فصل سوم از باب سوم: تشخیص بیماریهای نفسانی
پیش از این گفته شد علم اخلاق که طب روحانی است، با طب جسمانی مشابهت دارد. قانون کلی در معالجهی بیماریهای جسمی این است که ابتدا مرض تشخیص داده شده و جنس آن شناخته شود. سپس بعد از آنکه علت بروز آن مشخص شد، انسان در صدد درمان آن برآید. معالجاتی که برای بیماریهای جسمانی در نظر گرفته میشود نیز دو گونه است؛ یا معالجات کلّی است که اختصاص به مریضی خاصی ندارد، و یا معالجهی جزئی است که مخصوص به مرضی معین میباشد.
بنابراین، طبیب امور نفسانی نیز باید در هنگام درمان امراض نفس خویش، قانون کلی فوق را همواره در نظر بگیرد.
برای اینکه تشخیص بیماریهای نفسانی آسانتر شود میگوییم که صفات رذیله که بیماری روح هستند، همان انحراف و تجاوزِ اخلاق از حدِ اعتدال اند.
قوای انسانی که همان اخلاق و صفاتِ متعلق به آن است، سه نوع میباشند:
اول) قوهی تمییز و ادراک.
دوم) قوهی غضبیه که به آن قوهی دفع هم میگویند.
سوم) قوهی شهویه که آن را قوهی جذب مینامند.
انحرافِ هر یک از این سه مورد، یا در کمّیت است که از آنچه باید و شاید تجاوز کند، یا انحراف در کیفیت است.
انحراف در کمّیت بر دو قسم است: الف) یا به طرف افراط است که زیادتر از حد اعتدال میباشد. ب) یا به طرف تفریط است که کمتر از حد اعتدال میباشد.
به عنوان مثال، در امراض جسمانی، همچنان که مزاج و طبیعتِ هر شخص در حالت سلامتیِ او به اندازهی معینی اشتهای غذا دارد. هنگامی که این اشتها از حد معین به طرف افراط تجاوز کند، بدنِ او احساسِ نیاز به غذای بیشتری میکند و اگر به اندازهای که قبلا میخورد بخورد سیر نمیشود. از سویی، وقتی اشتهای شخص به طرف کمتر از حدِ معین تجاوز کند، احساس نیاز او به غذا کم میشود. این هر دو حالت، انحرافِ در کمیت است.
اما علاوه بر این دو حالت؛ گاهی پیش میآید که اشتهای انسان در حد اعتدال است، اما طبع و میل او به چیزهایی کشیده میشود که یک مزاجِ صحیح آنها را نمیطلبد، مانند میل به خوردنِ ذغال و خاک و گوشتِ سوخته و امثال آن.
بنابراین، بیماریهای سه قوّهی نفسانی بر سه قسم میباشد: یا به سبب افراط است، یا به سبب تفریط است و یا نابودی و فساد در کیفیت.
توضیحِ افراط و تفریط و نابودی قوّهی تمییز و ادراک
افراط در قوهی تمییز و ادراک، مانند صفت جربزه که تجاوزِ نظر و فکر از حد اعتدال و متوقف شدن در مسائل به دلیل شبهات واهی و فکر کردن در اموری که فهمیدنِ آنها در حدّ انسان نباشد، میباشد.
تفریط در قوهی تمییز و ادراک، مانند صفت بلاهت و نادانی و کوتاهی نظر و تنبلی در اندیشه و فهمیدن امور ضروری میباشد.
نابودی و فسادِ قوّهی تمییز و ادراک، مانند علاقه به علومی از قبیل شعبدهبازی و امثال آن که در یادگیری آنها کمالی برای نفس حاصل نمیشود.
توضیحِ افراط و تفریط و نابودی قوهی غضبیه
افراط در قوهی غضبیه، مانند حصولِ شدت خشونت و غیظ به حدی که صاحبِ آن شبیه حیوانات درّنده شود و در امر انتقام، از حدِ جایز تجاوز کند.
تفریط در قوهی غضبیه، مانند اینکه اصلا در انسان غیرت و ننگ نباشد و از هر کس و ناکسی ذلت و اهانت را بپذیرد.
نابودی و فسادِ قوهی غضبیه، مانند اینکه انسان بر حیوانات و اجسام غضب کند و کاسه و کوزهی خود را بشکند و یا خودش را بزند و لباس خود را پاره کند.
توضیح افراط و تفریط و نابودی قوهی شهویه
افراط در قوهی شهویه، مانند اینکه انسان زیادتر از حد ضرورت جماع و همبستری کند و یا بدون اینکه رغبت به طعامخوردن داشته باشد غذا بخورد.
تفریط در قوهی شهویه، مانند اینکه انسان کمتر از حد ضرورت جماع نماید و نیازهای همسرش را پاسخ ندهد و یا حتی ازدواج نکند و نسل خود را از بین ببرد.
نابودی و فسادِ قوهی شهویه، مانند اینکه انسان به ارتباط جنسی با همجنسِ خود رغبت کند و از لقمههای حرام و شبههناک دوری نکند.
ادامه دارد...