تاریخ انتشار :سه شنبه ۲۳ میزان ۱۳۹۸ ساعت ۲۲:۵۷
کد مطلب : 193206
کشمکش‌ها بر سر خروج و بقای نیروهای امریکایی/ ترامپ به دنبال چیست؟
خارج شدن و یا ماندن نیروهای خارجی به ویژه سربازان امریکایی در افغانستان محور اصلی بحث میان گروه طالبان و ایالات متحده در 9 دور مذاکرات صلح بوده و این گروه همواره خروج کامل نیروهای خارجی را خط سرخی برای رسیدن به توافق دو طرف عنوان کرده است. اما پس از توقف مذاکرات صلح از سوی "دونالد ترامپ" تمام معادلات بر هم خورد و مسایل مورد بحث که ظاهرا در حال نزدیک شدن به فرجامِ خود بود یک‌باره متوقف شد و استارت توافق دوجانبه از حرکت بازماند.

پس از این تصمیم غیرمنتظرۀ ترامپ، گروه طالبان سراسیمه دست به دامن کشورهای منطقه مانند چین، ایران، روسیه و سرانجام پاکستان شدند که نتیجۀ این تلاش‌ها نیز تنها احتمال از سرگیری مذاکرات را در پی داشت.

این در حالی است که رئیس‌جمهور امریکا به تازگی گفته که اکنون وقت آن فرا رسیده تا نیروهای امریکایی از افغانستان خارج شوند و ضمناً اعتراف کرده است که 19 سال حضور امریکا در افغانستان نه تنها به امنیت این کشور کمکی نکرده که وضعیت آن بدتر شده است و گروه طالبان همچنان به جنگ ادامه می‌دهد. جنگی که به گفتۀ ترامپ برای امریکا جز مصارف گزافِ ملیاردها دالری و کشته شدن هزاران سرباز امریکایی چیزی در پی نداشته است.

در عین حال ترامپ مجددا سیگنال ناامیدی را به گروه طالبان ارسال کرده و گفته است که اکنون بحث مذاکره با این گروه مُرده است؛ با این وجود اما سوال اساسی اینجاست که ترامپ دقیقاً به دنبال چیست؟ آیا با اعلام خروج نیروهای امریکایی از افغانستان، می‌خواهد به صورت غیرمستقیم به خواست گروه طالبان پاسخ بدهد و یا اینکه به دنبال هدف دیگری است؟

به باور بسیاری از آگاهان، اعلام خبر خروج نیروهای امریکایی از افغانستان بیشتر جنبۀ کمپاینی دارد، زیرا اکثر قریب به اتفاق مردم ایالات متحده خواهان خروج کامل نیروهای نظامی‌شان از افغانستان هستند و ترامپ می‌خواهد از این طریق توجه مردم را به خود جلب کند تا در انتخابات آینده در سقف بلندی از آرای مردم قرار داشته باشد، چنانچه رقیب سرسخت او "جو بایدن" نیز با همین هدف بر خروج نیروهای امریکایی از کشور تاکید دارد.

اما باید گفت که سوژۀ کمپاینی "دونالد ترامپ" مبنی بر خروج نیروهای نظامی این کشور از افغانستان، در مخالفت کامل با دیدگاه‌های سیاست‌گذاران و استراتژیست‌های امریکایی قرار دارد، زیرا آنها می‌دانند که خروج ِبدون دست‌آورد از افغانستان لطمۀ بزرگی بر حیثیت جهانی امریکا وارد می‌کند و در ضمن این کشور را به سرنوشت شوروی سابق نزدیک می‌سازد؛ با این تفاوت که ارتش سرخ در برابر مجاهدینی شکست خورد که شامل آحاد ملت می‌شدند، اما امریکا صرفا در برابر تروریست‌های طالب شکست می‌خورَد، لذا امریکا هرگز چنین ریسکی را نخواهد پذیرفت.

به نظر می‌رسد که "دونالد ترامپ" برای دست‌یابی مجدد به قدرت، از منافع عمومی امریکا نیز می‌گذرد و حتی از دفن دیپلماسی فعال و هدفمند ایالات متحده در سطح جهان نیز فروگذار نخواهد کرد. تماس تلفونی او با رهبر اوکراین برای تهمت زدن به رقیب سرسخت انتخاباتی‌اش جو بایدن که تا سرحد استیضاح مجلس نمایندگان پیش رفت، نشان داد که او برای رسیدن به قدرت از هیچ اقدام پستی دریغ نمی‌کند.

اشتباهات جبران‌ناپذیر ترامپ در عرصۀ سیاست‌ خارجی
علاوه بر این، اشتباهات فاحش ترامپ بخصوص در عرصۀ اقتصاد و سیاست بر مردم امریکا پوشیده نیست، اما روند کلی و سیاست نرم داخلی ایالات متحده که سالهاست ادامه دارد، اجازه نمی‌دهد که کسی علناً رو در روی فردی بإیستد که در رأس قدرت قرار دارد، به همین دلیل است که گاهی سیاست‌ گذارانِ منتقد در نهایت با انتقادهای خیلی سطحی دیدگاه‌های خود را علنی کرده و اشتباهات را با لحن نسبتاً نرمی خاطرنشان می‌کنند.

