شهادت دكتر نيازي براي جامعه و مردم افغانستان ضايعه بزرگي است چرا كه او يك عالم روشن و آگاه به زمان بود و دريافته بود كه نياز ضروريتر و از خونحياتيتر جامعه و مردم افغانستان وحدت و اتحاد و همدلي است و هزاران تأسف و تألم كه چنين انسانهاي روشنضمير در جامعه نفرين شده افغانستان بسيار كم است و ميبينيم كه امروز اختلافات سياسي، حزبي، قومي، مذهبي، منطقوي و...در سطح كل جامعه و حتي در بين اقشار به ظاهر همسو مثل اختلافات موجود بين شيعيان به نام سيد و هزاره، قزلباش و بيات و...آن هم از سوي قشر به ظاهر تحصيلكرده و روشنفكر اين مردم، به شدت تمام ادامه دارد و همچون «طاعون سياه»، قلب و جان مردم را فاسد و سياه كرده و مرگ تدريجي و سقوط همهجانبه جامعه را به ارمغان ميآورد.
دشمنان ما خوب فهميدهاند كه تنها راه نابودي اين مردم و دولت و در نتيجه به اطاعتدرآوردن آنان و تأمين منافع و مصالح شان، از بينبردن جانمايههاي وحدت و اتحاد در اين كشور است. در رأس اين دشمني ناجوانمردانه كشور منحوس، منفور، خبيث و خائن و ظالم پاكستان با مديريت ضد انساني سازمان جاسوسي «آي اس آي» است كه سالهاست در پي اهداف كثيف شان تمام هم و تلاش شان را براي توليد، تربيت و صادرات تروريسم به كار گرفتهاند و اكنون سوغات آنان، انتحار و انفجار، مرگ و كشتار، ايجاد نفرت و نفاق در جهان اسلام و علي الخصوص افغانستان است. در طول تاريخ ضربهاي كه مردم ما از نسل نسناسان وحشي، بيخرد كورمغز پاكستان و حاكميت آن خوردهاند از هيچ كشور و همسايهاي متحمل نشدهاند. تا زماني كه ملت و دولت و رجال سياسي و حكومتي افغانستان از اين دشمن ديرين خود همچنان غفلت كنند و با نگاه سادهانگارانه و خوشبينانه با آنان تعامل كنند، شاهد روز خوشي در افغانستان نخواهيم بود.
نكته قابل تأمل در اين ترور ناجوانمردانه آن است كه اين حادثه درست در قلب منطقه ديپلمات نشين کابل و در فاصله چند صد متري ارگ رياست جمهوري و قصر سپيدار به ترتيب محل کار رييس جمهوري و رييس شوراي عالي مصالحه رخ داده است و اين موضوع واقعا براي يك حكومت ننگ و عار بزرگ و البته هشدار بسيار جدي براي حيات خود آنان نيز هست.
به عنوان يك عضو كوچك اين جامعه و البته درد كشيده و زخمخورده، اين قدر فهميده ام كه: «حيات و ممات سياسي و اجتماعي ما در گرو وحدت و شناخت دشمن است!».
سلام و صلوات خدا بر اين شهيد سرافراز اسلام، او كه منادي وحدت و انسجام بود و مشيش اعتدال و عمري را تلاش كرد تا مردمش در سايه صلح و امينت و اخوت زندگي كنند: «من الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ ينْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا(الأحزاب/23)؛ در ميان مؤمنان مرداني هستند که بر سر عهدي که با خدا بستند صادقانه ايستادهاند؛ بعضي پيمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشيدند)، و بعضي ديگر در انتظارند؛ و هرگز تغيير و تبديلي در عهد و پيمان خود ندادند.».
روحش شاد و يادس گراميباد.!
(سيد احمد هاشمي صدر، 15 جوزا 1399)