمور هستیم، پس شایسته است تا در رعایت ترتیب آن به مثال اطفال توجه کنیم.
شکی نیست که اولین چیزی که به تحریک طبیعت برای طفل حاصل میشود، قوّهی طلب غذاست، زیرا در رحم مادر از راه ناف غذا را به خود میکشد و قوّت خود را میطلبد. هنگامی که از این رتبه حرکت کرد و قوّهی طلب در او زیاد شد، در وقت غذاخواستن صدا به گریه بلند میکند و پستان مادر را میجوید. اینها همه از متعلقات قوّهی شهویه است.
بنابراین اولین قوّهای که طبیعت آن را حاصل میکند، قوّهی شهویه میباشد. وقتی که این قوّه در طفل قوّت گرفت و به کمال رسید، آثار قوّهی غضبیه در او پیدا میشود. طفل در این مرحله، ولو با کمک والدین و یا دیگران خود را از هلاکت و تلف شدن محافظت میکند. چنانچه مشاهده میشود که هر زمان درد و رنجی به طفل میرسد به گریه میآید تا دیگران آگاه شوند و آن درد و رنج را دفع کنند.
قوّهی غضبیه قوّت میگیرد تا در آن میل برتری بر همنوعان و سروری بر دیگران حاصل میشود. این دومین قوّهای است که طبیعت در انسان میپرورد و بعد از آنکه آثار قوّهی تشخیص و ادراک در او ظاهر میگردد روز به روز زیادتر میشود تا قابل یادگیریِ علوم مختلف میگردد. در این هنگام، عمل طبیعت به مرتبهی کمال میرسد و ابتدای تکمیل ترکیبی یا صناعی است. یعنی زمانِ آن است که انسان نفس خود را تکمیل نموده و قوایی را که طبیعت در وجودش پرورش داده را تدبیر کند و آنها را به کمال برساند.
اگر آدمی، در به کمال رساندن قوایی که طبیعت در نهاد او پرورش داده است کوتاهی کند و خودش به تکمیل آنها نپردازد، آن قوا به همان حال باقی خواهند ماند و به کمال حقیقی که انسان به جهت آن خلق شده نخواهد رسید. چرا که همهی انسانها به جمیع اوصاف پسندیده و صاحب انفاس قدسیه متصف نیستند که بخواهیم بگوییم استعدادهای مردم در به کمال رساندن قوای طبیعیاش با یکدیگر متفاوت است.
ادامه دارد...
کد مطلب: 189827