ترامپی که سیاست خارجی امریکا را با بیرون شدن از برجام و از دست دادن هم‌‌پیمانان اروپایی‌اش به لجن کشاند و با تحریم ایران، تقویت عربستان سعودی در حمله به یمن و دخالت علنی در امور داخلی سوریه و غیره منطقه را به آشوب کشاند، بدون شک در تاریخ ثبت خواهد شد. در حالی که او می‌توانست بر خلاف رفتار ددمنشانه و به عنوان رهبر قدرت درجه یک دنیا، سفیر صلح جهانی باشد و تمام مصارف جنگ‌ها را برای آرامش جهان هزینه کند.

اشتباهات درعرصه سیاست‌های اقتصادی
ترامپ هرچند در ابتدا خود را اقتصاددانی زبردست معرفی کرد و بارها هم اعلام کرد که امریکا در دورۀ رهبری او از نگاه اقتصادی رشد چشم‌گیری داشته است، اما سیاست‌های ضعیف اقتصادی او نشان داد که تمام این ادعاها شعارهایی توخالی بیش نبوده‌اند، زیرا او با وضع تعرفه‌های بالا بر اموال چینی به جای تعامل، در تقابل با چین قرار گرفت و بیجنگ نیز تعرفه‌های بالا بر اموال امریکا را چند برابر کرد. آمریکا همچنین تحریم‌های سرسام‌آوری روی ایران وضع کرد، در حالی که ایرانِ بیرون از قید تحریم صددرصد به نفع اقتصاد امریکا بود.

بزرگترین اشتباه امریکا در دورۀ ریاست‌جمهوری ترامپ اما خروج از برجام و نادیده گرفتن نفوذ معنایی ایران در منطقه و وضع تحریم‌ها علیه این کشور بود. هرچند ممکن است ایران از نگاه اقتصادی مدتی تحت فشار باشد، اما به دلیل سیاست اشتباه ترامپ اکنون چرخش سیاست جهانی کم کم به نفع ایران و به ضرر امریکا رونما می‌شود و امروز امریکا از نگاه سیاسی در برابر افکار عمومی جهان قرار گرفته است.

همچنین ریخت و پاش‌های نیروی نظامی و اقتصادی امریکا از سوی ترامپ برای مهار کردن ایران در منطقه، اکنون این کشور را در باتلاقی فرو برده است که رهایی از آن کاری دشوار خواهد بود. این در حالی است که رقیب سرسخت امریکا یعنی روسیه در حال قدرت گرفتن روزافزون است.

ترامپ در افغانستان نیز دچار تناقضات متعددی شد. نه صلح را تأمین کرد و نه توانست بر جنگ مهر پایان بزند. در حال حاضر، هم حکومت افغانستان را از دست داده و هم گروه طالبان را. بنابراین می‌توان گفت یکی از دلایل اعلام خروج نیروهای آنها در کنار زمینه‌سازی برای انتخابات آیندۀ امریکا، این است که برای آنان راهی جز خروج از افغانستان باقی نمانده است.

تاکید ارگ بر بقای نیروهای خارجی به ویژه سربازان امریکایی در افغانستان
ترامپ در حالی بر خروج نیروهایش از افغانستان اصرار دارد که ارگ ریاست جمهوری بر بقای نیروهای خارجی تاکید دارد. حکومت افغانستان ظاهراً مبارزۀ مشترک در برابر تروریزم را نیازمند بقای نیروهای خارجی می‌داند، اما نباید فراموش کرد که هنوز هم اکثر هزینه‌های جنگ و مصارف ارتش افغانستان را ایالات متحده و جامعۀ جهانی پرداخت می‌کنند.

رهبران حکومتی و در رأس آنان آقای اشرف غنی بیشتر از دیگران این حقیقت را می‌داند که چقدر به کمک‌های خارجی به‌ویژه در جنگ با مخالفین مسلح و گروه‌های تروریستی وابسته است و اگر نیروهای خارجی افغانستان را ترک کنند مسلّم است که کمک‌ها نیز کاهش پیدا می‌کند و این ریسک بزرگی برای چگونگی بقای نظام در افغانستان می‌باشد.

رییس جمهور غنی ممکن است بار دیگر به قدرت برسد یا نرسد، اما بقای نظام شاهرگ حیاتی تمام مردم افغانستان است که هیچ افغانی راضی به فروپاشی آن نیست، چه رسد به کسانی که بارها شعار داده‌اند که برای بقای نظام سر می‌دهند.

از طرفی هم با ضعیف شدن حکومت بخصوص در این اواخر، شبکه‌های تروریستی از جمله گروه طالبان در افغانستان فعال‌تر شده‌اند، بنابراین حکومت آیندۀ افغانستان در دست هر فردی که باشد نیاز شدیدی به حضور نظامی و کمک‌های مالی جامعۀ جهانی دارد، از این جهت آرزوی بسیاری از کسانی که به قدرت طمع دارند شاید این باشد که ای کاش با حضور نیروهای خارجی صلح در کشور تامین شود که به نظر می‌رسد یک آرزوی محال است، زیرا خروج نیروهای خارجی خط سرخ گروه طالبان است که البته این تنها دیدگاه این گروه نیست بلکه تقاضای سیاست‌های منطقه‌ای و همچنین خواست کشورهای تمویل‌کنندۀ این گروه نیز می‌باشد.

در نتیجه باید گفت، چه نیروهای خارجی از افغانستان بیرون بروند یا نروند امریکا با سیاست بازی‌های نادرست و برخاسته از غرور کاذب و اظهارات عجولانۀ ترامپ نسبت به مسایل مهم و حیاتی جهانی نه تنها در افغانستان بلکه در سطح جهان شکست خورده است.

نویسنده: سید هاشم علوی
https://avapress.com/vdciupazqt1a3r2.cbct.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما