تاریخ انتشار :شنبه ۹ سنبله ۱۳۹۸ ساعت ۲۲:۰۳
کد مطلب : 190787
شخص نادان حیوانی راست‌قامت است/ برتری انسان بر سایر موجودات، به سبب علم و معرفت اوست
رذیله‌ی جهل عبارت است از خالی‌بودن نفس از علم و اتصاف آن به نادانی. در ابتدای امر، این صفت مذموم نبوده و بلکه ممدوح است. زیرا تا انسان به جهل خود برنخورَد و نداند که نمی‌داند، درصدد تحصیل علم برنمی‌آید. اما باقی بودن بر این مقام و ماندن بر جهل از رذائل عظیمه است که دفع آن لازم و دوامِ آن از عوامل اصلی هلاکت انسان است. کسی که متصف به صفت جهل است، باید سعی در از بین بردن آن نماید.
مقام دوم)
در بیان درمان اخلاق ناپسندی که متعلق به قوّه‌ی عاقله است

دانسته شد که صفات رذیله‌ی متعلق به قوّه‌ی عاقله، دو تا است؛ یکی، در طرف افراط و دیگری در طرف تفریط. در ذیلِ این دو، چند صفت رذیله‌ی دیگر هستند که در اینجا دو جنس به همراه ضدِ آنها که حد وسط است بیان می‌شود. بنابراین در این مقام دو مطلب مطرح می‌شود: معرفی و معرفی دو صفت رذیله‌ی "جربزه" که در سمت افراط و صفت "جهل" که در سمت تفریطِ "حکمت" که حد وسطِ قوّه‌ی عاقله می‌باشند.

مطلب اول؛ در بیان دو جنس رذیله‌ و ضدّ آنها
رذیله‌ی اول، "جربزه" است که از طرف افراط است. این رذیله باعث خروج از حدِ اعتدال در تفکر شده و موجب می‌شود که ذهن انسان به جایی نإیستد بلکه پیوسته به دنبال ابداع شبهات و استخراج امورِ غیرواقع باشد، از حد لایق تجاوز کند و بر مدار حق قرار نگیرد.

صفت رذیله‌ی جربزه حتی ممکن است در مباحث عقلی و علوم الهی، منجر به الحاد و کفر و فساد در عقیده شود. چه بسا کار به جایی برسد که صاحبِ آن، همه‌ی اشیاء و حقایق را انکار نماید. همچنان که سوفسطائیان در امرِ حقیقت دچار وسواس فکری می‌شدند.

نحوه درمان رذیله‌ی جربزه
بعد از آنکه انسان به قبیح‌بودن این رذیله پی برد و دانست که جربزه موجب بازماندن از مراتب علم و عمل و محرومیت از فیض معارف و نیل به سعادات می‌شود و آدمی را به درجه‌ی هلاکت می‌رساند، برای درمانِ آن، باید به استدلال‌ها و اعتقادات علمای مشهور به ثبات سلیقه و فهمِ مستقیم مراجعه کند و دلایل معتبر آنان را بپذیرد و از اعتقادات و اعمال و افعال آنان تجاوز نکند.

باید بداند که اگر جمع کثیر و عظیمی از علمای اعلام و صاحبان فهم‌ِ مستقیم، بر طریقه‌ی خاصی بوده و او به تنهایی در این طریقه تشکیک کرده است، محال نیست که ممکن است دچار کج‌سلیقگی و اعتیاد به خلقِ شبهه شده باشد، در این حالت باید نفس خود را به پیروی از طریقه‌ی آنان اجبار نموده و به ثبات و اطمینان عادت کند. چنین شخصی باید بداند که در یادگیریِ علوم آموزشی مانند حساب،‌ هندسه هیچ دخالت و تغییری صحیح نیست. به این معنا که بسیار نادر اتفاق می‌افتد که کسی در این علوم صاحب‌نظر بوده و به آنها مشغول باشد ولی همزمان دچار کج‌سلیقگی و ثبات ذهن و ادراک نباشد.

نحوه درمان رذیله‌ی جهل
جهل، از طرف تفریط است. این رذیله عبارت است از خالی‌بودن نفس از علم و اتصاف آن به جهل. در ابتدای امر، این صفت مذموم نبوده و بلکه ممدوح است. زیرا تا انسان به جهل خود برنخورَد و نداند که نمی‌داند، درصدد تحصیل علم برنمی‌آید.

اما باقی بودن بر این مقام و ماندن بر جهل از رذائل عظیمه است که دفع آن لازم و دوامِ آن از عوامل اصلی هلاکت انسان است. کسی که متصف به صفت جهل است، باید سعی در از بین بردن آن نماید. باید در قبیح بودن جهل و حکمِ عقل به اینکه جاهل، در حقیقت انسان نیست و اگر او را انسان می‌گویند به دلیل شباهت صورتی است که با انسان دارد، پی ببرد.

زیرا انسان به جز علم و دانش، در سایر چیزها از جسمانیت و غضب و شهوت و بینایی و شنوایی و امثال آن با سایر حیوانات شریک می‌باشد. فضیلت انسان بر سایر موجودات، به سبب علم و معرفت اوست که اگر آن را نیز نداشته باشد در حقیقت حیوانی راست‌قامت خواهد بود.

انسانِ جاهل، وقتی فهمید که نسبت به حیوانات هیچ برتری ندارد و دانست که چه صفتی از این بدتر که از حدود انسانیت خارج و در زمره‌ی چهارپایان به شمار آید، سپس به احادیث و روایات و اخباری که در مذمّت جهل و نادانی موجود است، رجوع کند و در آنها دقت و تتبّع نماید.

در قدم بعدی، یادآور برتری و شرافت علم شده و از خواب غفلت بیدار گردد و در دفع جهل و نادانیِ خود تلاش و کوشش کرده و علوم ضروری را از اهل آن فرا گیرد.

ادامه دارد...
https://avapress.com/vdcjoyevauqehaz.fsfu.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما