آداب و شروط تعلیم و تعلّم
در این بخش، به آداب و شرایط آموزش و یادگیری یا همان تعلیم و تعلّم پرداخته میشود. در ادامه ابتدا چند شرط از شروط تعلّم یا یادگیری علم بیان خواهد شد.
اول آنکه طالب علم باید از پیروی شهوات نفسانی و هواهای جسمانی و مصاحبت و همراهی با اهل دنیا از باب هوا و هوس اجتناب کند. باید بداند همچنان که چشم ظاهر هرگاه بسته باشد از شعاع خورشید محروم میشود، دیدهی باطن نیز هرگاه مبتلا به متابعت هوا و هوس باشد از اشعهی انوار قدسی که محل افاضهی علوم است بینصیب خواهد شد.
دوم آنکه نیت از یادگیری علم، نزدیکی به خداوند و رسیدن به سعادتهای بیمنتها و ترقی از مرتبهی حیوانات و داخلشدن به عالم انسانیت باشد، نه اینکه انگیزه و هدف، جدال و رسیدن به منصب و مال و یا فخرفروشی به دیگران باشد.
کسانی که به دنبال علمآموزی هستند سه گروه میباشند:
طالبِ علم سه گروهند؛ گروه اول کسانی هستند که با هدف کوچکشمردن مردم و استهزای آنان که روش نادانها است به تحصیل علم مشغول میشوند. گروه دوم کسانی هستند که علم را جهت فخرفروشی و حیله و نیرنگ یاد میگیرند. گروه سوم کسانی هستند که علم را برای تحصیل بصیرت در دین و کامل نمودن عقل و تحصیل یقین میآموزند. هر کدام از این سه گروه، اوصاف و ویژگیهایی دارند.
اوصاف گروه اول
علامت گروه اول آن است که همواره در مقام جدال با افراد همسطح خود بوده و درصدد غلبهی بر آنها میباشند. در مجالس و محافل خصوصیتر، در گفتگوی آنها دخالت میکنند تا فضل و برتری خود را نشان دهند. اما در میان جماعت، خود را خاضع و خاشع میسازند و سر به زیر میافکنند، نفسهای بلند و نالههای ضعیف برمیآورند و در راهرفتن پشت خود را خم میکنند و سر تکان میدهند. باطن این افراد از تقوای الهی خالی است و خداوند نیز آنان را خوار و ذلیل نموده و بینی آنها را به خاک مالیده و هلاکشان خواهد کرد.
اوصاف گروه دوم
علامت گروه دوم آن است که صاحب مکر و حیله و نیرنگ میباشند. نزد اهل علم تکبر میکنند و نزد ثروتمندان، تواضع و فروتنی مینمایند. حلوا و اطعام اغنیا را میخورند و دین خود را نابود میکنند. خداوند نیز نام آنان را از میان علما برمیدارد.
اوصاف گروه سوم
علامت گروه سوم آن است که پیوسته شکسته و محزون اند و بیداری را شعار خود می سازند. لباس عبادت پوشیده و در تاریکیهای شب به عبادت پروردگار کوشیده و تنها و تنها برای خداوند عبادت میکنند. آنان از گناهان خود خائف و ترسان و همیشه از اعمال خود مضطرب و لرزان هستند.
این گروه، خدای خود را میخوانند ولی میترسند که دعای آنان اجابت نشود. پیوسته به اصلاح نفس خود مشغول بوده و از اشخاص دنیاپرست گریزان هستند. این علمای راستین، به آنچه از علم که فرامیگیرند عمل میکنند.
خداوند متعال نیز در مقابل، اعضا و جوارح آنان را بر انجام اعمالشان محکم میگرداند و به ایشان آسایش در عالم آخرت را اعطا میکند.
در مذمت علم بدون عمل
از حضرت امام زین العابدین (علیه السلام) روایت شده که فرمودند: "علمی که به آن عمل نشود، برای صاحبِ خود زیاد نمیکند، مگر کفر و دوری از خدا را."
پیامبر اسلام (صل الله علیه و آله و سلم) میفرمایند: "اهل جهنم از بوی تعفن عالمی که به علم خود عمل نکرده است، در عذاب اند." آن حضرت همچنین فرمودند: "شدیدترین مردم از جهت حسرت و پشیمانی، کسی است که دیگران را به خدا خوانده باشد و آنان دعوت او را قبول نموده و به سبب آن داخل بهشت شوند، ولی خودِ آن شخص، به جهت ترکِ عمل به آنچه دانسته بود وارد جهنم شود."
چو علمت هست خدمت کن که زشت آید بر دانا
گرفته چینیان احرام و مکّی خفته در بطحا
ادامه دارد...