مدیریت منابع انسانی یکی از وظایف مهم و حیاتی هر سازمان بحساب میآید و نقش آن بر هیچ کس پوشیده نیست. در سازمانهای متوسط و بزرگ معمولا واحدی به نام منابع انسانی وجود دارد و پُست سازمانی به نام مدیر منابع انسانی در آن تعریف و فعال است اما متاسفانه بسیاری از مدیران گمان میکنند این واحدهای منابع انسانی هستند که باید به منابع انسانی سازمان رسیدگی کنند و کار مدیریت منابع انسانی را انجام دهند.
در حالی که این تصور اشتباه است. اگر این مهم را از نگاهِ دین مورد ارزیابی و کنکاش علمی قرار دهیم به خوبی میفهمیم که اسلامِ عزیز فراگیری مهارتهای مدیریتی را برای هر مدیری لازم و ضروری قلمداد کرده است، لذا نوشته حاضر سعی دارد که برخی از مهمترین مهارتهای مدیریتی و رهبری را از نگاه اسلام مطرح کند.
جذب: جذب کلیدیترین نکتهای است که بسیاری از دوستان را به چالش کشیده است؛ چگونه جذاب باشیم یا چگونه جذب داشته باشیم؟ کلمهی جذب، کلمه ای است که کلیشهوار در زبان همهی مربیان میچرخد اما کمتر کسی به محتوای آن دقت میکند. اصلا خود کلمهی جذب ایجاد حساسیت میکند و طرف، در مقابل ادبیات شما گارد میگیرد. لذا تا میشود در مرکز خود از کلمهی جذب استفاده نکنید.
اگر قرار است کسی را جذب کنید اولین شاهکلید آن محبت است. بیحساب و بیدلیل به متربی محبت کنید؛ البته با ضابطهی خاص. قرار نیست همه مجذوب مدیر شوند ولی اگر مدیر تبسم داشته باشد و با کمال متانت و رفتار با متربی صحبت کند، شاید بتوان گفت هفتاد درصد کار انجام شده است. چرا که هفتاد درصد جذب در اولین آشنایی رخ میدهد.
رفاقت: رفاقت خوب است، اما رفاقت باید باعث تعالی متربی شود نه این که مدیر آنقدر گرمِ رفاقت شود که وظیفه اصلیِ خودش را کاملا فراموش کند. مدیر باید بداند که تربیت متربی از مهمترین وظایف اوست. باید دانست که مدیر، دوست ِمتربی است و قرار است متربی توسط مدیر راهنمایی گردد. پس یادمان باشد که حرمتها باید حفظ شوند.
حیا: اگر پردهی حیای بین مربی (مدیر اسلامی) و متربی از بین برود پیشنهاد این است که دیگر در آن مجموعه به فعالیت پرداخته نشود. حیا رکن اصلی تربیت است، قرار نیست که مدیر خشک و ادارهای باشد؛ بگوید و بخندد، اما به جا و با حفظ حرمتها...
تقوا: این صفت اخلاقی به قلب انسان بستگی دارد. اگر مدیری قصیالقلب باشد یا مراتب تزکیه نفس را انجام نداده باشد، بهتر است به عرصه مدیریت وارد نشود. متربی از جسمِ کسی راهنمایی نمیشود بلکه همه چیز به روح انسان بستگی دارد.
تقوا داشته باشید. تقوا و عمل صالح همیشه باهم است، بدین معنی که عمل افراد متقی صالح است، اصلا همین عمل صالح که شامل نماز اول وقت، صدقه، استغفار و غیره میشود مدیر و مربی را به درجات عالی میرساند. مدیرِ مربی باید از یاد خدا یک لحظه هم غفلت نکند. اگر چهار نفر به مدیر بگویند: چه کار خوبی انجام دادید، حتما بگویید لطف خدا بوده است. مدیر اسلامی باید همه کارهای خوب و فعالیتهای ارزشمند خود را به خداوند نسبت بدهد.
مطالعه: حتما مطالعه داشته باشید. به علم احکام مسلط باشید. کتب اسلامی برای مدیر اسلامی مورد نیاز است. مطالعه کتبی نظیر کتابهای شهید مطهری، کتابهای برنا، کتابها و سخنرانیهای شهید بهشتی پیرامون کار تشکیلاتی و امثال آن مفید است. از گوش دادن به سخنرانیهای معروف و مطالعه کتابهای ارزشمند غفلت نکنید، چرا که شما مرجع پاسخ سوالات متربیان هستید. با همهی شرایط فوق اگر سوالی را بلد نبودید به هیچ عنوان جواب ندهید. راحت بگویید نمیدانم، یا مثلا بگویید بهتر است باهم دنبال جوابش برویم، اینگونه نه شما پاسخ غلط دادهاید و نه کسی را گمراه کردهاید.
ولایتپذیری: ولایتپذیر بودنِ مربی، متربی را ولایتپذیر بار میآورد. اصلا هرچه در تربیت است حول ولایت میچرخد. ولایتپذیر بودن متربی به او اجازه میدهد در جامعه نیز ولایتپذیر باشد. اولین شرطِ کار تشکیلاتی ولایتپذیری است که او آموخته است.
دوستی با دین: مدیرِ مسلمان باید سعی کند که متربی دینزده و دینگریز نگردد. برای دستیابی به این مهم باید با متربی به تندی رفتار نشود و تحقیر نگردد. مدیر مسلمان در اِعمال مدیریت باید حتما از قائدهی تغافل استفاده کند، اصلا لازم نیست که در مقابل همهی اشتباهاتِ متربی واکنش نشان دهیم، چرا که بُعد حیا برایمان مهمتر است. اشتباهات باید به نحوی زیرچشمی و غیرمستقیم به متربی گوشزد شود، البته نه اینکه به روی خود نیاوریم. نکته دیگر این است که باید متربی بابت استعدادهایش تشویق گردد چرا که آنها مستعد محبتکردن هستند. یادتان نرود محبتکردن باب اول همهی حرکات تربیتی است.
نویسنده: سیدصادق حسینی